tranquilizer

/ˈtræŋkwəˌlaɪzər//ˈtræŋkwəˌlaɪzə/

معنی: آرام بخش
معانی دیگر: مسکن mosakken، داروی تسکین دهنده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: something that tranquilizes, esp. a drug taken to calm the nerves.
متضاد: stimulant
مشابه: opiate

جمله های نمونه

1. Laughter is a tranquilizer with no side effects.
[ترجمه گوگل]خنده یک آرام بخش بدون عوارض است
[ترجمه ترگمان]خنده یک آرام بخش است که هیچ عارضه جانبی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Tranquilizers zonked her out.
[ترجمه احمد] ترانکیلویزر
|
[ترجمه گوگل]داروهای آرام بخش او را بیرون انداختند
[ترجمه ترگمان] tranquilizers \"اونو آزاد کرده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some one joked about opening a tranquilizer concession.
[ترجمه گوگل]یکی در مورد باز کردن امتیاز مسکن شوخی کرد
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها در مورد باز کردن یک امتیاز آرام کننده مزاح می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You may wonder why sleeping pills and tranquilizers are on a list of drugs that can cause insomnia.
[ترجمه گوگل]ممکن است تعجب کنید که چرا قرص‌های خواب‌آور و آرام‌بخش‌ها در فهرست داروهایی هستند که می‌توانند باعث بی‌خوابی شوند
[ترجمه ترگمان]ممکن است تعجب کنید که چرا قرص خواب و tranquilizers در لیستی از داروها قرار دارند که می تواند باعث بی خوابی شما شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Religion is a tranquilizer of the soul that makes believers feel a sense of peace and happiness. Dr T. P. Chia
[ترجمه گوگل]دین آرامش‌بخش روح است که به مؤمنان احساس آرامش و شادی می‌دهد دکتر تی پی چیا
[ترجمه ترگمان]دین یک آرام بخش از روح است که باعث می شود مومنان احساس آرامش و شادی کنند دکتر تی پی چیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tranquilizers tend to blunt their responses and slow their adaptation to the problem.
[ترجمه گوگل]آرام‌بخش‌ها واکنش‌های خود را کم‌کم می‌کنند و سازگاری خود را با مشکل کاهش می‌دهند
[ترجمه ترگمان]tranquilizers تمایل دارند پاسخ های خود را رک کنند و سازگاری آن ها را با مشکل کند کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's almost impossible to take tranquilizers for long without becoming dependent.
[ترجمه گوگل]تقریباً غیرممکن است که برای مدت طولانی از داروهای آرام بخش بدون وابستگی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]این تقریبا غیر ممکن است که بدون وابستگی به مدت طولانی، طول بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Injections of α - endorphin acted as a tranquilizer and a mild analgesic.
[ترجمه گوگل]تزریق آلفا - اندورفین به عنوان یک آرام بخش و یک مسکن خفیف عمل می کند
[ترجمه ترگمان]Injections، اندورفین به عنوان یک داروی آرام بخش و یک داروی مسکن ملایم عمل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Probably, therefore, some substance in the tranquilizer inhibits fertility.
[ترجمه گوگل]بنابراین احتمالاً برخی از مواد موجود در آرام بخش باروری را مهار می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، احتمالا، مقداری از مواد در آرام کننده مانع از باروری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If a tranquilizer is prescribed, be sure your physician informs you of its possible side effects, such as addiction.
[ترجمه گوگل]اگر مسکنی تجویز شده است، مطمئن شوید که پزشک شما را از عوارض جانبی احتمالی آن مانند اعتیاد مطلع کند
[ترجمه ترگمان]اگر یک آرام بخش تجویز شود، مطمئن شوید که پزشک شما از اثرات جانبی احتمالی آن اطلاع می دهد، مانند اعتیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A drug that reduces nervous tension; a tranquilizer.
[ترجمه گوگل]دارویی که فشار عصبی را کاهش می دهد یک مسکن
[ترجمه ترگمان]دارویی که تنش عصبی را کاهش می دهد؛ یک آرام بخش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A drug company that dominates the tranquilizer market.
[ترجمه گوگل]یک شرکت دارویی که بر بازار داروهای آرام بخش مسلط است
[ترجمه ترگمان]یک شرکت دارویی که بر بازار آرام کننده مسلط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And the red ones are tranquilizer and blood - splatter darts.
[ترجمه گوگل]و قرمزها دارای دارت های آرام بخش و خون هستند
[ترجمه ترگمان]و اونایی که قرمزه مسکن و تزریق خون هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Use honey as a tranquilizer and sedative.
[ترجمه گوگل]از عسل به عنوان آرام بخش و آرام بخش استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از عسل به عنوان مسکن و مسکن استفاده کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He died after taking a lethal cocktail of alcohol and tranquilizers.
[ترجمه گوگل]او پس از مصرف یک کوکتل کشنده الکل و مسکن درگذشت
[ترجمه ترگمان]اون بعد از گرفتن یه کوکتل (مشروب)و آرام بخش (داروی آرام بخش)مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

آرام بخش (اسم)
sedative, tranquilizer

تخصصی

[بهداشت] آرامبخش

انگلیسی به انگلیسی

• sedative drug

پیشنهاد کاربران

Tranquilizers and sedatives are both chemical compounds that have a calming or soothing effect, or induce sleep. They are also both central nervous system depressants
آرام بخش ها ( به انگلیسی: Sedative or tranquilizer ) داروهایی هستند که آثار آرام بخش و رخوت آور دارند و معمولاً برای افرادی که مضطرب و نگران بوده و دچار افسردگی باشند تجویز می شود. استفادهٔ این داروها در زمان کوتاه می تواند مفید باشد اما مصرف طولانی مدت آنها ممکن است سبب ایجاد اعتیاد های دارویی شود. قرص ها و شربت های خواب آور مانند دیازپام از این قبیل داروها به شمار می روند.
...
[مشاهده متن کامل]

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : tranquilize
اسم ( noun ) : tranquility / tranquilizer
صفت ( adjective ) : tranquil
قید ( adverb ) : tranquilly
بدون نسخه قابل دریافت هست از داروخانه؟
tranquilizer ( پزشکی )
واژه مصوب: آرام‏بخش
تعریف: دارویی که اثر آرام کننده دارد و اضطراب و تنش را تسکین می دهد
ارامبخش
TRANQUILIZERS : مسکن ها
Tranquilizer = داروی آرام بخش ( تاثیر روی روان )
Painkiller = داروی مسکن ( ضد درد )
tranquilizer gun
اسلحه بیهوش کننده / آرامش بخش

بپرس