transliteration

/ˌtrænzlɪtəˈreɪʃn̩//ˌtrænzlɪtəˈreɪʃn̩/

معنی: نویسه گردانی، حرف به حرف نویسی
معانی دیگر: نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی اززبانی بزبان دیگر

جمله های نمونه

1. Old farmer king holds honor ( transliteration ) namely among them one of.
[ترجمه گوگل]پادشاه پیر کشاورز دارای افتخار (آواژگان) یعنی یکی از آنهاست
[ترجمه ترگمان]پادشاه پیر کشاورزی افتخار (transliteration)را دارد که در بین آن ها یکی از آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The methods include the following four categories: transliteration, translation, adjustment and paraphrase.
[ترجمه گوگل]روش‌ها شامل چهار دسته زیر می‌شوند: نویسه‌گردانی، ترجمه، تنظیم و بازنویسی
[ترجمه ترگمان]این روش ها شامل چهار دسته زیر هستند: transliteration، ترجمه، تنظیم و تفسیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A probabilistic model is used to get the transliteration information of Chinese-Vietnamese based on grapheme and the translation between Chinese and Vietnamese name is based on this information.
[ترجمه گوگل]یک مدل احتمالی برای به دست آوردن اطلاعات نویسه‌گردانی چینی-ویتنامی بر اساس grapheme استفاده می‌شود و ترجمه بین نام چینی و ویتنامی بر اساس این اطلاعات است
[ترجمه ترگمان]یک مدل احتمالاتی برای بدست آوردن اطلاعات transliteration از زبان چینی - ویتنامی مبتنی بر grapheme و ترجمه بین نام چینی و ویتنامی براساس این اطلاعات استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, a unitary standard of transliteration leads to much confusion in actual communication.
[ترجمه گوگل]با این حال، استاندارد واحد نویسه‌گردانی منجر به سردرگمی زیادی در ارتباطات واقعی می‌شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک استاندارد واحد از transliteration منجر به سردرگمی زیادی در ارتباطات واقعی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mark the process of translation, transliteration is a means not to be ignored, with strong universal.
[ترجمه گوگل]روند ترجمه را علامت بزنید، نویسه‌گردانی وسیله‌ای است که نباید نادیده گرفته شود، با جهانی قوی
[ترجمه ترگمان]در فرآیند ترجمه، transliteration ابزاری است که نباید نادیده گرفته شود، با جهانی قوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "Bu Tala" is the sound transliteration of ancient Indian Sanskrit, meaning "the holy land of Buddhism".
[ترجمه گوگل]"بو تالا" آوانگاری صوتی سانسکریت هندی باستان به معنای "سرزمین مقدس بودیسم" است
[ترجمه ترگمان]\"Tala صدایی است از سانسکریت هند باستان که به معنای\" سرزمین مقدس بودا \" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At present, homophonic transliteration has become a fashion in the translation of trademarks.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، نویسه‌نویسی همفونیک به یک مد در ترجمه علائم تجاری تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، homophonic transliteration تبدیل به یک مد در ترجمه علائم تجاری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The main classes that support transliteration capabilities are Transliterator and Normalizer.
[ترجمه گوگل]کلاس‌های اصلی که از قابلیت‌های نویسه‌گردانی پشتیبانی می‌کنند، Transliterator و Normalizer هستند
[ترجمه ترگمان]کلاس های اصلی که از قابلیت های transliteration پشتیبانی می کنند عبارتند از: Transliterator و Normalizer
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As a result of the cultural difference, the transliteration definitely will bring the misregistration.
[ترجمه گوگل]در نتیجه تفاوت فرهنگی، نویسه نویسی قطعا باعث ثبت اشتباه می شود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه تفاوت فرهنگی، transliteration قطعا the را خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Literal translation, free translation, and transliteration are the main approaches for name translation.
[ترجمه گوگل]ترجمه تحت اللفظی، ترجمه آزاد، و آوانویسی رویکردهای اصلی برای ترجمه نام هستند
[ترجمه ترگمان]ترجمه ترجمه، ترجمه آزاد و transliteration رویکردهای اصلی ترجمه نام هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Carnation, is a transliteration of the name of carnation for Caryophyllaceae perennial herbaceous perennial flowers.
[ترجمه گوگل]میخک، برگردان نام میخک برای گلهای چند ساله علفی و چند ساله Caryophyllaceae است
[ترجمه ترگمان]carnation، a از نام میخک برای گل های دائمی و herbaceous جاودانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is not necessary that the meaningful transliteration a loanword of semantic transliteration.
[ترجمه گوگل]لزومی ندارد که آوانویسی معنادار وام واژه ای از آوانگاری معنایی باشد
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که معنی دار بودن معنی دار بودن معنایی transliteration معنایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These translations were difficult to come by, except those by transliteration.
[ترجمه گوگل]به سختی می‌توان این ترجمه‌ها را به دست آورد، به جز ترجمه‌هایی که از طریق آوانویسی انجام می‌شوند
[ترجمه ترگمان]ترجمه این ترجمه ها، به استثنای those، دشوار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The decree by the Jakarta suburb of a town Tanggelang ( Transliteration ) proposed and drafted.
[ترجمه گوگل]فرمان حومه جاکارتا از یک شهر Tanggelang (تعریف ترجمه) پیشنهاد و تدوین شد
[ترجمه ترگمان]این حکم توسط حومه شهر جاکارتا در شهر Tanggelang (Transliteration)پیشنهاد و پیش نویس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Normalizer: This class provides functions to normalize the output of transliteration function into a composed or decomposed form.
[ترجمه گوگل]Normalizer: این کلاس توابعی را برای عادی سازی خروجی تابع نویسه گردانی به شکل ترکیب شده یا تجزیه شده ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]Normalizer: این کلاس توابع را برای نرمال کردن خروجی تابع transliteration به یک فرم مرکب یا تجزیه تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نویسه گردانی (اسم)
transliteration

حرف به حرف نویسی (اسم)
transliteration

انگلیسی به انگلیسی

• writing that is in the characters of another alphabet

پیشنهاد کاربران

نویسه گردانی ( نمایش یک زبان با خط ( حروف الفبای ) زبان دیگر )
مثال:
الله - - � translation by meaning : God
الله - - � translation by sound/letter ) :Allah )
نویسه گردانی
حرف نویسی
حرف نگاری
ترانویسی
فعلش transliterate هست :
verb
[ obj] : to write words or letters in the characters of another alphabet
The Russian letter Я is usually transliterated in English as ya or ia.
transliteration ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: نویسه گردانی
تعریف: تبدیل صورت های نوشتاری از یک نظام خطی به یک نظام خطی دیگر
آوانویسی
حرف نگاری
حرف نوشت

بپرس