transcriber

/trænˈskraɪbər//trænˈskraɪbə/

معنی: رونویس کننده
معانی دیگر: محرر، اوانویس

جمله های نمونه

1. Signifies the editor or transcriber responsible for identifying the change of hand.
[ترجمه گوگل]نشانگر ویراستار یا رونویس کننده مسئول شناسایی تغییر دست است
[ترجمه ترگمان]ویرایشگر و یا transcriber مسیول تشخیص تغییر دست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Or, does not pass through the infrared pronunciation transcriber reservoir memory, the new content by the infrared communication way input infrared sound transmitter, uses directly for the broadcast.
[ترجمه گوگل]یا، از طریق تلفظ مادون قرمز مخزن مخزن رونویس، محتوای جدید توسط فرستنده صدای مادون قرمز ورودی راه ارتباطی مادون قرمز، به طور مستقیم برای پخش استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]یا، از تلفظ مادون قرمز transcriber reservoir عبور نمی کند، محتوای جدید از طریق ارتباط مادون قرمز ورودی فرستنده صدا، مستقیما برای پخش استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The compressed symbol allowed the transcriber to complete the letter in a single stroke.
[ترجمه گوگل]نماد فشرده شده به رونویس کننده اجازه می دهد حرف را در یک حرکت کامل کند
[ترجمه ترگمان]نماد فشرده به the اجازه داد تا نامه را در یک ضربه به پایان برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Demand purposefully sees traditional photography as a transcriber of the real world, and thus casts doubt on the objects he re-creates.
[ترجمه گوگل]دِمَند عمداً عکاسی سنتی را به‌عنوان رونویس‌کننده‌ی دنیای واقعی می‌بیند و بنابراین در مورد اشیایی که دوباره خلق می‌کند، شک می‌کند
[ترجمه ترگمان]تقاضا به صورت هدفمند عکاسی سنتی را به عنوان یک دنیای واقعی از دنیای واقعی می بیند، و در نتیجه در مورد چیزهایی که او ایجاد می کند، تردید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They add anything that will help the transcriber or future scholars to understand the interview.
[ترجمه گوگل]آنها هر چیزی را اضافه می کنند که به رونویس کننده یا محققین آینده برای درک مصاحبه کمک کند
[ترجمه ترگمان]آن ها هر چیزی را اضافه می کنند که به محققان آینده یا محققان آینده کمک می کند تا این مصاحبه را درک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, the first verse of chapter 27 says it was the beginning of Jehoiakim's reign, which is omitted in some manuscripts, for it was likely miscopied from 26:1 by a transcriber.
[ترجمه گوگل]با این حال، اولین آیه از فصل 27 می گوید که این آغاز سلطنت یهویاقیم بود، که در برخی از نسخه های خطی حذف شده است، زیرا احتمالاً توسط یک رونویس از 26:1 به اشتباه کپی شده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، نخستین آیه فصل ۲۷ می گوید که این آغاز دوران سلطنت Jehoiakim است که در برخی از نسخه های خطی حذف شده است، زیرا به احتمال زیاد از ۲۶: ۱ به وسیله یک transcriber حذف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One of the disadvantages of this method is that you are totally strange to the transcriber .
[ترجمه گوگل]یکی از معایب این روش این است که شما برای رونویس کننده کاملاً غریب هستید
[ترجمه ترگمان]یکی از معایب این روش این است که شما کاملا با transcriber بیگانه هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The system comprises the infrared broadcaster, the infrared earphone, the infrared voice transcriber and the infrared remote controller.
[ترجمه گوگل]این سیستم شامل پخش کننده مادون قرمز، هدفون مادون قرمز، انتقال دهنده صدای مادون قرمز و کنترل از راه دور مادون قرمز است
[ترجمه ترگمان]این سیستم شامل فرستنده مادون قرمز، the مادون قرمز، صدای مادون قرمز transcriber و کنترل کننده کنترل از راه دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A degree in this field provides technical skills a student would need to work as a music composer, arranger, orchestrator, or transcriber.
[ترجمه گوگل]مدرک در این زمینه مهارت های فنی را فراهم می کند که یک دانش آموز برای کار به عنوان آهنگساز موسیقی، تنظیم کننده، ارکستر یا رونویس کننده نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]در این زمینه، دانش آموزان مهارت های فنی لازم برای کار به عنوان یک آهنگساز موسیقی، تنظیم کننده آهنگ، orchestrator یا سایت transcriber را فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رونویس کننده (اسم)
copier, transcriber

تخصصی

[برق و الکترونیک] نسخه بردار تجهیزاتی که اطلاعات را از شکلی به شکل دیگر تبدیل می کنند . مانند تبدیل داده های ورودی کامپیوتر به محیط و زبان مورد استفاده در کامپیوتر دیگر .

انگلیسی به انگلیسی

• transliterator

پیشنهاد کاربران

رونویس
یاداشت نویس، یادداشت کُن، میرزا بنویس
فردی که مکالمات زنده یا سخنان ظبط شده را گوش داده و بازنویسی می کند تا نسخۀ مکتوب آن حاصل شود.

بپرس