trafficker

/ˈtræfɪkər//ˈtræfɪkə/

معنی: کالا، کسب، تاجر، دسیسه، پشت هم انداز، سودا گر، دکان دار، کاسب
معانی دیگر: تاجر، سوداگر، کاسب، دکان دار، پشت هم انداز، دسیسه

جمله های نمونه

1. A drug trafficker was arrested by the police yesterday.
[ترجمه گوگل]روز گذشته یک قاچاقچی مواد مخدر توسط پلیس دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]دیروز یک قاچاقچی مواد مخدر توسط پلیس دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The police caught an international arms trafficker.
[ترجمه گوگل]پلیس یک قاچاقچی بین المللی اسلحه را دستگیر کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس یک قاچاقچی اسلحه بین المللی را دستگیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A leading cocaine trafficker has been indicted by the United States government.
[ترجمه گوگل]یک قاچاقچی اصلی کوکائین توسط دولت ایالات متحده متهم شده است
[ترجمه ترگمان]یک قاچاقچی برجسته کوکائین توسط دولت ایالات متحده تحت تعقیب بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In narcocorridos, the trafficker prevails, and crime pays.
[ترجمه گوگل]در narcocorridos، قاچاقچی غالب است و جنایت می پردازد
[ترجمه ترگمان]در narcocorridos، قاچاقچی وجود دارد و جرم پول می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Whatever was asked for, the air trafficker had not replied.
[ترجمه گوگل]هر چه خواسته شد، قاچاقچی هوایی پاسخی نداده بود
[ترجمه ترگمان]قاچاقچی، هر چیزی که از او خواسته بود، قاچاقچی گری جواب نداده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This creates an offence of assisting a drug trafficker to retain the benefits of his or her proceeds.
[ترجمه گوگل]این یک جرم کمک به قاچاقچی مواد مخدر برای حفظ منافع حاصل از عواید خود ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]این باعث جرم کمک به یک قاچاقچی مواد مخدر برای حفظ منافع حاصل از درآمدش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The drug trafficker is about the condition of the traditional concert.
[ترجمه گوگل]قاچاقچی مواد مخدر در مورد وضعیت کنسرت سنتی است
[ترجمه ترگمان]قاچاقچی مواد مخدر در مورد شرایط کنسرت سنتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Your source is a known drug trafficker and accomplice to murder? Is that right?
[ترجمه گوگل]منبع شما یک قاچاقچی شناخته شده مواد مخدر و شریک قتل است؟ درست است؟
[ترجمه ترگمان]منبع تو یه قاچاقچی مواد مخدر و شریک جرم بوده؟ این درسته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A newspaper reported yesterday that a drug trafficker died from ingesting large doses of heroin.
[ترجمه گوگل]روز گذشته یک روزنامه گزارش داد که یک قاچاقچی مواد مخدر بر اثر مصرف مقادیر زیادی هروئین جان خود را از دست داده است
[ترجمه ترگمان]یک روزنامه دیروز گزارش داد که یک قاچاقچی مواد مخدر با خوردن مقادیر زیادی هروئین کشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A violent drug trafficker in Colombia is behind bars in a luxurious prison in his hometown.
[ترجمه گوگل]یک قاچاقچی خشن مواد مخدر در کلمبیا در زندانی مجلل در زادگاهش پشت میله های زندان است
[ترجمه ترگمان]یک قاچاقچی مواد مخدر در کلمبیا در یک زندان لوکس در شهر خودش پشت میله های زندان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A fugitive drug trafficker was captured after two decades on the run.
[ترجمه گوگل]یک قاچاقچی فراری مواد مخدر پس از دو دهه فرار دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]پس از دو دهه دویدن، یک قاچاقچی مواد مخدر فراری دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The drug trafficker is concerned about the condition of the traditional concert.
[ترجمه گوگل]قاچاقچی مواد مخدر از وضعیت کنسرت سنتی نگران است
[ترجمه ترگمان]قاچاقچی مواد مخدر نگران شرایط کنسرت سنتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The tormenting tough issue made the drug trafficker with tragic trait of character toss and turn.
[ترجمه گوگل]موضوع سخت عذاب آور باعث شد که قاچاقچی مواد مخدر با ویژگی تراژیک شخصیت پرتاب و چرخش شود
[ترجمه ترگمان]این مساله سخت و دشوار، قاچاقچی مواد مخدر را با ویژگی دردناکی از تغییر شخصیت و تغییر شکل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The stunned once, the important drug trafficker of Taiwan be 19 - year - old young girl unexpectedly!
[ترجمه گوگل]یکبار مبهوت، قاچاقچی مهم مواد مخدر تایوان، دختر جوان 19 ساله ای غیرمنتظره است!
[ترجمه ترگمان]اولین قاچاقچی مواد مخدر تایوان که یک بار گیج شده بود، به طور غیر منتظره ای دختر ۱۹ ساله جوان خواهد بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کالا (اسم)
article, object, stuff, lot, commodity, merchandise, ware, traffic, trafficker, mercery

کسب (اسم)
avocation, vocation, trade, metier, traffic, trafficker

تاجر (اسم)
trafficker, monger, chapman, businessman, merchant, tradesfolk

دسیسه (اسم)
complot, trafficker, frame-up, plot, conspiracy, machination

پشت هم انداز (اسم)
trafficker, intrigant, intriguant

سوداگر (اسم)
tradesman, trafficker, merchant, trader, transactor

دکان دار (اسم)
tradesman, trafficker, shopkeeper, storekeeper

کاسب (اسم)
tradesman, trafficker

انگلیسی به انگلیسی

• seller, one who deals or trades (especially illegal drugs)
a trafficker in particular goods, for example drugs, is a person who buys or sells them illegally.

پیشنهاد کاربران

قاچاقچی
مثال:
the authority to arrest drug traffickers
حکم و مجوز برای دستگیری قاچاقچیان مواد مخدر
A trafficker is an individual involved in the transportation and distribution of illegal drugs. They are responsible for moving drugs across borders or within a region.
قاچاقچی فردی است که در حمل و نقل و توزیع مواد مخدر غیرقانونی فعالیت می کند. آنها مسئول انتقال مواد مخدر از مرزها یا داخل یک منطقه هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

The trafficker was caught smuggling drugs across the border.
The traffickers use various methods to evade law enforcement.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-drug-dealer/
شدآمدگر
( Shodāmadgar )
�شدآمد� ( traffic ) و �گر� ( er )
سوداگران، قاچاقچیان انسان
قاچاقچی

بپرس