tram

/ˈtræm//træm/

معنی: واگن برقی
معانی دیگر: نخ ابریشم دولا (که برای پود پارچه ی ابریشمی و مخمل به کار می رود)، ابریشم دو تاب، (معدن) واگن تخت، واگن مسطح (برای حمل مواد کانی tramcar- هم می گویند)، (در اسباب های ترابری طاق آویز یا آویخته از تیر و غیره یا تسمه های نقاله) سبد، واگنچه، مخفف: tramroad، (انگلیس) تراموا، اتوبوس برقی (در امریکا: streetcar)، با تراموا حمل کردن، با بیضی کش رسم کردن، با پرگار بازو دار رسم کردن، تراموای، باواگن رفتن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small railway, as for hauling loads in a mine, or a car used on such a railway.

(2) تعریف: the vehicle or cage for hauling loads on an overhead cable system, as on a mountainside; cable car.

(3) تعریف: (chiefly British) a public passenger vehicle propelled electrically along metal tracks on the ground; streetcar.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: trams, tramming, trammed
• : تعریف: to carry, or ride, in a tram.
اسم ( noun )
• : تعریف: a device for gauging and aligning or adjusting parts of a machine; trammel.
مشابه: trammel
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: trams, tramming, trammed
• : تعریف: to adjust or realign (parts of a machine) with a trammel.
اسم ( noun )
• : تعریف: heavy thread that is slightly or loosely twisted and is used for the cross threads in weaving fine silk and velvet.

جمله های نمونه

1. The last tram ran through Glasgow in September 196
[ترجمه گوگل]آخرین تراموا در سپتامبر 196 از گلاسکو عبور کرد
[ترجمه ترگمان]آخرین باری که در سپتامبر ۱۹۶ به گلاسکو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The conductor blew his whistle, and the tram stopped.
[ترجمه گوگل]راهبر سوت خود را به صدا درآورد و تراموا متوقف شد
[ترجمه ترگمان]رهبر ارکستر سوت خود را زد و ترن متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The tram rattled off into the gloom.
[ترجمه گوگل]تراموا در تاریکی به راه افتاد
[ترجمه ترگمان]واگن برقی زد و در تاریکی فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They sat together on the rattling tram.
[ترجمه گوگل]آنها با هم روی تراموای تند و تیز نشستند
[ترجمه ترگمان]با هم سوار تراموا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I take the same two-hour bus and tram ride for the same old peck on the cheek.
[ترجمه گوگل]من همان دو ساعت اتوبوس و تراموا را برای همان نوک زدن قدیمی سوار می شوم
[ترجمه ترگمان]من همان اتوبوس دو ساعتی را خواهم گرفت و با همان نوک انگشت روی گونه اش سوار اتوبوس می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By 191more than 75% of the male tram crews had enlisted in the army.
[ترجمه گوگل]تا سال 191 بیش از 75 درصد از خدمه مرد تراموا در ارتش ثبت نام کرده بودند
[ترجمه ترگمان]تا ۱۹۱ درصد از ۷۵ مرد واگن برقی در ارتش خدمت کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The tram clanged its bell and rattled off angrily into the gloom.
[ترجمه گوگل]تراموا زنگش را به صدا درآورد و با عصبانیت به سمت تاریکی حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]واگن به صدا درآمد و با عصبانیت در تاریکی به صدا در آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A yellow tram ran along the centre and the street was lined on both sides with closed shops.
[ترجمه گوگل]یک تراموا زرد در امتداد مرکز می چرخید و خیابان از دو طرف با مغازه های بسته پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]یک ترن زرد در امتداد این مرکز قرار داشت و خیابان در هر دو طرف با دکان های بسته صف کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rita's flattened by a tram while chasing her across Blackpool Prom with fell intent and a loaded firearm.
[ترجمه گوگل]ریتا در حالی که با قصد افتادن و یک اسلحه گرم در سراسر بلکپول پروم را تعقیب می کرد توسط یک تراموا صاف شد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ری تا در حالی که او را در میان جشن فارغ بال و با اسلحه گرم تعقیب می کرد، ری تا با تراموا او را صاف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They ran along the tram track for a brief while before rejoining the stream of Saturday traffic.
[ترجمه گوگل]آنها قبل از پیوستن مجدد به جریان ترافیک شنبه برای مدت کوتاهی در امتداد مسیر تراموا دویدند
[ترجمه ترگمان]مدتی قبل از ملحق شدن به جریان ترافیک روز شنبه، در امتداد مسیر قطار حرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Unfortunately, the 35 a. m. tram journey on route 16/18 was not replaced by a corresponding bus journey from Westminster to Purley.
[ترجمه گوگل]متاسفانه، 35 a متر سفر تراموا در مسیر 16/18 با اتوبوس مربوطه از وست مینستر به پرلی جایگزین نشد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، ۳۵ a متر مسافرت با تراموای در مسیر ۱۶ \/ ۱۸ از وست مینستر به Purley جایگزین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We take a tram to the Pier Head.
[ترجمه گوگل]با تراموا به سمت اسکله هد می رویم
[ترجمه ترگمان]با تراموا به طرف سر Pier می رویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A tram clanged loudly past the cart.
[ترجمه گوگل]یک تراموا با صدای بلند از کنار گاری عبور کرد
[ترجمه ترگمان]واگن برقی با صدای بلندی از کنار گاری به صدا درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The number of tram passengers expanded rapidly.
[ترجمه گوگل]تعداد مسافران تراموا به سرعت افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]تعداد مسافران تراموا به سرعت گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

واگن برقی (اسم)
trolley, tram, trolly

تخصصی

[نساجی] نخ فیلامنتی ابریشم درجه دو شل تاب جهت پود پارچه

انگلیسی به انگلیسی

• streetcar; cart run on tracks in a coal mine
a tram is an electric vehicle which travels on rails along a street.

پیشنهاد کاربران

Tram is a slang term used to refer to tramadol, a prescription opioid medication used to treat moderate to severe pain. The term “tram” is derived from the first part of the drug’s name.
اصطلاح عامیانه
...
[مشاهده متن کامل]

ترامادول، یک داروی مخدر تجویزی برای درمان دردهای متوسط ​​تا شدید.
اصطلاح "tram" از قسمت اول نام دارو گرفته شده است.
مثال؛
I have a prescription for tram for my chronic pain.
In a discussion about pain management, someone might mention, “Tram is often prescribed as a less potent alternative to stronger opioids. ”
A doctor might warn about the potential risks of tramadol, saying, “While tram can be effective for pain relief, it also carries a risk of dependence and side effects. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-opiods/
واگن برقی
( انگلیس ) تراموا،
واگن برقی
The music shop was just three tram stops away from his flat
چند ایستگاه تراموا
electric train
قطار برقی
قطار برقی
قطاری که با برق کار می کند

بپرس