treats

پیشنهاد کاربران

Items, usually food or snacks, that are given or enjoyed as a special delight or reward.
خوراکی های خوشمزه/ اقلامی، معمولاً غذا یا میان وعده ها، که به عنوان لذت یا پاداش ویژه ای داده یا لذت برده می شوند.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف؛
Snacks
Goodies
Delicacies
مثال؛
"She brought some homemade treats to the party. "
"The dog sat obediently, waiting for his treats. "

treat به عنوان فعل به معنی رفتار کردن و مهمان کردن و در کاربرد پزشکی، درمان کردن، هست. ولی اینجا که با S اومده و بصورت treats هست، به معنی شیرینی جات یا یه چیز لذت بخش بکار می ره.
غذای مخصوص
جشن گرفتن
به معنی شیرینی جات
برخورد کردن
واکنش نشون دادن
قرارداد، درمان کردن
درمان کردن
علاج کردن
Special food
مثال:
Do you have enough butter for these treats and your morning toast? yes
درمان کردن. درمان شدن
قرارداد گفتار یا نوشتاری
رفتار کردن behave
He treats me with kindness and love
او با مهربانی و عشق رفتار می کند
He always thinks about me
او همیشه بفکر من هست

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)