translatable

/trænsˈleɪtəbl̩//trænsˈleɪtəbl̩/

معنی: قابل ترجمه، قابل معنی کردن، قابل تعبیر
معانی دیگر: قابل ترجمه، قابل معنی کردن، قابل تعبیر

جمله های نمونه

1. Or maybe any conceivable account is translatable into cognitive theory, which then loses all empirical content.
[ترجمه گوگل]یا شاید هر گزارش قابل تصوری قابل ترجمه به نظریه شناختی باشد، که سپس تمام محتوای تجربی را از دست می دهد
[ترجمه ترگمان]یا شاید هر حساب قابل تصور، translatable به نظریه شناختی است، که پس از آن تمامی محتوای تجربی را از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To illustrate how this mingling of translatable resources with object structure can lead to problems, consider the following example XML document.
[ترجمه گوگل]برای نشان دادن اینکه چگونه این اختلاط منابع قابل ترجمه با ساختار شی می تواند منجر به مشکلاتی شود، مثال زیر را در سند XML در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]برای نشان دادن این که چگونه این اختلاط منابع translatable با ساختار شی می تواند منجر به مشکلات شود، مثال زیر را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Remember, the alias name is not translatable in the Lotus Notes application.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، نام مستعار در برنامه Lotus Notes قابل ترجمه نیست
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید، اسم مستعار translatable در برنامه Notes لوتوس نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. All translatable documents in this folder and its sub-folders are included for translation in the project.
[ترجمه گوگل]تمامی اسناد قابل ترجمه در این پوشه و زیر پوشه های آن برای ترجمه در پروژه گنجانده شده است
[ترجمه ترگمان]همه اسناد translatable در این پوشه و sub آن برای ترجمه در پروژه گنجانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. All translatable sentences are replaced by special marks in the skeleton.
[ترجمه گوگل]همه جملات قابل ترجمه با علائم ویژه در اسکلت جایگزین می شوند
[ترجمه ترگمان]تمامی جملات translatable با نشانه های خاص در اسکلت جایگزین می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Extract all the translatable strings from the applications to be placed in properties files and put them into their respective folders.
[ترجمه گوگل]تمام رشته‌های قابل ترجمه را از برنامه‌ها استخراج کنید تا در فایل‌های خواص قرار داده شوند و آنها را در پوشه‌های مربوطه قرار دهید
[ترجمه ترگمان]تمام رشته های translatable را از برنامه ها استخراج کنید تا در فایل های ویژگی قرار داده شوند و آن ها را در پوشه های مربوطه خود قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The literary image in poetry is translatable, but the musical one is untranslatable.
[ترجمه گوگل]تصویر ادبی در شعر قابل ترجمه است اما تصویر موسیقایی غیر قابل ترجمه
[ترجمه ترگمان]تصویر ادبی در شعر translatable است، اما موسیقی موسیقی untranslatable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Substances readily translatable to the American home table.
[ترجمه گوگل]موادی که به راحتی به میز خانه آمریکایی قابل ترجمه هستند
[ترجمه ترگمان]موادی که به راحتی به سمت میز خانگی آمریکا ارسال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This page contains two translatable sentences and several tags that are irrelevant for a translator.
[ترجمه گوگل]این صفحه شامل دو جمله قابل ترجمه و چندین تگ است که برای مترجم بی ربط است
[ترجمه ترگمان]این صفحه حاوی دو جمله translatable و برچسب هایی است که برای مترجم بی ربط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the properties files, translatable strings and untranslatable strings are separated into different files.
[ترجمه گوگل]در فایل های خواص، رشته های قابل ترجمه و رشته های غیرقابل ترجمه به فایل های مختلف جدا می شوند
[ترجمه ترگمان]در فایل های ویژگی، رشته های translatable و untranslatable به فایل های مختلف تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. While not all manufacturing efficiency gains are directly transferable to construction, many are translatable.
[ترجمه گوگل]در حالی که همه دستاوردهای بهره وری تولید به طور مستقیم قابل انتقال به ساخت و ساز نیستند، بسیاری از آنها قابل ترجمه هستند
[ترجمه ترگمان]در حالی که همه دستاوردهای بهره وری تولید مستقیما به ساخت وساز قابل انتقال نیستند، بسیاری از آن ها translatable هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sometimes it is hard to judge if a string is translatable.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات قضاوت در مورد قابل ترجمه بودن یک رشته دشوار است
[ترجمه ترگمان]گاهی می توان قضاوت کرد که آیا یک رشته translatable است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Part 2 will show you how to create governance policies and translatable messages, and how to configure access controls.
[ترجمه گوگل]قسمت 2 نحوه ایجاد سیاست های حاکمیتی و پیام های قابل ترجمه و نحوه پیکربندی کنترل های دسترسی را به شما نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]بخش ۲ به شما نشان خواهد داد که چگونه سیاست های حکومتی و پیام ها را ایجاد کنید و چگونه کنترل های دسترسی را پیکربندی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Zope provides a very powerful extraction tool to grab all translatable text strings from Python, Page Template and ZCML files.
[ترجمه گوگل]Zope یک ابزار استخراج بسیار قدرتمند برای گرفتن تمام رشته های متنی قابل ترجمه از پایتون، قالب صفحه و فایل های ZCML ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]Zope ابزار استخراج بسیار قدرتمندی را برای بدست آوردن تمام رشته های متن translatable از پایتون، قالب صفحه و فایل ZCML فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل ترجمه (صفت)
translatable

قابل معنی کردن (صفت)
translatable

قابل تعبیر (صفت)
translatable

انگلیسی به انگلیسی

• able to be translated, interpretable

پیشنهاد کاربران

translatable: قابل ترجمه
قابل تعمیم
قابل برگردان شدن، قابل تبدیل شدن، قابل تفسیر شدن

بپرس