• : تعریف: an electrically operated street or road signal used to regulate the flow of traffic by warning drivers when to stop, proceed with caution, or go.
جمله های نمونه
1. Turn right at the first traffic light.
[ترجمه مهدی] اولین چراغ راهنمایی به طرف راست
|
[ترجمه فاطمه] در اولین چراغ راهنمایی به سمت راست بپیچید
|
[ترجمه آرش] در اولین چراغ راهنمایی به راست بپیچید
|
[ترجمه xxx] در اولین چراغ قرمز به سمت راست برید.
|
[ترجمه :/] اولین چراغ راهنمایی را به سمت راست بپیچید
|
[ترجمه Ali] در چراغ راهنمای اول به راست بپیچید
|
[ترجمه گوگل]در اولین چراغ راهنمایی به راست بپیچید [ترجمه ترگمان]در اولین چراغ راهنمایی خود را به سمت راست بگردانید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Bear left at the traffic light.
[ترجمه Reza] خرس در سمت چپ چراغ راهنمایی و رانندگی است
|
[ترجمه ترجمه ٢٠] خرس چپ چراغ راهنمایی رانندگی است
|
[ترجمه Ali] خرس سمت چپ در چراغ راهنما است
|
[ترجمه گوگل]خرس چپ در چراغ راهنمایی [ترجمه ترگمان]به چراغ راهنما نگاه کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Luckily, we were stopped at a lengthy traffic light.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه در یک چراغ راهنمایی طولانی متوقف شدیم [ترجمه ترگمان]خوشبختانه، ما در یک چراغ قرمز توقف کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I stop at the traffic light when I have a visual experience which others would describe as seeing a green light.
[ترجمه گوگل]وقتی تجربه ای بصری دارم که دیگران آن را با دیدن چراغ سبز توصیف می کنند، پشت چراغ راهنمایی توقف می کنم [ترجمه ترگمان]زمانی که یک تجربه بصری دارم که دیگران آن را به عنوان یک نور سبز توصیف می کنند، در نور ترافیک توقف می کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Beside a dangling traffic light outside, an earth revetment was sprouting bushes.
[ترجمه گوگل]در کنار چراغ راهنمایی آویزان بیرون، روکش خاکی بوته هایی جوانه زده بود [ترجمه ترگمان]در کنار یک چراغ traffic که در آن آویخته شده بود، یک بوته زاری خاک که در آن روییده بود بوته های خار روییده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The letters are divided into traffic light colours to signal to customers whether their endowment will pay off their mortgage.
[ترجمه گوگل]نامه ها به رنگ چراغ راهنمایی تقسیم می شوند تا به مشتریان نشان دهند که آیا وقف آنها وام مسکن آنها را پرداخت می کند یا خیر [ترجمه ترگمان]این نامه ها به رنگ های نور ترافیک تقسیم می شوند تا به مشتریان نشان دهند که آیا وقف آن ها وام مسکن آن ها را پرداخت خواهد کرد یا خیر [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In consumer tests, the traffic light performed better than rival labelling schemes.
[ترجمه گوگل]در تست های مصرف کننده، چراغ راهنمایی بهتر از طرح های برچسب گذاری رقیب عمل کرد [ترجمه ترگمان]در آزمون های مصرفی، نور ترافیکی بهتر از طرح های برچسب زدن رقیب انجام شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You are suppoised to pull up at the traffic light.
[ترجمه گوگل]قرار است از چراغ راهنمایی بلند شوید [ترجمه ترگمان] تو داری سعی می کنی که جلوی چراغ قرمز رو بگیری [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. When I am designing traffic light circuit, discovery should use scale down circuit. And be circuit of 5 scale down, ask everybody to help me search seek a data. Thank.
