trailer

/ˈtreɪlər//ˈtreɪlə/

معنی: پشت بند، یدک
معانی دیگر: (قایق یا تریلر و غیره) به دنبال خود کشیدن، یدک کشیدن، (شخص یا چیز) دنباله رو، از پسایند، تریلر، پس بند، ترک بند (اتاقک چرخ دار که اتومبیل یا کامیون به دنبال خود می کشد)، (سینما و تلویزیون) نمایش صحنه های برنامه ی آینده، پیش پرده، برنامه ی آینده، (فیلم عکاسی و سینمایی و غیره) فیلم خالی در آخر حلقه، ردیاب، ردپا گیر، (کامیون) تریلی، گیاهی که بزمین یا در و دیوار میچسبد، یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن، ترایلر، اتومبیل یدک کش، باترایلر حمل کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that trails.
مشابه: tag

(2) تعریف: a wagon pulled by a motorized vehicle and used to transport freight.

(3) تعریف: a furnished vehicle, not self-propelled, in which people may live while traveling.

جمله های نمونه

1. a trailer hitch on the car's bumper
قلاب روی سپر ماشین برای یدک کشی ترایلر

2. The car was pulling a trailer, which carried a boat.
[ترجمه گوگل]ماشین در حال کشیدن یک تریلر بود که یک قایق را حمل می کرد
[ترجمه ترگمان]ماشین یدک کش بود که قایق را حمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They detached their trailer and set up camp.
[ترجمه گوگل]آنها تریلر خود را جدا کردند و اردو زدند
[ترجمه ترگمان] تریلر رو جدا کردن و اردو زدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A trailer was attached to the rear of the truck.
[ترجمه گوگل]یک تریلر به عقب کامیون وصل شده بود
[ترجمه ترگمان] یه تریلر به پشت کامیون بسته شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The car was pulling a trailer with motorcycle on it.
[ترجمه گوگل]ماشین در حال کشیدن یک تریلر بود که موتور سیکلت روی آن بود
[ترجمه ترگمان] ماشین داشت یه تریلر رو با موتور سوار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He would leave the trailer unlocked. If there was something inside someone wanted, it would be theirs for the taking.
[ترجمه گوگل]او تریلر را بدون قفل رها می کرد اگر چیزی در درون کسی وجود داشت که می خواست، برای گرفتن مال او بود
[ترجمه ترگمان] تریلر رو باز میذاشت اگر در درون کسی چیزی وجود داشت، برای برداشتن آن ها به آن ها تعلق خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He hitched our pickup to his trailer.
[ترجمه گوگل]او پیکاپ ما را به تریلر خود وصل کرد
[ترجمه ترگمان] He رو به تریلر خودش کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We hooked the trailer to the back of the car.
[ترجمه گوگل]تریلر را به پشت ماشین وصل کردیم
[ترجمه ترگمان] تریلر رو به پشت ماشین وصل کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Before driving away, re-check the trailer coupling.
[ترجمه گوگل]قبل از حرکت، دوباره کوپلینگ تریلر را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه حرکت کنید، جفت جفت سازی مجدد را چک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We paid $2000 for the boat, with the trailer and spares thrown in.
[ترجمه گوگل]ما 2000 دلار برای قایق پرداختیم، با تریلر و لوازم یدکی داخل آن
[ترجمه ترگمان]ما ۲۰۰۰ دلار برای قایق پرداخت کردیم و the و قطعات یدکی آن به داخل پرتاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I watched a trailer for the screenplay of his memoirs.
[ترجمه گوگل]تریلر فیلمنامه خاطراتش را دیدم
[ترجمه ترگمان]من یه تریلر رو برای نمایش memoirs نگاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We just need to hitch the trailer to the car and then we can go.
[ترجمه گوگل]فقط باید تریلر را به ماشین وصل کنیم و سپس می توانیم برویم
[ترجمه ترگمان]ما فقط باید این یدک کش را به ماشین ببندیم و بعد بتوانیم برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They were asked about playing music from a trailer, about dancing in a circle, about the quarry on their land.
[ترجمه گوگل]از آنها در مورد پخش موسیقی از یک تریلر، در مورد رقصیدن در یک دایره، در مورد معدن در زمینشان سؤال شد
[ترجمه ترگمان]از آن ها در مورد پخش موسیقی از یک یدک کش، در مورد رقص در یک دایره، در مورد معدن در زمین مورد سوال قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An emergency trailer from the nearest available location can be taken to the incident to assist the emergency services.
[ترجمه گوگل]می توان یک تریلر اضطراری را از نزدیکترین مکان موجود به محل حادثه برد تا به خدمات اورژانس کمک کند
[ترجمه ترگمان]یک یدک کش اضطراری از نزدیک ترین مکان موجود می تواند به این حادثه برای کمک به خدمات اورژانسی منتقل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. They lived in a one-room trailer with no running water.
[ترجمه گوگل]آنها در یک تریلر یک اتاقه بدون آب جاری زندگی می کردند
[ترجمه ترگمان]اونا تو یه کابین یه اتاق زندگی کردن که هیچ آبی نداشته باشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پشت بند (اسم)
support, brace, continuation, sequel, clamp, trailer, fastening, fish

