🔸 معادل فارسی:
رفتار / برخورد / نحوه ی مواجهه / شیوه ی تعامل
در زبان سیاسی و اجتماعی:
نحوه ای که با فرد یا گروهی برخورد می شه—اعم از رسانه ای، عمومی، یا نهادی
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( اجتماعی – توصیفی ) :**
نحوه ی برخورد با فرد یا گروه، به ویژه در زمینه ی تبعیض، احترام، یا بی عدالتی
مثال: The treatment of Muslim candidates often reveals underlying bias.
نحوه ی برخورد با نامزدهای مسلمان اغلب تعصب های پنهان رو نشون می ده.
2. ** ( سیاسی – انتقادی ) :**
در گفتمان سیاسی، *treatment* اشاره به نحوه ی مواجهه ی رسانه ها، احزاب، یا افکار عمومی با یک شخصیت یا موضوع داره
مثال: The treatment of Mamdani shows Islamophobia is still socially acceptable.
برخورد با مامدانی نشون می ده که اسلام هراسی هنوز از نظر اجتماعی پذیرفته ست.
3. ** ( رسانه ای – تصویری ) :**
نحوه ی بازنمایی فرد در تبلیغات، مناظره ها، یا پوشش خبری
مثال: Attack ads darkened Mamdani’s beard to evoke menace.
تبلیغات منفی ریش مامدانی رو تیره تر نشون دادن تا حس تهدید ایجاد کنن.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
handling – approach – response – reception – portrayal – behavior toward
.
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک suffix داریم به اسم ment
📌 این پسوند، معادل "act/result/state" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این پسوند را در خود داشته باشند، به "act" یا "result" یا "state" مربوط هستند.
... [مشاهده متن کامل]
📂 مثال:
🔘 achievement: the ‘result’ of achieving
🔘 agreement: the ‘state’ of agreeing
🔘 development: the ‘act’ or ‘result’ of developing
🔘 management: the ‘act’ of managing
🔘 government: the ‘act’ or system of governing
🔘 movement: the ‘act’ or ‘state’ of moving
🔘 employment: the ‘state’ of being employed
🔘 improvement: the ‘result’ of improving
🔘 replacement: the ‘act’ of replacing
🔘 statement: the ‘act’ of stating something
🔘 treatment: the ‘act’ or process of treating
🔘 adjustment: the ‘result’ of adjusting
🔘 punishment: the ‘act’ or ‘result’ of punishing
🔘 enjoyment: the ‘state’ of enjoying
🔘 commitment: the ‘state’ or ‘act’ of committing
درمان، معالجه ( مراقبت پزشکی برای بهبود بیماری ) - اسم
He is receiving treatment for cancerرفتار، برخورد ( نحوه رفتار با کسی یا چیزی ) - اسم
The treatment of prisoners was inhumane
... [مشاهده متن کامل]
رفتار مناسب - اسم
Give a lot a treatments from hospitals those problems in body has with treatment those pain and sadness will never felt ever
استفاده - اسم
Having money means those beauty gives good looks is like go have a treatment with life easy always
تصفیه - اسم
Waste need a treatment after every each bad parts
پردازش - اسم
Treatment is to use something of actions
معاشرت - اسم
How he got with treatment the life of good those are
عمل ( فنون در حل مشقت های درمان ) - اسم
The ways and actions to have life is that way and goes and use treatments in way
Unequal treatment
رفتار نابرابرانه
Film treatment
Movie treatment
پیشنویس فیلمنامه
1. رفتار، معامله ، 2. نحوه برخورد. معالجه. درمان
مثال:
the company's treatment of its workers
نحوه برخورد شرکتها با کارگرانشان.
she's responding well to treatment
او نسبت به معالجه و درمان خوب جواب می دهد.
در صنعت نفت به معنای تصفیه هم است
در برخی نوشتار ها ، "روش کار" هم برگردان در خوری است.
در بازرگانی خارجی TARIF TRATMENT ببه معنی رفتار یا رژیم تعرفه ای است TRATMENT رفتار عملکرد
{مکانیک شکست}
عملیات، رفتار
{مهندسی مخزن} عملیات، رفتار
یکی از معانی
treatment
پرداختن و صحبت کردن راجبه یک موضوع هستش.
OF A SUBJECT [uncountable and countable] a particular way of dealing with or talking about a subject ⇒ treat:
I didn’t think the film gave the issue serious treatment
درمان، روش برخورد
مثال: The doctor prescribed a new treatment for her condition.
پزشک یک درمان جدید برای وضعیت او تجویز کرد.
[فرآوری مواد معدنی] عمل آوری، تصفیه
تصفیه، حذف آلودگی
درمان، رفتار، عملیات پاکسازی، رسیدگی
دوره بهسازی
a group of 80 Iranian female and male students at the intermediate level took part in the treatment.
In order to evaluate the effect of the treatment pre and posttests design were utilized.
