1. Well, that is assuming the transmogrification polarity has not been reversed. . .
[ترجمه گوگل]خوب، این به این صورت است که قطبیت transmogrification معکوس نشده باشد
[ترجمه ترگمان]خب، این فکر میکنه که یه قطب مغناطیسی … برعکس نبوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خب، این فکر میکنه که یه قطب مغناطیسی … برعکس نبوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Based on the results of consolidated and drained triaxial shear tests, the transmogrification of sand gravel is studied.
[ترجمه گوگل]بر اساس نتایج آزمایش های برشی سه محوری تلفیقی و زهکشی شده، انتقال شن ماسه بررسی می شود
[ترجمه ترگمان]براساس نتایج حاصل از آزمون های برشی consolidated و زه کشی سه محوری، transmogrification ماسه ای sand مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]براساس نتایج حاصل از آزمون های برشی consolidated و زه کشی سه محوری، transmogrification ماسه ای sand مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Elastic statics mainly relates to the connection between force and transmogrification, elastic body's invalidation, the guide line of design in invalidation.
[ترجمه گوگل]استاتیک الاستیک عمدتاً به ارتباط بین نیرو و ترانسموگراسیون، باطل شدن بدنه الاستیک، خط راهنمای طراحی در بی اعتباری مربوط می شود
[ترجمه ترگمان]استاتیک ارتجاعی به طور عمده به اتصال بین نیرو و transmogrification، نامعتبر شدن بدن، و خط راهنما برای نامعتبر شدن مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]استاتیک ارتجاعی به طور عمده به اتصال بین نیرو و transmogrification، نامعتبر شدن بدن، و خط راهنما برای نامعتبر شدن مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Welded bellows are a kind of new developed component, which have two prominent advantages: large transmogrification quantity and long duration.
[ترجمه گوگل]دم جوش داده شده نوعی جزء جدید توسعه یافته است که دارای دو مزیت برجسته است: مقدار زیاد انتقال و مدت زمان طولانی
[ترجمه ترگمان]نعره welded نوعی از مولفه های توسعه یافته جدید هستند که دارای دو مزیت مهم هستند: مقدار transmogrification بزرگ و مدت زمان طولانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نعره welded نوعی از مولفه های توسعه یافته جدید هستند که دارای دو مزیت مهم هستند: مقدار transmogrification بزرگ و مدت زمان طولانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The protein have wide antifungal spectrum, which can inhibited spore germination and penetrated hyphae, dan cause transmogrification of hyphal shape also.
[ترجمه گوگل]این پروتئین دارای طیف ضد قارچی گسترده ای است که می تواند جوانه زنی هاگ و نفوذ هیف ها را مهار کند و همچنین باعث تغییر شکل هیف شود
[ترجمه ترگمان]پروتیین، طیف وسیعی از ضد قارچی دارند که می توانند spore را مهار کرده و به hyphae نفوذ کنند، به دلیل این که transmogrification شکل hyphal را ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پروتیین، طیف وسیعی از ضد قارچی دارند که می توانند spore را مهار کرده و به hyphae نفوذ کنند، به دلیل این که transmogrification شکل hyphal را ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Gnomish Poultryizer : Turns the target into a chicken for 15 seconds. Well, that is assuming the transmogrification polarity has not been reversed. . .
[ترجمه گوگل]مرغساز Gnomish: هدف را به مدت 15 ثانیه به مرغ تبدیل میکند خوب، این به این صورت است که قطبیت transmogrification معکوس نشده باشد
[ترجمه ترگمان] تبدیل شد به یه مرغ برای ۱۵ ثانیه خب، این فکر میکنه که یه قطب مغناطیسی … برعکس نبوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] تبدیل شد به یه مرغ برای ۱۵ ثانیه خب، این فکر میکنه که یه قطب مغناطیسی … برعکس نبوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید