transection

/ˈtrænˌsekʃən//ˈtrænˌsekʃən/

برش یا مقطع عرضی

جمله های نمونه

1. In conclusion oesophageal transection and gastric devascularisation appears to confer no benefit over endoscopic sclerotherapy in terms of long term survival after variceal haemorrhage.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، به نظر می‌رسد که قطع مری و تخلیه عروق معده هیچ سودی نسبت به اسکلروتراپی آندوسکوپی از نظر بقای طولانی‌مدت پس از خونریزی واریس ندارد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه oesophageal transection و gastric gastric به نظر می رسد که هیچ مزیتی بر endoscopic sclerotherapy از لحاظ زنده ماندن طولانی مدت بعد از خونریزی variceal ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All four patients with complete bile duct transection were treated with a proximal hepaticojejunostomy with Roux-en-Y jejunal loop.
[ترجمه گوگل]هر چهار بیمار با قطع کامل مجرای صفراوی با یک هپاتیک ژونوستومی پروگزیمال با حلقه ژژونال Roux-en-Y تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]هر چهار بیمار با transection کامل از صفرا با a hepaticojejunostomy با Roux رو در جریان قرار گرفته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods35 cases cured with transection and intra fixation of breastbone and costa to treat pectus excavatum were analyzed.
[ترجمه گوگل]Methods35 مورد درمان با قطع و تثبیت داخل استخوان سینه و کوستا برای درمان پکتوس اکاواتوم مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]Methods۳۵ مورد بررسی با transection و تثبیت درون استخوان سینه و کاستا برای درمان pectus excavatum مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion Fimbria fornix transection lesion can results in rats learning and memory disorder.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری ضایعه فیمبریا فورنیکس می‌تواند منجر به اختلال یادگیری و حافظه موش‌ها شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Fimbria transection fornix می تواند منجر به یادگیری موش و اختلال حافظه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To observe the influence of transection of the cervical sympathetic track(TCST)on the activity of NOS and the content of estrin in the rats with pregnancy-induced hypertension syndrome(PIH).
[ترجمه گوگل]برای مشاهده تأثیر برش مسیر سمپاتیک گردنی (TCST) بر فعالیت NOS و محتوای استرین در موش‌های صحرایی مبتلا به سندرم فشار خون ناشی از بارداری (PIH)
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده تاثیر of of گردن رحم (TCST)بر فعالیت of و محتوای of در موش های مبتلا به سندرم فشار خون ناشی از بارداری (PIH)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Short - line transection and long - line shifts are two types of cursive.
[ترجمه گوگل]خط کوتاه و جابجایی خط بلند دو نوع خط شکسته هستند
[ترجمه ترگمان]transection خط کوتاه و شیفت های خط بلند دو نوع خط شکسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. ResultsAtractylodes macrocephala Koidz. transection structure fiber synanthrin, crystalline calcium oxalate, cork cell and stone cell can be regarded as identification character.
[ترجمه گوگل]ResultsAtractylodes macrocephala Koidz ساختار برش فیبر سیناترین، اگزالات کلسیم کریستالی، سلول چوب پنبه و سلول سنگ را می توان به عنوان ویژگی شناسایی در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]ResultsAtractylodes macrocephala Koidz ساختار بلوری transection، synanthrin کلسیم، سلول cork و سلول سنگی را می توان به عنوان شخصیت شناسایی در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Neurotmesis designates complete transection of the facial nerve.
[ترجمه گوگل]نوروتمزیس نشان دهنده قطع کامل عصب صورت است
[ترجمه ترگمان] Neurotmesis transection رو از عصب صورت خارج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. ConclusionRepairing transection lesion in iatrogenic bile duct by using ligamenta teres hepatic is ideal and physiologic fitting.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ترمیم ضایعه ترانسکشن در مجرای صفراوی ایتروژنیک با استفاده از لیگامانتا ترس کبدی مناسب و مناسب فیزیولوژیک است
[ترجمه ترگمان]ConclusionRepairing transection در مجرای صفرای iatrogenic با استفاده از ligamenta teres hepatic ایده آل و fitting است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To explore the location of frontal gyrus by the processus neural is in transection, to provide morphological data for imageology.
[ترجمه گوگل]هدف: کشف محل شکنج فرونتال توسط پروسس عصبی در حال برش است تا داده‌های مورفولوژیکی برای تصویرشناسی ارائه شود
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی مکان شیار قدامی توسط عصبی processus در transection، فراهم کردن داده های ریخت شناسی برای imageology است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective: To investigate the regeneration of AChE-positive fibers in hippocampus of adult rats with fimbria- fornix transection.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی بازسازی الیاف AChE مثبت در هیپوکامپ موش های صحرایی بالغ با قطع فیمبریا-فورنیکس
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی بازسازی الیاف ache - مثبت در هیپوکامپ موش های بالغ با fimbria - fornix transection
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The left common peroneal nerve was repaired in an end - to - end coaptation after transection.
[ترجمه گوگل]عصب پرونئال مشترک چپ پس از ترمیم در یک انطباق انتها به انتها انجام شد
[ترجمه ترگمان]کنترل چپ پرونئال در سمت چپ در نهایت پس از transection به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To investigate the proliferation and neuronal differentiation of the endogenous neural stem cells(NSCs) in the bilateral hippocampus of adult rat with unilateral fimbria fornix transection.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تکثیر و تمایز عصبی سلول‌های بنیادی عصبی درون‌زا (NSCs) در هیپوکامپ دو طرفه موش‌های صحرایی بالغ با قطع یک‌طرفه فیمبریا فورنیکس
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تکثیر و تمایز بین سلول های بنیادی عصبی درونی (nscs)در هیپوکامپ دو جانبه موش بالغ با یک تک جانبه fornix fornix یکطرفه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] مقطع عرضی

انگلیسی به انگلیسی

• division or cutting by width

پیشنهاد کاربران

ترابُری ( اسم ) : 1. برش عرضی از یک تکه بافت 2. برشِ عرضیِ بافتِ یک اندام
complete transection of spinal cord
یعنی قطع نخاع،
Transaction: یعنی معامله
Transection:برش ، قطع
معامله
در بانکداری و مالی به معنای معامله میباشد
دادوستد
The action of buying or selling sth

بپرس