translative


معنی: انتقالی، مجازی، ترجمهای، استعاری، پچواکی
معانی دیگر: مجازی، استعاری، ترجمه ای، انتقالی، پچواکی

مترادف ها

انتقالی (صفت)
transfer, alienable, transitive, translative

مجازی (صفت)
translative, allegorical, figurative, virtual, implicit, figural, tropologic, idiomatic

ترجمه ای (صفت)
translative, interpretive, interpretative

استعاری (صفت)
translative

پچواکی (صفت)
translative

انگلیسی به انگلیسی

• of or related to translation

پیشنهاد کاربران

بپرس