traumatism


معنی: ضربه، تصادم، روان زخم، اثر ضربت
معانی دیگر: روان تکان، تن تکان، عامل تکان دهنده، طب ضربه، ضغطه

جمله های نمونه

1. Insomnia, migraine headache, RHD, overweight and traumatism were the important risk factors in the young cases.
[ترجمه گوگل]بی خوابی، سردرد میگرنی، RHD، اضافه وزن و ضربه از عوامل خطر مهم در جوانان بودند
[ترجمه ترگمان]میگرن، سردرد میگرن، اضافه وزن، اضافه وزن و استرس، عامل مهم خطر ابتلا به این بیماری بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Suitable crowd: Dark acne and mark which traumatism causes.
[ترجمه گوگل]شلوغی مناسب: آکنه تیره و علامتی که باعث تروماتیسم می شود
[ترجمه ترگمان]جمعیت مناسب: جوش و جوش و mark سیاه که موجب causes می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Occlusal reconstruction is the crux of curing the occlusal traumatism. Significantly, occlusal adjustment is one of the mo. . .
[ترجمه گوگل]بازسازی اکلوزال محور درمان تروماتیسم اکلوزال است به طور قابل توجهی، تنظیم اکلوزال یکی از موارد است
[ترجمه ترگمان]بازسازی Occlusal معمای درمان the traumatism است به طور قابل توجهی، تنظیم occlusal یکی از the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective : To evaluate rehabilitation effect of continuousmotion ( CPM ) in patients with knee articular traumatism after operations.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر توانبخشی حرکت مداوم (CPM) در بیماران مبتلا به تروماتیسم مفصلی زانو پس از عمل
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثر توان بخشی of (CPM)در بیماران با زانو articular بعد از عملیات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective: To evaluate rehabilitation effect of continuous passive motion(CPM)in patients with knee articular traumatism after operations.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر توانبخشی حرکت غیرفعال پیوسته (CPM) در بیماران مبتلا به تروماتیسم مفصلی زانو پس از عمل
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثر توان بخشی حرکت منفعل پیوسته (CPM)در بیماران با زانو articular بعد از عملیات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To explore a new method and the feature of traumatism in sheep for zygomatic bone comminuted fracture by Bio impact device.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی روشی جدید و ویژگی‌های تروماتیسم در گوسفند برای شکستگی استخوان زیگوماتیک با دستگاه ضربه‌ای Bio
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی یک روش جدید و ویژگی of در گوسفند برای شکستگی استخوان zygomatic توسط دستگاه ضربه زیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective:To compare the effectiveness of low frequency electric point stimulation with huperzine in the treatment of memory and cognitive obstacle after the brain traumatism.
[ترجمه گوگل]هدف: مقایسه اثربخشی تحریک نقطه الکتریکی با فرکانس پایین با هوپرزین در درمان حافظه و مانع شناختی پس از ضربه مغزی
[ترجمه ترگمان]هدف: مقایسه اثربخشی تحریک نقطه ای الکتریکی با فرکانس پایین همراه با huperzine در رفتار حافظه و مانع شناختی پس از the مغز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion: Early-stage painless motion is valuable for patients with knee joint traumatism.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: حرکت بدون درد در مراحل اولیه برای بیماران مبتلا به تروماتیسم مفصل زانو ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: حرکت بدون درد در مرحله اولیه برای بیماران با traumatism مفصل زانو ارزشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ضربه (اسم)
pelt, accent, emphasis, stress, impact, strike, stroke, thud, lash, acute, hook, tit, brunt, hack, flap, whop, sock, traumatism, whang

تصادم (اسم)
smash, collision, clash, shock, crash, concussion, smash-up, traumatism

روان زخم (اسم)
trauma, traumatism

اثر ضربت (اسم)
traumatism

انگلیسی به انگلیسی

• condition produced by severe and chronic mental or emotional stress; condition produced by physical injury

پیشنهاد کاربران

بپرس