trafficking

جمله های نمونه

1. drug trafficking
خرید و فروش مواد مخدر

2. those who were trafficking in stolen goods were arrested
آنهایی که کالاهای مسروقه را خرید و فروش می کردند بازداشت شدند.

انگلیسی به انگلیسی

• act of selling, act of trading, act of dealing (especially illegal drugs)

پیشنهاد کاربران

داد و ستد غیر قانونی ( in something illegal )
دادوستد
نقل و انتقالات
قاچاق
Arms trafficking : قاچاق اسلحه
Human Trafficking : قاچاق انسانی
Child Trafficking : قاچاق بچه
Trafficking for removing organs : قاچاق هایی که به منظور فروش اعضای بدن پس از کشتن فرد مییاشند
Drug trafficking ( dealing - smuggling ) : قاچاق مواد
مسیر
قاچاق
قاچاق انسان
استثمار انسان
[زیست شناسی]: تبادلات سلولی، تبادلات مواد به داخل و خارج سلول
عبور
خریدوفروش کالاهای غیر قانونی
خرید و فروش انسان
قاچاق انسان

بپرس