traffick


traffic : شد وامد، امد وشد، رفت وامد، عبو ومرور، وسائط نقلیه، داد وستدارتباط، کسب، کالا، مخابره، امد وشد کردن، تردد کردن

پیشنهاد کاربران

املای قدیمی فعل traffic به معنی قاچاق کالا یا انسان
Archaic spelling of traffic
traffick
=
: the act of buying or selling usually illegal goods =
خرید و فروش کالاهای غیرقانونی
قاچاق کردن
- - - - - - - - - - - - -
trafficking
قاچاق
- - - - - - - - - - - - - -
Trafficker
قاچاقچی
قاچاق کردن
Trafficker
قاچاق چی

بپرس