- In tranquil times before the war, this burned-out building had been a theater.
[ترجمه گوگل] در زمان های آرام قبل از جنگ، این ساختمان سوخته یک تئاتر بوده است [ترجمه ترگمان] در زمان های آرام قبل از جنگ، این ساختمان سوخته، یک تئاتر بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She longed to get away to a tranquil place where she could forget about her hectic schedule and daily vexations at work.
[ترجمه گوگل] او آرزو داشت به مکانی آرام برود، جایی که بتواند برنامه شلوغ و ناراحتی های روزانه خود را در محل کار فراموش کند [ترجمه ترگمان] دلش می خواست به جایی آرام برود که می توانست برنامه hectic و vexations روزانه خود را فراموش کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. A sad eyes, you become a peaceful tranquil.
[ترجمه گوگل]یک چشم غمگین، شما تبدیل به یک آرامش آرام می شوید [ترجمه ترگمان]یک چشمان غمگین، شما آرام آرام آرام می شوید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The tranquil atmosphere of The Connaught allows guests to feel totally at home.
[ترجمه گوگل]فضای آرام The Connaught به مهمانان این امکان را می دهد که کاملاً در خانه خود احساس کنند [ترجمه ترگمان]فضای آرام of به میهمانان این امکان را می دهد که در خانه احساس کامل بودن کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The Moselle winds through some 160 miles of tranquil countryside.
[ترجمه گوگل]موزل از میان حدود 160 مایل حومه آرام عبور می کند [ترجمه ترگمان]باده ای Moselle در ۱۶۰ مایلی حومه آرام زندگی می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She stared at the tranquil surface of the water.
[ترجمه گوگل]به سطح آرام آب خیره شد [ترجمه ترگمان]به سطح آرام آب خیره شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. How tranquil! How quiet! What silvery moonlight! Where are you, my dearWhen can we sit together by the window enjoying this quiet, tranquil evening.
[ترجمه محیا قره خانی نژاد] چقدر آرام !چقدر ساکت! چه مهتاب نقره گونی !تو کجایی عزیزم ، وقتی که میتوانیم با همدیگه کنار پنجره بنشینیم و از این سکوت و عصر آروم و دنج لذت ببریم ؟!
|
[ترجمه گوگل]چقدر آرام! چقدر ساکت! چه نور مهتابی نقره ای! کجایی عزیزم کی می توانیم کنار پنجره کنار هم بنشینیم و از این عصر آرام و آرام لذت ببریم [ترجمه ترگمان]چه آرام! چقدر ساکت! چه مهتاب نقره ای! شما کجا هستید، dearWhen من، می توانیم کنار پنجره کنار پنجره بنشینیم و از این شب آرام و آرام لذت ببریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The tranquil beauty of the village scenery is unique.
[ترجمه گوگل]زیبایی آرام مناظر روستا بی نظیر است [ترجمه ترگمان]زیبایی آرام مناظر روستایی بی نظیر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There was a tranquil expression on his face.
[ترجمه گوگل]حالتی آرام در چهره اش بود [ترجمه ترگمان]چهره اش حالت آرامی داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The village lay tranquil in the evening sunlight.
[ترجمه گوگل]روستا در زیر نور خورشید غروب آرام بود [ترجمه ترگمان]در آفتاب غروب، ده آرام و آرام قرار داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Yachts peppered the tranquil waters of Botafogo Bay.
[ترجمه گوگل]قایقهای تفریحی آبهای آرام خلیج بوتافوگو را پر میکردند [ترجمه ترگمان]Yachts آب های آرام خلیج بوتافوگو را پر کرده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A spasm of pain crossed his normally tranquil features.
[ترجمه گوگل]اسپاسم درد از ویژگیهای عادی آرام او عبور کرد [ترجمه ترگمان]لرزشی از درد بر چهره آرام او نقش بست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The boy disturbed the tranquil surface of the pond with a stick.
[ترجمه گوگل]پسر با چوب سطح آرام حوض را به هم ریخت [ترجمه ترگمان]کودک با عصا آب آرام دریاچه را به هم زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The hotel is in a tranquil rural setting.
[ترجمه گوگل]این هتل در یک محیط روستایی آرام قرار دارد [ترجمه ترگمان]هتل در یک محیط آرام روستایی قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She lead a tranquil life in the country.
[ترجمه گوگل]او زندگی آرامی در کشور دارد [ترجمه ترگمان]زندگی آرامی را در این کشور رهبری می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Purton is a tranquil village nestling between the banks of the River Severn and the Sharpness Canal.
[ترجمه گوگل]پورتون دهکده ای آرام است که بین سواحل رودخانه سورن و کانال شارپنس قرار دارد [ترجمه ترگمان]Purton یک روستای آرام است که بین کناره های رود سورن و کانال وضوح قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Short walks into the countryside lead into tranquil surroundings.
[ترجمه گوگل]پیاده روی های کوتاه در حومه شهر به محیطی آرام منتهی می شود [ترجمه ترگمان]پیاده روی کوتاه به حومه شهر منجر به محیط آرام می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• quiet, calm tranquil means calm and peaceful; a literary word.
پیشنهاد کاربران
Free from disturbance; calm. بی خیالی، کرختی، بی احساسی، بی حال.
tranquil ( adj ) ( tr�ŋkwəl ) =quiet and peaceful, e. g. How tranquil spaces can help people feel calm and relaxed in cities. tranquilly ( adv ) , tranquility ( n ) ( also tranquillity )