- The police trainees were shown how to use their equipment.
[ترجمه A.A] کارآموزان پلیس نحوه استفاده از تجهیزات خود را نشان دادند
|
[ترجمه مهسا] به کارآموزان پلیس چگونگی استفاده از تجهیزاتشان نشان داده شد.
|
[ترجمه صادق امیریان] کارآموزان پلیس نحوه استفاده از تجهیزات خود را به نمایش گذاشتند
|
[ترجمه گوگل] به کارآموزان پلیس نحوه استفاده از تجهیزات خود نشان داده شد [ترجمه ترگمان] کارآموزان پلیس نحوه استفاده از تجهیزات خود را نشان دادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. The trainee pilot flew his first solo today.
[ترجمه A.A] کارآموز خلبان امروز اولین پرواز بدون همراه خود را انجام داد
|
[ترجمه گوگل]این خلبان کارآموز امروز اولین پرواز انفرادی خود را انجام داد [ترجمه ترگمان]این کارآموز خلبانی را امروز به طور انفرادی به پرواز در آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Few of the trainee footballers make it to the top.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از فوتبالیست های کارآموز به اوج می رسند [ترجمه ترگمان]تعداد کمی از کارآموزان حرفه ای آن را به بالا منتقل می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He joined the company as a graduate trainee.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک کارآموز فارغ التحصیل به این شرکت پیوست [ترجمه ترگمان]او به عنوان کارآموز فارغ التحصیل به این شرکت پیوست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. At the end of each teaching practice, trainee teachers are asked to appraise their own performance.
[ترجمه گوگل]در پایان هر تمرین آموزشی، از معلمان کارآموز خواسته می شود تا عملکرد خود را ارزیابی کنند [ترجمه ترگمان]در پایان هر تمرین آموزشی، از معلمان خواسته شده تا عملکرد خود را ارزیابی کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He started work as a trainee chef.
[ترجمه گوگل]او به عنوان کارآموز آشپز شروع به کار کرد [ترجمه ترگمان]او کار خود را به عنوان یک کارآموز شروع کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She joined as a management trainee.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک کارآموز مدیریت پیوست [ترجمه ترگمان]او به عنوان کارآموز مدیریت شرکت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She was taken on as a graduate trainee.
[ترجمه گوگل]او به عنوان کارآموز فارغ التحصیل پذیرفته شد [ترجمه ترگمان]او به عنوان کارآموز فارغ التحصیل دانشگاه انتخاب شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He entered the BBC as a general trainee.
[ترجمه گوگل]او به عنوان کارآموز عمومی وارد بی بی سی شد [ترجمه ترگمان]او به عنوان کارآموز عمومی وارد بی بی سی شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Trainee commandos are put through an exhausting assault course.
[ترجمه گوگل]کماندوهای کارآموز یک دوره تهاجمی طاقت فرسا را طی می کنند [ترجمه ترگمان]کماندوهای Trainee از طریق یک مسیر حمله خسته کننده قرار می گیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The trainee checked out all right on his first flight.
[ترجمه گوگل]کارآموز در اولین پرواز خود همه چیز را چک کرد [ترجمه ترگمان]کار آموز آن روز اولین پرواز او بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The moment of truth is when the trainee pilots take over the controls of the plane.
[ترجمه گوگل]لحظه حقیقت زمانی است که خلبانان کارآموز کنترل هواپیما را به دست می گیرند [ترجمه ترگمان]لحظه حقیقت زمانی است که خلبان ها کنترل هواپیما را بر عهده می گیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The trainee teachers do a school placement in the summer term.
[ترجمه گوگل]معلمان کارآموز در ترم تابستان در مدرسه قرار می گیرند [ترجمه ترگمان]این کارآموزان در دوره تابستانه یک مدرسه برای مدارس انجام می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She instructed the trainee nurses in giving injections.
[ترجمه گوگل]او به پرستاران کارآموز دستور تزریق آمپول را داد [ترجمه ترگمان]او به کارآموزان آموزش داد که تزریقات را انجام دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He is a 24-year-old trainee reporter.
[ترجمه گوگل]او یک خبرنگار کارآموز 24 ساله است [ترجمه ترگمان]او یک کارآموز ۲۴ ساله است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
کاراموز (اسم)
tyro, apprentice, neophyte, trainee, tiro
انگلیسی به انگلیسی
• one undergoing military training, cadet; one undergoing vocational training, apprentice; one who is training for any endeavor a trainee is someone who is being taught how to do a job.
پیشنهاد کاربران
کارآموز مثال: About 10% of trainees fail to make the grade تقریبا ده درصد از کارآموزها در بدست آوردن استانداردهای {مهارتی} لازم رد می شوند.