⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )
•
⚫ واژه ی برنهاده: تَرادیسِشال
•
⚫ نگارش به خط لاتین: Tarādiseshāl
•
⚫ آمیخته از: ترادیسیدن ( transform ) و �ِش� ( ation ) و �ال� ( al )
... [مشاهده متن کامل]
•
⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی
•
⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.
•
⚫ واژه ی برنهاده: تَرادیسِشال
•
⚫ نگارش به خط لاتین: Tarādiseshāl
•
⚫ آمیخته از: ترادیسیدن ( transform ) و �ِش� ( ation ) و �ال� ( al )
... [مشاهده متن کامل]
•
⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی
•
⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.
صفت/ قادر به ایجاد یک تغییر یا بهبود بزرگ در یک موقعیت
تحول آفرین
... [مشاهده متن کامل]
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : transform
✅️ اسم ( noun ) : transformation
✅️ صفت ( adjective ) : transformational
✅️ قید ( adverb ) : _
✅ فعل ( verb ) : transform
✅️ اسم ( noun ) : transformation
✅️ صفت ( adjective ) : transformational
✅️ قید ( adverb ) : _
بسیاری از ارتباط ها از تعامل گرا به تحول آفرین تغییر می کنند.
transformational ( زبانشناسی )
واژه مصوب: گشتاری 1
تعریف: مربوط به گشتار
واژه مصوب: گشتاری 1
تعریف: مربوط به گشتار
قابلیت تبدیل شوندگی
دگرگون کننده
تحول آفرین
تحول گرا
تحول گرا