tragedian

/trəˈdʒiːdɪən//trəˈdʒiːdɪən/

نویسنده ی تراژدی، سوگ مایش نویس، نویسنده یا بازیگر نمایش های تراژدی ومحزون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an actor noted for his or her performances in tragedies.

(2) تعریف: one who writes tragedies.

جمله های نمونه

1. After Homer, the tragedians of fifth-century Athens reveal a dualist universe in which Zeus is transcendent and man introspective.
[ترجمه گوگل]پس از هومر، تراژدی نویسان آتن قرن پنجم، جهانی دوگانه را آشکار می کنند که در آن زئوس متعالی و انسان درون نگر است
[ترجمه ترگمان]بعد از هومر، tragedians در قرن پنجم آتن یک عالم dualist را نشان داد که در آن زئوس در حال تعالی و introspective است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He kept referring to Wehman as a tragedian.
[ترجمه گوگل]او مدام از وهمان به عنوان یک تراژدی یاد می کرد
[ترجمه ترگمان]او به to به عنوان یک بازیگر مشهور اشاره می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mones held himself as stiffly as a nineteenth-century tragedian, and filled his lines with sentiment.
[ترجمه گوگل]مونس مانند یک تراژدی نویس قرن نوزدهم خود را سخت نگه داشت و خطوط او را پر از احساسات کرد
[ترجمه ترگمان]Mones خود را بازیگر تراژدی قرن نوزدهم معرفی کرد و خطوط خود را با احساسات پر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She is regarded as the best tragedian on the English stage.
[ترجمه گوگل]او به عنوان بهترین تراژدی روی صحنه انگلیسی شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]او به عنوان بهترین بازیگر تراژدی روی صحنه انگلیسی شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She is regared as the best tragedian on the English stage.
[ترجمه گوگل]از او به عنوان بهترین تراژدی روی صحنه انگلیسی یاد می شود
[ترجمه ترگمان]او به عنوان بهترین بازیگر کمدی روی صحنه انگلیسی شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Lu is a typical tragedian in China"s history of ancient culture, meanwhile he is also a creative writer with upright and outspoken personality. "
[ترجمه گوگل]لو یک تراژدی معمولی در تاریخ فرهنگ باستانی چین است، در عین حال او همچنین یک نویسنده خلاق با شخصیتی صادق و صریح است
[ترجمه ترگمان]لو یک بازیگر مشهور در تاریخ فرهنگ باستانی چین است، در حالی که او همچنین یک نویسنده خلاق با شخصیت راست و صریح است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His nephew, Philocles, later became the first tragedian to win a victory over Sophocles' enormously successful tragedy "Oedipus Tyrannus. "
[ترجمه گوگل]برادرزاده‌اش، فیلوکلس، بعداً اولین تراژدی‌نویسی شد که بر تراژدی بسیار موفق سوفوکل «ادیپ تیرانوس» پیروز شد
[ترجمه ترگمان]برادرزاده وی، Philocles، بعدها به بازیگر مشهور تبدیل شد که توانست بر تراژدی نویسی \"ادیپ\" پیروز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Bacchae, a play by the Greek tragedian Euripides, shows a dramatic view of the confrontation between instincts and institutions.
[ترجمه گوگل]Bacchae، نمایشنامه‌ای از اوریپید، تراژدی‌دان یونانی، نمایی دراماتیک از تقابل غرایز و نهادها را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]نمایشنامه \"Bacchae\" که اثر تراژدی tragedian Greek است، دید نمایشی از تقابل میان غرایز و نهادها را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Homer is often called the first tragedian.
[ترجمه گوگل]هومر را اغلب تراژدی‌نویس اول می‌نامند
[ترجمه ترگمان] هومر \"اغلب به اسم\" هنرپیشه اول tragedian \"زنگ میزنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In another bill he was the "world-renowned Shakespearian tragedian, Garrick the Younger, of Drury Lane, London. "
[ترجمه گوگل]در لایحه ای دیگر، او «تراژدی شکسپیر معروف جهان، گاریک جوان، دروری لین، لندن» بود
[ترجمه ترگمان]در یک لایحه دیگر، او \"Shakespearian -\"، بازیگر مشهور دنیا، گریک کهین، اهل دروری لین، لندن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I knew what Aristophanes had said, what Agathon, the tragedian, had said, what Alcibiades had said.
[ترجمه گوگل]من می دانستم که آریستوفان چه گفته است، آگاتون، تراژدیدان، چه گفته است، آنچه آلکیبیادس گفته است
[ترجمه ترگمان]من می دانستم که Aristophanes چه گفته است، چه Agathon، هنرپیشه، چه گفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If there were tragedy clubs at which people came to watch stand-up tragedians, Mr Brown would be a star.
[ترجمه گوگل]اگر باشگاه‌های تراژدی وجود داشت که مردم برای تماشای تراژدی‌های استندآپ به آنجا می‌آمدند، آقای براون یک ستاره بود
[ترجمه ترگمان]اگر باشگاه های tragedy وجود داشت که در آن مردم برای تماشا به طرفداران تراژدی tragedians می آمدند، آقای براون یک ستاره می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A good memory is needed once we have lied, observed Pierre Corneille, the 17th-century French tragedian .
[ترجمه گوگل]پیر کورنیل، تراژدی‌نویس فرانسوی قرن هفدهم، وقتی دروغ گفتیم، به خاطره‌ای خوب نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]پیر کورنی، بازیگر کمدی فرانسوی قرن هفدهم، مشاهده کرد که زمانی که ما دروغ گفته ایم، یک خاطره خوب مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the ancient society, she was destined to be a tragedian.
[ترجمه گوگل]در جامعه باستانی، مقدر بود که او یک تراژدی باشد
[ترجمه ترگمان]در جامعه قدیم، او یک هنرپیشه تئاتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• writer of tragedies; actor in tragedies

پیشنهاد کاربران

tragedian ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: سوگ‏بازیگر
تعریف: هنرمندی که در نمایش های سوگناک یا درام ایفای نقش می‏کند

بپرس