trailblazing
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
( Adjective ) / پیشگام، نوآور
به فرد یا چیزی اشاره دارد که نوآور، پیشرو یا آغازگر یک مسیر جدید در یک حوزه خاص است. این واژه معمولاً برای افرادی که راه را برای دیگران هموار می کنند یا ایده های جدیدی را معرفی می کنند استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛ pioneering, groundbreaking, innovative, trendsetting, revolutionary, cutting - edge
مثال؛
Her trailblazing research changed the field of medicine.
The company is known for its trailblazing approach to technology.
He was a trailblazing artist who redefined modern painting.
اصطلاحات مرتبط؛
"Break new ground" → آغاز کردن مسیر جدید
"Lead the way" → پیشرو بودن
"Set the trend" → ایجاد یک روند جدید
به فرد یا چیزی اشاره دارد که نوآور، پیشرو یا آغازگر یک مسیر جدید در یک حوزه خاص است. این واژه معمولاً برای افرادی که راه را برای دیگران هموار می کنند یا ایده های جدیدی را معرفی می کنند استفاده می شود.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف؛ pioneering, groundbreaking, innovative, trendsetting, revolutionary, cutting - edge
مثال؛
اصطلاحات مرتبط؛
"Break new ground" → آغاز کردن مسیر جدید
"Lead the way" → پیشرو بودن
"Set the trend" → ایجاد یک روند جدید
طلایه دار
جریان ساز، دوران ساز
خلاق، نوآور
انجام شده برای اولین بار
نوآورانه