treaty

/ˈtriːti//ˈtriːti/

معنی: پیمان، موافقت، عهد، قرارداد، معاهده، عقد، عهد نامه، پیمان نامه
معانی دیگر: مقاوله نامه، سامه، (میان کشورها) قرارداد، (مهجور) مذاکره، توافق، قول و قرار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: treaties
(1) تعریف: a formal agreement between two or more countries.
مترادف: accord, concord, pact
مشابه: agreement, alliance, bargain, compact, covenant, deal, entente, negotiation, truce

(2) تعریف: the document that embodies such an agreement.
مترادف: compact, concord
مشابه: accord, agreement, charter, contract, covenant, deed, document, pact

(3) تعریف: any compact or agreement.
مترادف: agreement, arrangement, compact, concord, contract, deal, pact
مشابه: accord, alliance, bargain, covenant, truce, understanding

جمله های نمونه

1. a treaty between two countries
قرارداد بین (فیمابین) دوکشور

2. a treaty to satisfy indians who had been deprived of their lands
قراردادی برای دادن غرامت به سرخپوستانی که از زمین های خود محروم شده بودند

3. a treaty to which france too was a cosignatory
قراردادی که فرانسه هم یکی از امضا کنندگان آن بود

4. every treaty must be validated by the vote of the congress
هر قرارداد باید با رای کنگره دارای اعتبار قانونی بشود.

5. peace treaty
پیمان صلح

6. the treaty respects the commerce between our countries
معاهده مربوط به بازرگانی بین کشورهای ما است.

7. the treaty was disapproved by the senate
معاهده توسط مجلس سنا رد شد.

8. a multilateral treaty
عهدنامه ی چند جانبه

9. a peace treaty
پیمان صلح

10. a tripartite treaty
قرارداد سه جانبه

11. an extradition treaty between two countries
قرارداد استرداد تبهکار میان دو کشور

12. an international treaty
قرارداد بین المللی

13. a separate peace treaty
قرارداد صلح جداگانه

14. an ignominious peace treaty
قرارداد صلح ننگ آور

15. to abrogate a treaty
معاهده ای را لغو کردن

16. the dissolution of a treaty
فسخ قرارداد

17. the nuclear test ban treaty
قرارداد منع آزمایش های اتمی

18. the parliament ratified the treaty
مجلس قرارداد را تصویب کرد.

19. the abragation of the peace treaty
لغو قرارداد صلح

20. the conclusion of the peace treaty
بستن قرار داد صلح

21. the outlook for a peace treaty is not promising
احتمال (عقد) قرارداد صلح نویدبخش نیست.

22. france withdrew its objection to the treaty
فرانسه از مخالفت خود با آن قرارداد صرفنظر کرد.

23. one of the signatories of the treaty
یکی از امضا کنندگان معاهده

24. the working draft of a peace treaty
متن مقدماتی قرارداد صلح

25. to make overtures for a peace treaty
برای پیمان صلح پیش قدم شدن

26. the two sides negotiated a new peace treaty
طرفین درباره ی یک قرارداد جدید صلح مذاکره کردند.

27. they were invited to accede to the treaty
از آنها دعوت شد که به قرارداد بپیوندند.

28. this act violates the terms of the treaty
این عمل شروط معاهده رانقض می کند.

29. politicians who dicker over the details of the treaty
سیاست بازانی که درباره ی جزئیات معاهده جر و بحث می کنند

30. france and germany were also brought in as parties to the treaty
فرانسه و آلمان هم به عنوان امضا کنندگان عهدنامه پذیرفته شدند.

