transposon


(در dna) ترا نهشگر

جمله های نمونه

1. Transposon tagging is a powerful molecular tool for isolating genes with unknown functions.
[ترجمه گوگل]برچسب گذاری ترانسپوزون یک ابزار مولکولی قدرتمند برای جداسازی ژن هایی با عملکرد ناشناخته است
[ترجمه ترگمان]برچسب زنی گمراه کننده یک ابزار مولکولی قدرتمند برای ایزوله کردن ژن های با توابع نامعلوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One particular transposon first appeared about a million years ago. And by seeing where these sequences now sit, scientists can get a sense of the size of the breeding population back then.
[ترجمه گوگل]یک ترانسپوزون خاص برای اولین بار حدود یک میلیون سال پیش ظاهر شد و با دیدن محل قرارگیری این توالی‌ها، دانشمندان می‌توانند حسی از اندازه جمعیت تولید مثل در آن زمان بدست آورند
[ترجمه ترگمان]یک transposon خاص برای اولین بار حدود یک میلیون سال پیش پدیدار شد و با دیدن این که این دنباله ها می توانند بنشینند، دانشمندان می توانند یک حس اندازه جمعیت زاد و ولد را پس بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Transposon is a very useful tool of gene function analysis.
[ترجمه گوگل]ترانسپوزون ابزار بسیار مفیدی برای تجزیه و تحلیل عملکرد ژن است
[ترجمه ترگمان]Transposon ابزار بسیار مفیدی برای آنالیز تابع ژن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So we started doing transposon mutagenesis.
[ترجمه گوگل]بنابراین ما شروع به جهش زایی ترانسپوزون کردیم
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما شروع به انجام transposon mutagenesis کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One particular transposon first appeared about a million years ago.
[ترجمه گوگل]یک ترانسپوزون خاص برای اولین بار حدود یک میلیون سال پیش ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]یک transposon خاص برای اولین بار حدود یک میلیون سال پیش پدیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Transposon tagging is an effective method for plant gene cloning and isolation.
[ترجمه گوگل]برچسب گذاری ترانسپوزون روشی موثر برای شبیه سازی و جداسازی ژن گیاهی است
[ترجمه ترگمان]برچسب زنی گمراه کننده یک روش موثر برای شبیه سازی و جداسازی ژن گیاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Transposon mutagenesis and suicide vectors are mainly used for gene targeting in other microbes.
[ترجمه گوگل]جهش زایی ترانسپوزون و ناقل های خودکشی عمدتاً برای هدف قرار دادن ژن در سایر میکروب ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Transposon mutagenesis و بردارهای انتحاری عمدتا برای هدف گیری ژن در سایر میکروب ها استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This paper introduce the base structure of transposon, the theory and methods in plant gene isolation of transposon tagging.
[ترجمه گوگل]این مقاله به معرفی ساختار پایه ترانسپوزون، تئوری و روش های جداسازی ژن گیاهی برچسب گذاری ترانسپوزون می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله ساختار پایه transposon، نظریه و روش های جداسازی ژن گیاهی از برچسب گذاری transposon را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A transposon system was also used to prolong the insulin expression in the liver.
[ترجمه گوگل]یک سیستم ترانسپوزون نیز برای طولانی کردن بیان انسولین در کبد استفاده شد
[ترجمه ترگمان]یک سیستم transposon نیز برای افزایش میزان انسولین در کبد مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It discusses the progress of transposon tagging technology, as well as its use in studying in functional genomics of rice.
[ترجمه گوگل]این مقاله پیشرفت فناوری برچسب گذاری ترانسپوزون و همچنین استفاده از آن در مطالعه در ژنومیک عملکردی برنج را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد پیشرفت تکنولوژی برچسب گذاری، و نیز کاربرد آن در مطالعه در genomics عملکردی برنج بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are many methods can get gene, but the transposon tagging technique makes clone easily and simply.
[ترجمه گوگل]روش‌های زیادی وجود دارد که می‌توان ژن را دریافت کرد، اما تکنیک برچسب‌گذاری ترانسپوزون، کلون را به راحتی و به سادگی انجام می‌دهد
[ترجمه ترگمان]روش های زیادی وجود دارند که می توانند ژن را به دست آورند، اما تکنیک برچسب گذاری transposon به سادگی و سادگی شبیه سازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. However the former cloning methods such as map-base cloning or transposon tagging which based on forward genetics can only cloned one or several genes at the same time.
[ترجمه گوگل]با این حال، روش‌های شبیه‌سازی قبلی مانند شبیه‌سازی مبتنی بر نقشه یا برچسب‌گذاری ترانسپوزون که بر اساس ژنتیک پیشرو تنها می‌توانند یک یا چند ژن را همزمان شبیه‌سازی کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، روش های شبیه سازی قبلی مثل شبیه سازی مبتنی بر نقشه یا برچسب گذاری transposon که مبتنی بر ژنتیک پیش رو هستند تنها می توانند یک یا چند ژن را در همان زمان همانندسازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In order to increase the yields of xylanase, we use physical and transposon mutation.
[ترجمه گوگل]برای افزایش بازده زایلاناز از جهش فیزیکی و ترانسپوزون استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]به منظور افزایش بازدهی of، ما از جهش فیزیکی و transposon استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Having identified a plant showing a phenotype of interest, a genomic library of the transposon tagged stock is screened for the transposable element.
[ترجمه گوگل]پس از شناسایی گیاهی که یک فنوتیپ مورد علاقه را نشان می دهد، یک کتابخانه ژنومی از انبار برچسب گذاری شده ترانسپوزون برای عنصر قابل انتقال غربال می شود
[ترجمه ترگمان]با شناسایی گیاهی که یک فنوتیپ را نشان می دهد، یک کتابخانه ژنومی از سهام برچسب خورده transposon برای عنصر transposable غربال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

transposon ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: ترانَهِشه
تعریف: هر قطعه از دِنا که بتواند درون ژنگان جابه‏جا شود
ژنهای پرشی: این ژنها وسیله ای برای اصلاح DNA در ژنوم یک موجود زنده میباشند.

بپرس