transfixion


معنی: عمل سوراخ کردن
معانی دیگر: عمل سورا  کردن، بهم دوختن، حیرت زدگی

جمله های نمونه

1. Conclusions Ambi-butterfly transfixion pin can be used in the clinical to relieve suffering of patients.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری Ambi-Butterfly Transfixion Pin می تواند در بالینی برای تسکین رنج بیماران استفاده شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری پین ambi butterfly - می تواند در بالینی برای تسکین رنج بیماران مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To the aquifer prone to heat transfixion, smaller temperature difference of pumping and recharging and larger pumping flow should be adopted under the permission conditions.
[ترجمه گوگل]برای آبخوان مستعد انتقال حرارت، اختلاف دمای کمتر پمپاژ و شارژ مجدد و جریان پمپاژ بزرگتر باید تحت شرایط مجوز اتخاذ شود
[ترجمه ترگمان]برای آبخوان که در معرض گرما قرار دارند، اختلاف دمای کوچک تر پمپ و recharging شارژ و جریان پمپاژ بزرگ تر باید تحت شرایط اجازه اتخاذ شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion:B-ultrasonic examination and cervical transfixion were the important methods to diagnose and treat the cervical incompetent.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: معاینه سونوگرافی B و ترانسفیکسیون دهانه رحم از روش‌های مهم برای تشخیص و درمان ناتوانی دهانه رحم بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: آزمایش B B و گردنه رحم روش های مهم تشخیص و درمان the گردنی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion The methods of stoma transfixion and fastness drainage is better than the traditional marsupialization, thus worth of clinically adoption and generalization.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری روش‌های انتقال استوما و زهکشی سریع بهتر از کیسه‌داری سنتی است، بنابراین ارزش پذیرش و تعمیم بالینی را دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری روش های of transfixion و fastness fastness بهتر از روش سنتی marsupialization است، بنابراین به پذیرش بالینی و تعمیم پذیری از نظر بالینی ارزش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With this transfixion pin, puncture and dilation can be performed at one time and there is no need for trachea incision.
[ترجمه گوگل]با این پین ترانسفیکسیون می توان در یک نوبت سوراخ و اتساع را انجام داد و نیازی به برش نای نیست
[ترجمه ترگمان]با این پین transfixion، puncture و dilation را می توان در یک زمان انجام داد و نیازی به برش trachea نای وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It uses the methods in physics, electrical transfixion double-sided circuit connection.
[ترجمه گوگل]از روش های فیزیک، انتقال الکتریکی اتصال مدار دو طرفه استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این روش از روش های فیزیک، اتصال مدار دوگانه دوگانه دوگانه استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Transfixion hemostasis of all muscular layer through serous membrane can reserve uterus successfully and it is worth generalizing .
[ترجمه گوگل]هموستاز ترانسفیکسیون تمام لایه های عضلانی از طریق غشای سروزی می تواند رحم را با موفقیت ذخیره کند و قابل تعمیم است
[ترجمه ترگمان]Transfixion hemostasis از تمام لایه های عضلانی از طریق غشا serous می تواند به طور موفقیت آمیز رحم داشته باشد و به تعمیم دادن آن می ارزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The influence on lateral error of transfixion in the data process are studied and analyzed in this paper.
[ترجمه گوگل]تأثیر بر خطای جانبی انتقال در فرآیند داده در این مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]تاثیر روی خطای جانبی of در فرآیند داده ها مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lateral error is essential in transfixion surveying.
[ترجمه گوگل]خطای جانبی در نقشه برداری transfixion ضروری است
[ترجمه ترگمان]خطای جانبی در بررسی transfixion ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The origin of transfixion errors was discussed .
[ترجمه گوگل]منشا خطاهای انتقال مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در مورد منشا خطاهای transfixion بحث شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusions ambi-butterfly transfixion pin can be used in the clinical to relieve suffering of patients.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری می‌توان از پین transfixion ambi-butterfly در بالینی برای تسکین درد و رنج بیماران استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری پین ambi butterfly - می تواند در بالینی برای تسکین رنج بیماران مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The degree of headache is related to many factors such as sex and ages of patients, type and size of transfixion pin, operational approach and so on.
[ترجمه گوگل]درجه سردرد به عوامل زیادی از جمله جنسیت و سن بیماران، نوع و اندازه پین ​​ترانسفیکسیون، رویکرد عمل و غیره مرتبط است
[ترجمه ترگمان]میزان سردرد به عوامل بسیاری از قبیل جنسیت و سن بیماران، نوع و اندازه سنجاق transfixion، روش عملیاتی و غیره مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To evaluate the curative effect of curing Bartholin gland cyst or abscess by means of stoma transfixion and fastness drainage.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثر درمانی درمان کیست یا آبسه غده بارتولین با استفاده از ترانسفیکسیون استوما و درناژ سریع
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثر علاج بخش درمان gland یا دمل با استفاده از stoma transfixion و drainage fastness
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To evaluate the curative effect of curing Bartholin gland cyst or abscess by means of stoma transfixion and fastness drainage. Methods Adopt the. . .
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثر درمانی درمان کیست یا آبسه غده بارتولین با استفاده از ترانسفیکسیون استوما و درناژ سریع روشها اتخاذ
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثر علاج بخش درمان gland یا دمل با استفاده از stoma transfixion و drainage fastness روش های پیش رو را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عمل سوراخ کردن (اسم)
perforation, transfixion

انگلیسی به انگلیسی

• act of piercing with a sharp object, act of impaling; act of holding motionless with terror or amazement

پیشنهاد کاربران

بپرس