[ترجمه گوگل]هنگامی که من در حال طراحی مدار چراغ راهنمایی هستم، اکتشاف باید از مدار کاهش مقیاس استفاده کند و مدار 5 را کاهش دهید، از همه بخواهید که به من کمک کنند تا یک داده را جستجو کنم ممنون [ترجمه ترگمان]زمانی که من طراحی مدار نور راهنمایی را طراحی می کنم، اکتشاف باید از مقیاس پایین استفاده شود و مدار ۵ را یادداشت کنید و از همه بخواهید به من کمک کنند تا به دنبال یک داده بگردم متشکرم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This system has traffic light showing function, clock showing function and time count-down showing function.
[ترجمه گوگل]این سیستم دارای عملکرد نمایش چراغ راهنمایی، عملکرد نمایش ساعت و عملکرد نمایش شمارش معکوس زمان است [ترجمه ترگمان]این سیستم دارای نور ترافیکی است که عملکرد را نشان می دهد، کلاک و عملکرد شمارش زمان را نشان می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Follow this road until you come to the traffic light.
[ترجمه گوگل]این جاده را دنبال کنید تا به چراغ راهنمایی برسید [ترجمه ترگمان]این جاده را دنبال کنید تا زمانی که به چراغ قرمز برسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Unlike the traffic light example, we cannot expect these three weather states to follow each other deterministically, but we might still hope to model the system that generates a weather pattern.
[ترجمه گوگل]برخلاف مثال چراغ راهنمایی، ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که این سه وضعیت آب و هوایی به طور قطعی از یکدیگر پیروی کنند، اما همچنان ممکن است امیدوار باشیم که سیستمی را که یک الگوی آب و هوایی تولید می کند، مدل سازی کنیم [ترجمه ترگمان]برخلاف مثال نور ترافیکی، ما نمی توانیم از این سه حالت آب و هوا انتظار داشته باشیم که از هم پیروی کنند، اما هنوز امیدواریم بتوانیم سیستمی را مدل سازی کنیم که الگوی آب و هوایی ایجاد می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. When we see a red traffic light, we must be careful.
[ترجمه گوگل]وقتی چراغ قرمز می بینیم باید مراقب باشیم [ترجمه ترگمان]وقتی که ما یک چراغ قرمز را می بینیم، باید مراقب باشیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Output of traffic light signal was respectively sent to 40 pieces of solid-state relay via programmable logic device.
[ترجمه گوگل]خروجی سیگنال چراغ راهنمایی از طریق دستگاه منطقی قابل برنامه ریزی به ترتیب به 40 قطعه رله حالت جامد ارسال شد [ترجمه ترگمان]خروجی سیگنال نور ترافیکی به ترتیب به ۴۰ قطعه رله حالت جامد از طریق دستگاه منطقی قابل برنامه ریزی ارسال شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. This program is designed with VHDL, the traffic light controlled T - junction circuit.
[ترجمه گوگل]این برنامه با VHDL، مدار اتصال T کنترل شده توسط چراغ راهنمایی طراحی شده است [ترجمه ترگمان]این برنامه با VHDL، مدار ارتباطی T - اتصال کنترل ترافیک طراحی شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[عمران و معماری] چراغ راهنما - چراغ راهنمایی
انگلیسی به انگلیسی
• instrument for directing traffic via changing lights, automatic mechanism in the form of a lantern traffic lights are the coloured lights at road junctions which control the flow of traffic.
پیشنهاد کاربران
⚫ چراغ شدآمد ( در ایران، چراغ راهنمایی و رانندگی )
traffic light ( n ) ( also stoplight ) ( pl. traffic lights, stoplights ) , e. g. Turn left at the traffic light.
چراغ ترافیک
The traffic light is broken Tactics
برای جمله دستوری به معنی چراغ راهنما و عامیانه چراغ قرمز
چراغ قرمز یا چراغ راهنمایی
عامیانه : چراغ قرمز
چراغ راهنمایی یا چراغ قرمز
چراغ راهنمایی و رانندگی
🚦چراغ ترافیک یا وانتمائی رانندگی که در چهار راه ها کار گذاشته میشود.
به معنای چراغ راهنمایی و رانندگی traffic light lightبه معنای چراغ traffic به معنای ترافیک
چراغ راهنمایی رانندگی
چراغ چهار راه
A sign with three colored lights used for controlling traffic