travels

جمله های نمونه

1. his travels somewhat liberalized him politically
سفرهای او تا اندازه ای او را از نظر سیاسی گسترده اندیش کرد.

2. sound travels at a high velocity
صدا با سرعت زیاد حرکت می کند.

3. sound travels more slowly than light
صدا از نور آهسته تر حرکت می کند.

4. bad news travels fast
خبر بد زود پراکنده می شود.

5. sound also travels through the medium of water
صدا در پرگیر آب هم حرکت می کند.

6. bad news travels fast
خبر بد زود به گوش همه می رسد

7. a train that travels at 200 kilometers per hour
قطاری که با سرعت 200 کیلومتر در ساعت حرکت می کند

8. julie enjoys reading travels
جولی از خواندن سفر نامه لذت می برد.

9. mementos of his travels that he had designed for friends
یادبودهایی از سفرهایش که برای دوستانش کنار گذاشته بود

10. a comet is an object that travels around the sun
استاره جسمی است که دور خورشید می گردد.

11. nasser khosrove wrote a book about his travels
ناصر خسرو کتابی درباره ی سفرهای خود نوشت.

12. this book contains a narrative account of his travels
این کتاب حاوی شرح داستان واری از سفرهای او است.

13. Light travels at the highest achievable velocity in the universe.
[ترجمه گوگل]نور با بالاترین سرعت قابل دستیابی در جهان حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]نور در بالاترین سرعت قابل دستیابی در جهان حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Who travels for love finds a thousand miles not longer than one.
[ترجمه گوگل]کسی که برای عشق سفر می کند هزار مایل بیشتر از یک مایل پیدا نمی کند
[ترجمه ترگمان]کسی که برای عشق مسافرت می کند هزار میل بیشتر از یک مایل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Bad news travels fast.
[ترجمه گوگل]خبرهای بد به سرعت پخش می شوند
[ترجمه ترگمان]خبره ای بد به سرعت حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. He travels so much he actually wears out suitcases.
[ترجمه گوگل]او آنقدر سفر می کند که در واقع چمدان هایش را می پوشد
[ترجمه ترگمان]او آنقدر سفر می کند که واقعا چمدان ها را بیرون می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. He lives on an island off Scotland, but travels to the mainland once a month.
[ترجمه گوگل]او در جزیره ای در نزدیکی اسکاتلند زندگی می کند، اما یک بار در ماه به سرزمین اصلی سفر می کند
[ترجمه ترگمان]او در جزیره ای خارج از اسکاتلند زندگی می کند، اما هفته ای یک بار به سرزمین اصلی سفر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. His published account of his travels is of dubious value to other explorers.
[ترجمه گوگل]گزارش منتشر شده او از سفرهایش برای سایر کاوشگران ارزش مشکوکی دارد
[ترجمه ترگمان]شرح منتشر شده او درباره مسافرتش یک مقدار مشکوک به کاشفان دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• activity of traveling; total traffic at a given place along a road

پیشنهاد کاربران

بپرس