مترادف ها

پیمان (اسم)
hand, accord, agreement, covenant, contract, treaty, pact, promise, concord, compact, oath, vow, faith, troth, league

موافقت (اسم)
consent, assent, accord, accordance, agreement, covenant, contract, treaty, pact, concurrence, compliance, concord, compact, approbation, entente, congruence, assentation, concordance, congruency, congruity

عهد (اسم)
swear, agreement, covenant, treaty, pact, promise, word, oath, vow, age, era, time, epoch

قرارداد (اسم)
agreement, contract, treaty, stipulation, convention, indenture, bond

معاهده (اسم)
agreement, treaty, pact, alliance, confederation

عقد (اسم)
knot, agreement, contract, treaty, concluding, wedding, necklace, string

عهدنامه (اسم)
agreement, covenant, treaty, indenture

پیمان نامه (اسم)
treaty, convention

تخصصی

[حقوق] عهدنامه، معاهده، پیمان، میثاق

انگلیسی به انگلیسی

• formal agreement between two states, compact, covenant, contract
a treaty is a written agreement between countries.

پیشنهاد کاربران

1. معاهده. عهدنامه. پیمان 2. مذاکره. توافق. قول و قرار
مثال:
the Lords will give the treaty the nod.
لردها با معاهده و پیمان موافقت خواهند کرد.
قرارداد، پیمان
مثال: The two countries signed a peace treaty.
دو کشور یک پیمان صلح امضا کردند.
معاهده و پیمان نامه ای که میان سران کشورها و دولتها بسته میشود.
پیمان، معاهده
معاهده، کنوانسیون، عهدنامه یا پیمان یک توافقنامه بین المللی است که میان کشورها یا سازمان های بین المللی منعقد شده و مشمول حقوق بین الملل می باشد. معاهده واژه ای عام است و کنوانسیون، موافقت نامه بین المللی، توافق نامه، پروتکل، پیمان، میثاق و… را در بر می گیرد. نامی که برای یک موافقتنامه انتخاب می شود فی نفسه اهمیت ندارد و فاقد اثر حقوقی است.
...
[مشاهده متن کامل]