یدک (اسم)
spare, trailer

تخصصی

[سینما] آنونس / برنامه آینده - پیش پرده / ته فیلم - ته فیلم انتهایی
[عمران و معماری] تریلر - یدک کش - کاروان
[برق و الکترونیک] دنباله رگه روشن در سمت راست منطقه تاریک یا خط تیره در تصویر تلویزیون یا ناحیه تاریک یا رگه ی تیره در سمت رایت قسمت روشن. این پدیده در اثر ناکافی بودن بهره در بسامدهای تصویری پایین ایجاد می شود.
[مهندسی گاز] یدک کش
[معدن] تریلر (ترابری)

انگلیسی به انگلیسی

• mobile house; vehicle drawn by another vehicle; motion picture preview
a trailer is a vehicle which is pulled by a car or van and which is used for transporting large or heavy items.
a trailer is also the long rear section of an articulated lorry, in which the goods are carried.
a trailer is also a long vehicle which people use as a home or office and which can be pulled behind a car; used in american english.
a trailer for a film or television programme is a set of short extracts which are shown or broadcast to advertise it.

پیشنهاد کاربران

تریلر/بارگیر ( یدک کش )
They used a trailer to transport the boat.
کاروان ( تریلر مسکونی )
The family lived in a trailer while their house was being built.
خانه ی پیش ساخته ( خانه ای که در کارخانه ساخته می شود و به محل نصب منتقل می شود )
...
[مشاهده متن کامل]

They bought a trailer as a vacation home.
تریلی ( کامیون دارای یدک کش )
A trailer carrying goods blocked the road.
آنونس یا پیش نمایش فیلم ( نمونه فیلم )
The trailer for the new movie looks exciting.
دنباله ( مسیر یا ردپایی که باقی می ماند ) - بیشتر در متون ادبی
The hunter followed the trailer of the deer.
آهنگ پایانی ( موسیقی که در انتهای برنامه پخش می شود ) - بیشتر در رادیو و تلویزیون
The trailer of the radio show was a popular song.
تیزر
Paramount has released a trailer for its new movie.
تریلر یا پیش نمایش بازی ویدیویی
The first trailer from the game has gone live, showing off its various characters in action
فرد دنباله رو
He was never much of a trailer and preferred to find his own path in life.
یدک کشیدن ( به وسیله یدک کش حمل کردن )
She found an old bicycle and trailered it home behind her car
عقب کشیدن
I trailed the chair noisily across the floor.

در مبحث فیلم و بازی ویدئویی به معنای؛
پیش پرده، پیش درآمد
کاراوان
trailer 3 ( n ) =a series of short scenes from a movie or television program, shown in advance to advertise it
trailer
trailer 2 ( n ) =a vehicle without an engine, that can be pulled by a car or truck or used as a home or an office when it is parked
trailer
trailer 1 ( n ) ( treɪlər ) =a truck, or a container with wheels, that is pulled by another vehicle, e. g. a car towing a trailer with a boat on it.
trailer
تبلیغات فیلمی مثلا تریلر سونیک پرایم
کجاوه ، مهد، محمل
یدک کش ( در خودرو )
trailer ( ورزش )
واژه مصوب: پشتیبان 4
تعریف: در بسـکتبـال، بـازیکن مهاجمی که اولین موج بازیکنان هم تیمی خود را در ضدحمله دنبال می کند
ترک بند
تیزر تبلیغاتی فیلم
تبلیغ یک فیلم در رسانه ها، پیش از اکران عمومی آن به منظور جلب توجه بیشتر مردم و فروش بیشتر فیلم در آینده
تیزر تبلیغاتی فیلم - پیش پرده فیلم
دنباله
[خودرو و وسیله جابجایی]
بارکِش
[سینما و فیلم]
پیش نمایش ، پیش نمایش بلند
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس