transradial

جملات با "transradial":
1. Transradial access is becoming more popular for coronary angiography because it is associated with lower complications.
ترجمه: دسترسی ترانس رادیال برای آنژیوگرافی کرونری در حال محبوب تر شدن است چون با عوارض کمتری همراه است.
2. The doctor decided to perform the procedure using a transradial approach to minimize recovery time.
ترجمه: پزشک تصمیم گرفت که از روش ترانس رادیال برای انجام عمل استفاده کند تا زمان بهبودی کاهش یابد.
3. Transradial catheterization is less invasive than femoral access and leads to quicker patient recovery.
ترجمه: کاتتریزاسیون ترانس رادیال کمتر تهاجمی است نسبت به دسترسی فمورال و منجر به بهبودی سریع تر بیمار می شود.
4. In transradial procedures, the catheter is inserted through the radial artery in the wrist.
ترجمه: در عمل های ترانس رادیال، کاتتر از طریق شریان رادیال در مچ دست وارد می شود.
5. The transradial approach is often preferred for patients with higher risk of bleeding.
ترجمه: روش ترانس رادیال اغلب برای بیمارانی که خطر خونریزی بالاتری دارند، ترجیح داده می شود.
این اصطلاح به طور خاص در پزشکی، به ویژه در تکنیک های کاتتریزاسیون قلبی و آنژیوگرافی کاربرد دارد.