transpired


معنی: بیرون آمده

مترادف ها

بیرون آمده (صفت)
emerged, transpired

پیشنهاد کاربران

رخ داده ( شده )
به وقوع پیوسته ( شده )
واقع شده
اتفاق افتاده ( شده )
برملا شده
فاش شده
معلوم شده
If it transpires that something has happened, this previously secret or unknown fact becomes known

بپرس