هرچند کنوانسیون ۱۹۶۹ وین در مورد حقوق معاهدات معاهده را یک توافقنامه مکتوب تعریف کرده، اما گاه بیانیه های شفاهی نیز الزام آور تلقی شده اند.
معاهده در عرصهٔ حقوق داخلی کشورها با قوانین مصوب مجلس قانون گذاری قابل مقایسه است. اما تفاوت مهم این دو آن است که مفاد معاهده نسبت به دولت هایی که با آن موافقت کرده اند قابل اجراست و معمولاً کاربرد عمومی ندارد. در واقع در حقوق داخلی افراد حق انتخاب و گریز از قانون را ندارند اما اعضای جامعه بین المللی از این حق برخوردارند.
تعهدات انضمامی و اصلاحی بر معاهده
حق شرط
حق شرط اعلامیه یک جانبه ای ست که یک دولت به هنگام امضاء، تصویب، پذیرش، تأیید یا الحاق به یک معاهده صادر کرده و طی آن اعلام می کند که اثر حقوقی برخی از مقررات آن معاهده را نسبت به خود نمی پذیرد یا آن اثر را تغییر می دهد. حق شرط تنها نسبت به معاهدات چندجانبه اعمال می شود و در معاهدات دوجانبه قابل اجرا نیست.
درگذشته باور بر این بود که حق شرط تنها با موافقت تمام طرف های معاهده قابل پذیرش است. با این حال با افزایش تعداد دولت ها، پیچیده تر شدن موضوع معاهدات و تشویق شمار بیشتر کشورها به پیوستن به معاهده، شیوه انعطاف پذیرتری نسبت به حق شرط اتخاذ شده است. از جمله دیوان بین المللی دادگستری در سال ۱۹۵۱ در نظریه مشورتی خود در قضیه شرط های اعمال شده بر کنوانسیون منع نسل کشی اعلام کرد که وقتی دولتی شرطی را مطرح می کند که تنها یک یا چند عضو کنوانسیون با آن مخالفند، دولت مزبور می تواند طرف معاهده شمرده شود، مشروط بر اینکه این شرط با موضوع و هدف معاهده سازگار باشد.
کنوانسیون وین در مورد حقوق معاهدات نیز حق شرط را جز در مواردی که معاهده اعمال شرط را ممنوع کرده باشد یا صرفاً شروط خاصی را قابل اعمال دانسته باشد یا شرط با موضوع و هدف معاهده سازگار نباشد، جایز شمرده است.
پروتکل ( تشریفات )
در حقوق بین الملل و در روابط بین الملل پروتکل عموماً، خود یک معاهده یا توافقنامهٔ بین المللی است که به آن معاهده یا توافقنامه پیوست می گردد. پروتکل می تواند معاهدهٔ قبلی را اجرا، اصلاح، تکمیل و تفسیر نماید و قیود اضافهٔ دیگری را بر آن معاهده بیفزاید. در حالتی که پروتکل یک توافق الحاقی یا متمم معاهده باشد و توسط همان طرفینی که معاهده را تدوین کرده اند، نوشته شده باشد، پروتکل باید توسط طرفین اجرا شود اما در حالتی که پروتکل اختیاری است، طرفین ملزم نستند آن را امضا و تصویب کنند چراکه معمولاً حقوق و تعهداتی اضافی نسبت به معاهده یا توافقنامهٔ اولیه بر آن ها بار می شود.
یک مثال بارز در این خصوص، پروتکل کیوتو ۱۹۷۷ است که به دنبال کنوانسیون ملل متحد در خصوص تغییرات جوی مصوب ۱۹۹۲ به تصویب رسید.
لازم الاجرا شدن معاهده
شکل و تاریخ اجرای معاهده در خود معاهده یا با توافق طرفین شرکت کننده در مذاکره تعیین می شود. در معاهدات چندجانبه معمولاً معاهده پس از تصویب یا پیوستن تعداد معینی از دولت ها به آن به اجرا در می آید. برای مثال کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها یک سال پس از تودیع شصتمین سند تصویب و کنوانسیون حقوق کودک ۳۰ روز پس از تودیع بیستمین سند تصویب یا الحاق اجرایی شدند.
اصطلاح های کلیدی در �مجموعهٔ معاهده های سازمان ملل متحد�
اصطلاح های کلیدی در �مجموعهٔ معاهده های سازمان ملل متحد� برای اشاره به ابزارهای بین المللی در حقوق بین الملل از این قرارند:
توافق نامه ها یا موافقت نامه ها ( به انگلیسی:Agreements )
منشورها ( به انگلیسی:Charters )
مقاوله نامه ها یا کنوانسیون ها ( به انگلیسی:Conventions )
بیانیه ها ( به انگلیسی:Declarations )
مبادله های یادداشت ( به انگلیسی:Exchange of Notes )
یادداشت های تفاهم ( به انگلیسی:Memoranda of Understanding )
قرار موقت ( به انگلیسی:Modus Vivendi )
تشریفات ها یا پروتکل ها ( به انگلیسی:Protocols )
امضاکنندگان و طرف ها ( به انگلیسی:Signatories and Parties )
معاهده ها یا عهدنامه ها یا پیمان ها ( به انگلیسی:Treaties )
Express agreement between nations under international law
A treaty is a formal, legally binding written agreement between actors in international law. It is usually entered into by sovereign states and international organizations, but can sometimes include individuals, business entities, and other Legal persons. A treaty may also be known as an international agreement, protocol, covenant, convention, pact, or exchange of letters, among other terms. Regardless of terminology, only instruments that are legally binding upon the parties are considered treaties pursuant to, and governed by, international law.

عهدنامه , قرارداد
– an international treaty
– a peace treaty between two countries
– This act violates the terms of the treaty
– The new treaty establishes a free trade zone
صلح نامه/قرارداد بین. . .
صلح
مثال : against the treaty = علیه صلح
توافقنامه بین دو یا چند کشور - معاهده و پیمان کشورها
The Government has signed a treaty with Moscow

بپرس