1. a traitor of the deepest dye
خائن به تمام معنی،خبیث ترین خائن
2. a passing traitor
خائن به تمام معنی
3. to requite a traitor with death
خائن را با اعدام به کیفر رساندن
4. their scorn for the traitor drove him to suicide
تحقیرهای آنان خائن را به خودکشی واداشت.
5. anyone who criticized the leader was stigmatized as traitor
به هر کسی که از رهبر انتقاد می کرد داغ خیانت می زدند.
6. they characterize anyone who disagrees with them as a traitor
آنان هرکس را که با آنها مخالف باشد خائن توصیف می کنند.
7. The king banished the traitor from the realm.
[ترجمه گوگل]شاه خائن را از قلمرو بیرون کرد
[ترجمه ترگمان]پادشاه خائن رو از مملکت تبعید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. From then on he was branded as traitor.
[ترجمه گوگل]از آن به بعد او را به عنوان خائن معرفی کردند
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد او را خائن خطاب می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was publicly denounced as a traitor.
[ترجمه گوگل]او علناً به عنوان یک خائن محکوم شد
[ترجمه ترگمان]او علنا به عنوان خائن محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He turned traitor and joined the opposition.
[ترجمه گوگل]او خائن شد و به مخالفان پیوست
[ترجمه ترگمان]او خائن شد و به اپوزیسیون پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He was arraigned for criminally abetting a traitor.
[ترجمه گوگل]او به جرم همکاری با یک خائن محاکمه شد
[ترجمه ترگمان]اون به جرم خیانت به یه خائن محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He is seen as a traitor to the cause.
[ترجمه گوگل]او را خائن به آرمان می دانند
[ترجمه ترگمان]به عنوان خائن به هدف دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Some say he's a traitor to the working class.
[ترجمه گوگل]برخی می گویند او خائن به طبقه کارگر است
[ترجمه ترگمان]بعضی ها می گن که اون یه خائنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The traitor deserves ill of his country.
15. The traitor was at last unmasked.
[ترجمه گوگل]خیانتکار بالاخره نقابش برهنه شد
[ترجمه ترگمان]این خائن سرانجام پرده از پرده برداشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. There is a traitor in our midst.
17. He was sold out by a traitor and arrested.
[ترجمه گوگل]او توسط یک خائن فروخته شد و دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]توسط یه خائن فروخته شد و دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. He denounced her as traitor.
[ترجمه گوگل]او را به عنوان خائن محکوم کرد
[ترجمه ترگمان] اون به عنوان یه خائن بهش خیانت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. Elliott unmasked and confronted the master spy and traitor Kim Philby.
[ترجمه گوگل]الیوت نقاب را بر هم زد و با استاد جاسوس و خائن کیم فیلبی روبرو شد
[ترجمه ترگمان]\"الیوت\" نقاب زد و با رئیس \"جاسوس\" و \"کیم Philby\" روبرو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید