traffic in

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
بهره برداری کردن از / معامله کردن با / کاسبی کردن با / دست داشتن در
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( سیاسی – انتقادی ) :
استفاده ی ابزاری از تعصب، نفرت، یا تبعیض برای کسب قدرت، رأی، یا توجه
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: No more will New York be a city where you can traffic in Islamophobia and win an election.
دیگه نیویورک شهری نیست که بشه با اسلام هراسی کاسبی کرد و رأی آورد.
2. ( رسانه ای – فرهنگی ) :
بهره برداری از احساسات منفی مثل ترس، خشم، یا کلیشه ها برای جلب مخاطب یا تحریک افکار عمومی
مثال: Some outlets traffic in conspiracy theories to boost ratings.
بعضی رسانه ها با تئوری های توطئه نون درمیارن.
3. ( استعاری – اخلاقی ) :
دست داشتن در گسترش یا ترویج مفاهیم آسیب زا، غیراخلاقی، یا تبعیض آمیز
مثال: He traffics in hate and division.
اون با نفرت و تفرقه کاسبی می کنه.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
exploit – capitalize on – weaponize – manipulate – trade in – profit from – peddle