trapezoidal


معنی: ذوزنقهای
معانی دیگر: ذوزنقه ای

جمله های نمونه

1. The proximal ventral arm plates are approximately trapezoidal with a wide convex distal edge, they are contiguous with one another at least proximally.
[ترجمه گوگل]صفحات بازوی شکمی پروگزیمال تقریباً ذوزنقه ای با لبه دیستال محدب گسترده هستند، آنها حداقل از نظر نزدیک با یکدیگر به هم پیوسته هستند
[ترجمه ترگمان]صفحات شکمی پشتی مجاور تقریبا ذوزنقه ای با یک لبه پهن محدب در نظر می گیرند، که آن ها با یکدیگر در حداقل proximally هم کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was a stout lintel over the small trapezoidal windows and door; a thoroughly familiar smell of damp moss and fern.
[ترجمه گوگل]روی پنجره‌ها و درهای ذوزنقه‌ای کوچک یک لنگه محکم وجود داشت بوی کاملا آشنا از خزه و سرخس مرطوب
[ترجمه ترگمان]از پنجره های کوچک و پنجره های کوچک و در، بوی نسبتا آشنا خزه و سرخس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Bearing trapezoidal groove stamped out, felt ring embedded trapezoidal tank in close contact with the journal.
[ترجمه گوگل]بلبرینگ شیار ذوزنقه ای مهر شده، حلقه نمدی جاسازی شده مخزن ذوزنقه در تماس نزدیک با مجله
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن یک شیار ذوزنقه ای در تماس نزدیک با مجله احساس کرد که حلقه ذوزنقه ای در تماس نزدیک با ژورنال داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A trapezoidal shaping algorithm was studied for digital multi-channel pulse height analysis in a digital nuclear spectrometer.
[ترجمه گوگل]یک الگوریتم شکل دهی ذوزنقه ای برای تجزیه و تحلیل ارتفاع پالس چند کاناله دیجیتال در یک طیف سنج هسته ای دیجیتال مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]یک الگوریتم شکل دهی ذوزنقه ای برای تحلیل ارتفاع پالس multi دیجیتال در یک طیف سنج هسته ای دیجیتال مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This cosmetically elegant and durable trapezoidal enclosure is made of high-impact polypropylene with a metal grille.
[ترجمه گوگل]این محفظه ذوزنقه ای زیبا و بادوام از پلی پروپیلن با ضربه بالا با توری فلزی ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این یک محفظه ذوزنقه ای محکم و با دوام از پلی پروپیلن با فشار بالا ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Trapezoidal no volume! It is a planar graph! ! !
[ترجمه گوگل]ذوزنقه بدون حجم! این یک نمودار مسطح است! ! !
[ترجمه ترگمان]هیچ جلدی نیست! این یک گراف مسطح است! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Twin - Trapezoidal Link ( TTL ) passively allowed the rear wheels to turn slightly in order to enhance handling.
[ترجمه گوگل]پیوند دوقلو ذوزنقه ای (TTL) به طور غیر فعال به چرخ های عقب اجازه می دهد کمی بچرخند تا هندلینگ را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]Link - (TTL)به صورت انفعالی به چرخ های عقب اجازه می دهد تا کمی بچرخند تا جابجایی را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The trapezoidal rule is adopted for the quadrature of the memory term and the quadrature error is estimated.
[ترجمه گوگل]قاعده ذوزنقه ای برای تربیع عبارت حافظه اتخاذ شده و خطای ربع تخمین زده می شود
[ترجمه ترگمان]قاعده ذوزنقه ای برای مربع سازی عبارت حافظه اتخاذ می شود و خطای quadrature تخمین زده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The study was to solve the trapezoidal open canal critical depth of water based on the pattern search algorithm.
[ترجمه گوگل]این مطالعه برای حل عمق بحرانی کانال باز ذوزنقه ای آب بر اساس الگوریتم جستجوی الگو بود
[ترجمه ترگمان]این مطالعه برای حل عمق بحرانی کانال ذوزنقه ای براساس الگوریتم جستجوی الگو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A double trapezoidal specimen will generate shear debonding.
[ترجمه گوگل]یک نمونه ذوزنقه ای دوتایی باعث ایجاد پیوند برشی می شود
[ترجمه ترگمان]یک نمونه دو ذوزنقه ای باعث از هم گسیختگی برش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The method of simulation uses the trapezoidal rule and nodal method.
[ترجمه گوگل]در روش شبیه سازی از قاعده ذوزنقه ای و روش گرهی استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]روش شبیه سازی از قاعده ذوزنقه ای و روش گرهی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The warthog's trapezoidal skull is straight out of Picasso's "Guernica. "
[ترجمه گوگل]جمجمه‌ی ذوزنقه‌ای این تاگ درست از «گرنیکا» پیکاسو بیرون آمده است
[ترجمه ترگمان]جمجمه ذوزنقه ای warthog مستقیما از \"Guernica\" پیکاسو خارج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A trapezoidal discharging device is arranged in the machine base.
[ترجمه گوگل]یک دستگاه تخلیه ذوزنقه ای شکل در پایه دستگاه چیده شده است
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه تخلیه ذوزنقه ای در پایه دستگاه قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Electromagnetic flowmeter adopting three - value trapezoidal waveform exciting mode is proposed in this paper.
[ترجمه گوگل]فلومتر الکترومغناطیسی با استفاده از حالت هیجان انگیز شکل موج ذوزنقه ای سه مقدار در این مقاله پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]جریان سنج مغناطیسی با بکارگیری سه شکل موج سینوسی ذوزنقه ای در این مقاله پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The reliability calculated models for the series system and parallel system based on trapezoidal fuzzy number arithmetic operations are established.
[ترجمه گوگل]مدل‌های محاسبه‌شده قابلیت اطمینان برای سیستم سری و سیستم موازی بر اساس عملیات‌های حسابی اعداد فازی ذوزنقه‌ای ایجاد شده‌اند
[ترجمه ترگمان]مدل های محاسبه شده برای سیستم سری و سیستم موازی براساس تعداد فازی ذوزنقه ای ساخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ذوزنقه ای (صفت)
trapezoidal

تخصصی

[دندانپزشکی] ذوزنقه، ذوزنقه ای
[برق و الکترونیک] ذوزنقه ای
[زمین شناسی] ذوزنقه
[ریاضیات] ذوزنقه ای (ذوزنقه)
[پلیمر] ذوزنقه ای
[آمار] ذوزنقه

انگلیسی به انگلیسی

• of or related to a plane figure with four sides of which two are parallel

پیشنهاد کاربران

بپرس