1. Apart from mysterious perfumes, the transpiration of this unusual liquid is the most frequently reported phenomenon.
[ترجمه گوگل]جدای از عطرهای اسرارآمیز، تعرق این مایع غیرعادی شایع ترین پدیده گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]به غیر از عطرهای مرموز، فرا تراوش این مایع غیر معمول بیش ترین پدیده گزارش شده را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به غیر از عطرهای مرموز، فرا تراوش این مایع غیر معمول بیش ترین پدیده گزارش شده را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Guard cell regulates photosynthesis and transpiration, which play an important role in the life of plant, with their special cell wall structure.
[ترجمه دکتر اکبری] سلول محافظ روزنه با ساختار ویژه ی دیواره ی سلولی که دارد، فتوسنتز و تعرق را تنظیم میکند که نقش مهمی در حیات گیاه ایفا می نماید.|
[ترجمه گوگل]سلول نگهبان با ساختار دیواره سلولی خاص خود فتوسنتز و تعرق را که نقش مهمی در زندگی گیاه دارند، تنظیم می کند[ترجمه ترگمان]سلول نگهبانی فتوسنتز و فرا تراوش را کنترل می کند، که نقش مهمی در زندگی گیاهی با ساختار دیوار سلول ویژه خود ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Leaves and fruits of 'Hai-li' tangor had higher transpiration rates than 'Tankan' tangor in outdoor condition. The difference might be a factor which made 'Hai-li' having lower juice content.
[ترجمه گوگل]برگها و میوههای تنگور Hai-li نرخ تعرق بالاتری نسبت به تنگور «تانکان» در شرایط بیرونی داشتند این تفاوت ممکن است عاملی باشد که باعث شده «Hai-li» محتوای آب کمتری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]برگ های و میوه ها of - لی tangor نسبت به Tankan tangor در شرایط بیرونی دارای نرخ تبخیر بالاتری بودند تفاوت ممکن است عاملی باشد که Hai - لی دارای محتوای آب میوه پایین تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برگ های و میوه ها of - لی tangor نسبت به Tankan tangor در شرایط بیرونی دارای نرخ تبخیر بالاتری بودند تفاوت ممکن است عاملی باشد که Hai - لی دارای محتوای آب میوه پایین تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The Land Freight Forwarding: We have the powerful transpiration network to provide the best services.
[ترجمه گوگل]حمل و نقل زمینی: ما شبکه قدرتمند انتقال بار را برای ارائه بهترین خدمات داریم
[ترجمه ترگمان]ارسال ارسال ارسال زمینی: ما شبکه فرا تراوش قدرتمند را داریم تا بهترین خدمات را فراهم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ارسال ارسال ارسال زمینی: ما شبکه فرا تراوش قدرتمند را داریم تا بهترین خدمات را فراهم کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Day change of intercropping wheat's transpiration intensity and that of wheat in field is unimodal, and the anterior is stronger than the latter.
[ترجمه گوگل]تغییر روز شدت تعرق گندم مخلوط و گندم در مزرعه یک وجهی است و قدامی قویتر از دومی است
[ترجمه ترگمان]تغییر روز شدت تعرق intercropping و مقدار گندم در میدان unimodal است و بخش جلویی از دومی قوی تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تغییر روز شدت تعرق intercropping و مقدار گندم در میدان unimodal است و بخش جلویی از دومی قوی تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Cost of Inland transpiration will be borne by the buyer.
[ترجمه گوگل]هزینه تعرق داخلی به عهده خریدار می باشد
[ترجمه ترگمان]هزینه فرا تراوش داخلی توسط خریدار تامین خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هزینه فرا تراوش داخلی توسط خریدار تامین خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Who will bear all the transpiration cost of the goods?
[ترجمه گوگل]چه کسی تمام هزینه تعرق کالا را تقبل می کند؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی تمام هزینه تراوش کالا را تحمل خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه کسی تمام هزینه تراوش کالا را تحمل خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Plants release water through their leaves by transpiration.
[ترجمه گوگل]گیاهان با تعرق آب را از طریق برگ های خود آزاد می کنند
[ترجمه ترگمان]گیاهان از طریق فرا تراوش آب را از میان برگ های خود آزاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گیاهان از طریق فرا تراوش آب را از میان برگ های خود آزاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. France holly cuttings, scaffolding shade requirements to reduce transpiration and direct sunlight seedbed.
[ترجمه گوگل]قلمه هالی فرانسه، نیاز به سایه داربست برای کاهش تعرق و نور مستقیم خورشید بستر بذر
[ترجمه ترگمان]برش درخت راج، الزامات سایه داربست برای کاهش تعرق و تبخیر مستقیم نور خورشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برش درخت راج، الزامات سایه داربست برای کاهش تعرق و تبخیر مستقیم نور خورشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Loss of water also includes the transpiration of water to the atmosphere from plants.
[ترجمه گوگل]از دست دادن آب همچنین شامل تعرق آب از گیاهان به اتمسفر است
[ترجمه ترگمان]هم چنین فقدان آب شامل فرا تراوش آب به اتمسفر از گیاهان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هم چنین فقدان آب شامل فرا تراوش آب به اتمسفر از گیاهان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Monterey's transpiration of pistils and stigmas are lowest.
[ترجمه گوگل]تعرق مادگی و کلاله مونتری کمترین میزان است
[ترجمه ترگمان]مرکز فرا تراوش Monterey و stigmas پایین ترین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرکز فرا تراوش Monterey و stigmas پایین ترین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The factors that influence the effectiveness of transpiration cooling were also discussed.
[ترجمه گوگل]عواملی که بر اثربخشی خنک کننده تعرق تأثیر می گذارد نیز مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]عواملی که بر تاثیر خنک سازی تعرق تاثیر می گذارند نیز مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عواملی که بر تاثیر خنک سازی تعرق تاثیر می گذارند نیز مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The public transpiration took a large proportion of service, including Metro.
[ترجمه گوگل]حمل و نقل عمومی بخش زیادی از خدمات از جمله مترو را به خود اختصاص داد
[ترجمه ترگمان]فرا تراوش عمومی بخش بزرگی از خدمات از جمله مترو را به خود اختصاص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرا تراوش عمومی بخش بزرگی از خدمات از جمله مترو را به خود اختصاص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Plant roots in the peats and estuarine sediments concentrate uranium in cell walls, especially in regions associated with transpiration processes.
[ترجمه گوگل]ریشه های گیاه در پیت ها و رسوبات دهانه رودخانه اورانیوم را در دیواره های سلولی، به ویژه در مناطق مرتبط با فرآیندهای تعرق، متمرکز می کنند
[ترجمه ترگمان]ریشه های گیاهی در رسوبات peats و estuarine، اورانیوم را در دیواره ای سلول به خصوص در مناطق مرتبط با فرآیندهای تبخیر متمرکز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ریشه های گیاهی در رسوبات peats و estuarine، اورانیوم را در دیواره ای سلول به خصوص در مناطق مرتبط با فرآیندهای تبخیر متمرکز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید