1. Police found the suspect package next to a trash can.
[ترجمه Z] سطل زباله|
[ترجمه گوگل]پلیس بسته مشکوک را در کنار سطل زباله پیدا کرد[ترجمه ترگمان]پلیس بسته مظنون را در کنار یک سطل زباله پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It apparently started in a trash can and spread to the attic area of an 80-room wing of the motel.
[ترجمه گوگل]ظاهراً از یک سطل زباله شروع شد و به اتاق زیر شیروانی یک بال 80 اتاقه متل گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]این فیلم ظاهرا در یک سطل زباله شروع شد و به قسمت زیر شیروانی در یک بخش ۸۰ اتاقه در متل اختصاص یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فیلم ظاهرا در یک سطل زباله شروع شد و به قسمت زیر شیروانی در یک بخش ۸۰ اتاقه در متل اختصاص یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Cantor knew the depth of the trash can containing discarded hypotheses and discredited experiments in the cancer field.
[ترجمه گوگل]کانتور عمق سطل زباله حاوی فرضیه های دور ریخته شده و آزمایش های بی اعتبار در زمینه سرطان را می دانست
[ترجمه ترگمان]کانتور دانست که عمق این زباله ها می تواند شامل فرضیات دور افتاده و آزمایش ها بی اعتبار در زمینه سرطان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کانتور دانست که عمق این زباله ها می تواند شامل فرضیات دور افتاده و آزمایش ها بی اعتبار در زمینه سرطان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The trash can overflowed with beer bottles.
[ترجمه گوگل]سطل زباله پر از بطری های آبجو بود
[ترجمه ترگمان]سطل زباله ممکن است پر از بطری های آبجو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سطل زباله ممکن است پر از بطری های آبجو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The trash can was thrown away.
[ترجمه سروک] سطل آشغال دور انداخته شد|
[ترجمه گوگل]سطل زباله دور ریخته شد[ترجمه ترگمان]سطل آشغال پرتاب شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. If the trash can is beside the mailbox, even better.
[ترجمه آیلین] اگر سطل زباله میتواند در کنار صنودق پستی باشد حتی بهتر|
[ترجمه گوگل]اگر سطل زباله در کنار صندوق پستی باشد، حتی بهتر است[ترجمه ترگمان]اگه سطل آشغال کنار صندوق پستی باشه، حتی بهتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There's a trash can over there.
[ترجمه بیک] یک سطل زباله وجود دارد آنجا|
[ترجمه گوگل]اونجا یه سطل زباله هست[ترجمه ترگمان]یک سطل آشغال اونجاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Trash can be stretched by type, in order to facilitate waste disposal.
[ترجمه گوگل]به منظور تسهیل دفع زباله، زباله ها را می توان بر اساس نوع کشش داد
[ترجمه ترگمان]زباله را میتوان با استفاده از نوع، به منظور تسهیل دفع زباله، کش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زباله را میتوان با استفاده از نوع، به منظور تسهیل دفع زباله، کش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There's a trash can over there. Let's not be a litterbug.
[ترجمه گوگل]اونجا یه سطل زباله هست اهل آشغال نباشیم
[ترجمه ترگمان]یک سطل آشغال اونجاست بیا یه \"litterbug\" نباشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سطل آشغال اونجاست بیا یه \"litterbug\" نباشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The trash can be thrown away.
[ترجمه گوگل]زباله ها را می توان دور انداخت
[ترجمه ترگمان]سطل زباله را می توان به کناری انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سطل زباله را می توان به کناری انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She threw the banana peel into the trash can.
[ترجمه گوگل]او پوست موز را داخل سطل زباله انداخت
[ترجمه ترگمان]او پوست موز را روی سطل آشغال انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او پوست موز را روی سطل آشغال انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I'm sorry but I couldn't find a trash can.
[ترجمه گوگل]متاسفم اما نتونستم سطل زباله پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]متاسفم، اما نتونستم سطل آشغال پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متاسفم، اما نتونستم سطل آشغال پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Little Penguin: Hes a dirty trash can full of poop.
[ترجمه گوگل]پنگوئن کوچک: او یک سطل زباله کثیف پر از مدفوع است
[ترجمه ترگمان]یه \"Penguin\" کوچولو، یه سطل آشغال کثیف میتونه پر از مدفوع باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه \"Penguin\" کوچولو، یه سطل آشغال کثیف میتونه پر از مدفوع باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Fly disinfestation unit 2 and body of a trash can plastic, made of steel or stainless steel processing.
[ترجمه گوگل]واحد ضد عفونی مگس 2 و بدنه سطل زباله پلاستیکی، ساخته شده از فولاد یا فولاد ضد زنگ
[ترجمه ترگمان]unit Fly ۲ و بدنه یک زباله می تواند پلاستیک، ساخته شده از فولاد ضد زنگ یا فولاد ضد زنگ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]unit Fly ۲ و بدنه یک زباله می تواند پلاستیک، ساخته شده از فولاد ضد زنگ یا فولاد ضد زنگ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Let's play from the trash can to the light post, right?
[ترجمه گوگل]بیایید از سطل زباله تا پست نور بازی کنیم، درست است؟
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید از زباله دان بازی کنیم، درست است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید از زباله دان بازی کنیم، درست است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید