traduce

/trəˈdjuːs//trəˈdjuːs/

معنی: بد نام کردن، افترا زدن به، لکه دار کردن، بهتان زدن به، رسوا کردن
معانی دیگر: تهمت زدن، بهتان زدن، افترا بستن، تعریف کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: traduces, traducing, traduced
مشتقات: traducer (n.)
• : تعریف: to make malicious or false statements about; slander.
مترادف: badmouth, calumniate, defame, denigrate, libel, malign, slander, vilify
مشابه: abuse, censure, denounce, disparage, inveigh against, revile, run down, smear

- The sect claims that their leader and their beliefs have been traduced by the media.
[ترجمه گوگل] این فرقه مدعی است که رهبر و عقاید آنها توسط رسانه ها نقل و انتقال شده است
[ترجمه ترگمان] این فرقه ادعا می کند که رهبری آن ها و اعتقادات آن ها توسط رسانه ها منتشر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. We have been traduced in the press as xenophobic bigots.
[ترجمه گوگل]ما در مطبوعات به عنوان متعصبان بیگانه ستیز خوانده شده ایم
[ترجمه ترگمان]ما به عنوان افراد متعصب رنگی در مطبوعات پرسه زده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is not easy to traduce his character.
[ترجمه گوگل]به راحتی نمی توان شخصیت او را بیان کرد
[ترجمه ترگمان]توصیف شخصیت او آسان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He traduced his friend's character.
[ترجمه گوگل]او شخصیت دوستش را روایت کرد
[ترجمه ترگمان]او شخصیت دوستش را دوست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You are traducing our principle.
[ترجمه گوگل]شما دارید اصل ما را دنبال می کنید
[ترجمه ترگمان]شما از اصل و اصل ما پیروی می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You could fill a book with such hair-curling true stories of blighted lives and justice traduced.
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک کتاب را با چنین داستان های واقعی فرفری مو از زندگی های آسیب دیده و عدالت که روایت شده است پر کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید کتاب را با چنین موهایی پر کنید - که داستان های حقیقی زندگی محروم و traduced را جمع و جور کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What would have happened if the man who had been traduced and vilified had been a village schoolmaster?
[ترجمه گوگل]اگر مردی که مورد تجاوز و بدگویی قرار گرفته بود، مدیر مدرسه روستا بود، چه اتفاقی می افتاد؟
[ترجمه ترگمان]چه می شد اگر مردی که traduced و vilified بود، یک آموزگار ده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بد نام کردن (فعل)
vilify, blemish, attaint, asperse, defame, denigrate, malign, traduce, calumniate, lynch

افترا زدن به (فعل)
belie, traduce

لکه دار کردن (فعل)
distaste, foul, blame, blemish, slur, speck, soil, brand, denigrate, gaum, taint, stain, traduce, besmirch, tarnish, smear, calumniate, maculate, mottle, smirch, sully, smutch, stigmatize, stipple

بهتان زدن به (فعل)
traduce, calumniate

رسوا کردن (فعل)
traduce, decry, gibbet, dissociate, scandalize

تخصصی

[حقوق] افترا زدن، رسوا کردن، تحریف کردن، تجاوز کردن، تخلف کردن

انگلیسی به انگلیسی

• defame, slander
if you traduce someone, you deliberately say unpleasant things about them that are untrue; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To speak badly of someone in order to damage their reputation; slander 🗣️
🔍 مترادف: Defame
✅ مثال: The politician attempted to traduce his opponent's reputation during the campaign.
ترور شخصیت کردن
Traduce, a verb derived from the Latin word “traducere, ” refers to the act of deliberately spreading false information or maliciously defaming someone’s character. It involves tarnishing a person’s reputation through slanderous statements or damaging rumors. The intention behind traducing is to discredit and harm the target’s social standing or public image.
...
[مشاهده متن کامل]

Traduce، یک فعل مشتق شده از کلمه لاتین "traducere"، به عمل انتشار عمدی اطلاعات نادرست یا بدنام کردن بدخواهانه شخصیت شخصی اشاره دارد. این شامل لکه دار کردن شهرت یک فرد از طریق اظهارات تهمت آمیز یا شایعات مخرب است. هدف از تبلیغات، بی اعتبار کردن و آسیب رساندن به جایگاه اجتماعی یا وجهه عمومی هدف است.
He was accused of trying to traduce his former boss in order to get a promotion.
She refused to traduce her friend’s reputation by spreading false rumors.
The journalist was criticized for attempting to traduce the politician’s character in his article.

منابع• https://www.merriam-webster.com/dictionary/traduce• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/traduce
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : traduce
✅️ اسم ( noun ) : traducement / traducer
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
لکه دار کردن برای از بین بردن شهرت کسی
تکفیر - تحت تعقیب قرار گرفتن

بپرس