خدمات هم معنی میده. مثلا:
Beauty treatment: خدمات زیبایی
عملیات حرارتی heat treatment
درمان کردن، رفتار کردن، مهمان کردن، پردازش کردن ( در هر متن متفاوت ترجمه میشود )
تمهید
روش اجرا آزمایش در انجام پژوهش
در معنویات به معنی"شفاعت" است. بر گرفته شده از مترجم پیشکسوت بانو گیتی خوشدل.
در کشاورزی به معنی عمل ضدعفونی کردن بذور را میگویند
unfair treatment of someone because of their religion, race, or other personal features
[فرآوری مواد معدنی] ترسیب
[فرآوری مواد معدنی] عمل آوری
پرداختن ( به موضوعی یا چیزی. . . )
sewage treatment equipment = تجهیزات تصفیه فاضلاب
روش اجرا
رویکرد
نحوه برخورد
در تحقیق تجربی روش اجرای آزمایش
در تحقیق تجربی به معنای "رویه آزمایشی" می باشد
treatment ( پزشکی )
واژه مصوب: درمان 1
تعریف: سامان بخشی و مراقبت از بیمار برای مقابله با بیماری یا اختلال یا آسیب یا پیشگیری از آنها
فرآیند بررسی ( در تحقیق )
در مهندسی عمران: تثبیت soil treatment : تثبیت خاک
[در مباحثِ نظری] پرداخت
special treatment
معنی تحت اللفظی: رفتار خاص و ویژه
مفهوم: پارتی بازی
پردازش، مدیریت،
شیمی: اصلاح
things done to treat an illness
آماده سازی ( در آزمایشگاه )
درمان، معالجه، تغلیظ مواد معدنی ، آمایش ، عمل آوری ، عملیات
دامپزشکی و علوم دامی
درمان، تیمار
رویکرد. مواجهه.
محصولات درمانی
✔️رسیدگی
The plants usually require treatment each year
the presentation or discussion of a subject.
Presentation
Discussion
Analysis
Consideration
بررسی
تیمار، رفتار
Medical treatment : درمان پزشکی
Medical Staff : کادر پزشکی
Treatment staff : کادر درمان
معانی treatment :
۱. رفتار - نوع برخورد n
۲. رسیدگی کردن - رسیدگی - بررسی n v
۳. درمان - علاج - رها شدن از بیماری n v
... [مشاهده متن کامل]
۴. تصفیه n v
Treat :
۱. رفتار کردن - برخورد کردن behave
۲. درمان و معالجه کردن cure
۳. پذیرایی کردن host - serve
۴. پذیرایی banques - turn
۵. مذاکره وگفتگو کردن ( رسمی و قدیمی ) discuss - debate - dispute
تصفیه خانه
در فلسفه :بحث
تدبیر
فرایند
با سلام
Waste treatment
مدیریت پسماند
با سلام
Waste treatment
مدیریت پسماند
رسیدگی
مجاورت
عملیات
درتحقیق آزمایشی به معنای فاکتور یامتغیراست
پزشکی: درمان . . روش درمان
رویارویی
روش درمان کردن
معالجه
بنام خدا
با سلام، درمان.
therapy نیز به معنی درمان میباشد , اما به شکل پسوند. مانندphisiotherapy یا hedrotherapy یعنی اب درمانی.
با تشکر.
معالجه، درمان
1. معالجه
2. رفتار
3. برخورد
4. پالایش یا عمل آوری
1 نحوه، شیوه
2 درنظرگیری
طرز کار
تکمیل
بحث ، تفسیر
تصفیه
پالایش
عمل آوری
بهسازی
راه درمان - روش درمان
The best treatment for a cold is to rest and drink lots of liquids.
the best treatment for a cold is to rest and drink lots of liquids
بهترین درمان برای سرما خوردگی استراحت کردن و نوشیدن زیاد مایعات است
استفاده از - مدیریت - رسیدگی
درمان
در زمین شناسی و عمران به معنی بهسازی
شیوه ای که در آن شخص با شخصی یا چیزی رفتار می کند.
مراقبت های پزشکی که به بیمار داده میشود برای یک بیماری یا صدمه ای که دیده.
استفاده از عامل شیمیایی، فیزیکی و یا بیولوژیکی برای حفظ یا دادن خواص خاص به چیزی.
مثلا تزئینات داخلی منزل window treatment / furniture treatment
اصلاح
در پزشکی به معنای درمان
برخورد
شیمی: برهمکنش
شیمی: واکنش
پاکسازی
( زباله های جامد ) پالایش، ( فاضلاب ) تصفیه، ( پسماند ) پردازش
فراوری
{بهداشت}: تصفیه
هماتو لوژی زیست شناسی
treatment درمان ، معالجه
پردازش
نگرش، تاکید، گرایش
تیمار
طرز اجرا، روش اجرا
رفتار
تصفیه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٩٦)