traditionary

/trəˈdɪʃəˌneriː//trəˈdɪʃnərɪ/

معنی: باستانی، حدیثی، روایتی، روایت شده
معانی دیگر: نقلی

جمله های نمونه

1. Compaeing with traditionary book resources, Book-attached CD-ROM has its own features.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با منابع کتاب سنتی، CD-ROM ضمیمه کتاب ویژگی های خاص خود را دارد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از منابع کتاب traditionary، CD - CD وابسته به کتاب دارای ویژگی های خاص خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The traditionary history teaching model can't fit the needs of era development. We must change the concept, and create an innovation history teaching model in all directions.
[ترجمه گوگل]الگوی سنتی آموزش تاریخ نمی‌تواند با نیازهای توسعه دوران سازگاری داشته باشد ما باید مفهوم را تغییر دهیم و یک مدل آموزش تاریخ نوآوری در همه جهات ایجاد کنیم
[ترجمه ترگمان]مدل تدریس تاریخ traditionary نمی تواند متناسب با نیازهای توسعه زمان باشد ما باید مفهوم را تغییر دهیم، و یک مدل آموزشی تاریخ نوآوری در همه جهات ایجاد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In our traditionary physics teaching material, it adopts to dispose dearly of knowledge points about logic relation, but deal with physics methods veiledly, that is .
[ترجمه گوگل]در مواد آموزشی سنتی فیزیک ما، از نکات دانشی در مورد رابطه منطقی استفاده می شود، اما با روش های فیزیک به صورت پنهانی برخورد می کند، یعنی
[ترجمه ترگمان]در فیزیک کلاسیک ما، در مورد مواد آموزشی، استفاده از اطلاعات مربوط به رابطه منطقی را در نظر می گیرد، اما با روش های فیزیکی veiledly سروکار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tea is one of the traditionary economic plant and accounts for biggish lots all along.
[ترجمه گوگل]چای یکی از گیاهان اقتصادی سنتی است و در تمام طول عمر، مقدار زیادی را به خود اختصاص داده است
[ترجمه ترگمان]تی تی یکی از بزرگ ترین کارخانه اقتصادی است و accounts زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Acid-bases citrous peeling the traditionary method discharge a large amount of water with high COD and citrous segment can may be contaminated by chemical substance.
[ترجمه گوگل]لایه برداری مرکبات اسیدی به روش سنتی تخلیه مقدار زیادی آب با COD بالا و قسمت مرکباتی ممکن است توسط مواد شیمیایی آلوده شود
[ترجمه ترگمان]بازهای اسید -، روش traditionary را تخلیه می کنند و مقدار زیادی آب با COD بالا و بخش citrous ممکن است با مواد شیمیایی آلوده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hadorwould traditionary symmetry encryption and publicity secret key mode band together, have two both the virtue.
[ترجمه گوگل]Hadorwould رمزگذاری تقارن سنتی و تبلیغات مخفی حالت باند با هم، هر دو فضیلت دارند
[ترجمه ترگمان]Hadorwould traditionary تقارن symmetry و باند حالت کلید عمومی با هم، دو نوع فضیلت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It has important meaning to study traditionary culture.
[ترجمه گوگل]مطالعه فرهنگ سنتی معنای مهمی دارد
[ترجمه ترگمان]مطالعه فرهنگ traditionary از اهمیت بالایی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It can be mainly classified into: traditionary style, modern style, post-modern style, naturalistic style and mixed style.
[ترجمه گوگل]به طور عمده می توان آن را به: سبک سنتی، سبک مدرن، سبک پست مدرن، سبک ناتورالیستی و سبک ترکیبی طبقه بندی کرد
[ترجمه ترگمان]این سبک می تواند به طور عمده به سبک traditionary، سبک مدرن، سبک پست مدرن، سبک naturalistic و سبک ترکیبی طبقه بندی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With the times of digital and information, the traditionary teaching of ultrasound diagnostics had not adapt the need of times development.
[ترجمه گوگل]با زمان دیجیتال و اطلاعات، آموزش سنتی تشخیص اولتراسوند با نیاز زمان توسعه سازگار نبود
[ترجمه ترگمان]با گذشت زمان از اطلاعات و اطلاعات، تدریس traditionary در تشخیص سونوگرافی نیاز به توسعه زمان را نیز تطبیق نداده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The traditionary festivals display only a part of the difference of the culture. I wish this paper can bring to the people's attention to the culture factor.
[ترجمه گوگل]جشنواره های سنتی تنها بخشی از تفاوت فرهنگ را نشان می دهد ای کاش این مقاله بتواند توجه مردم را به عامل فرهنگ جلب کند
[ترجمه ترگمان]جشنواره های traditionary تنها بخشی از تفاوت فرهنگ را نشان می دهند امیدوارم این مقاله توجه مردم را به عامل فرهنگ جلب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Based on the traditionary Play Therapy and clinical experience of Virtual Reality Exposure Therapy, this study explores the carrier innovation of Play Therapy.
[ترجمه گوگل]این مطالعه بر اساس بازی درمانی سنتی و تجربه بالینی مواجهه درمانی با واقعیت مجازی، نوآوری حامل بازی درمانی را بررسی می کند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه بر مبنای بازی traditionary و تجربه بالینی در معرض قرار گرفتن واقعیت مجازی، نوآوری حامل بازی را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The traditionary linear power amplifier has been washed out for its low efficiency and big size.
[ترجمه گوگل]تقویت کننده توان خطی سنتی به دلیل راندمان پایین و اندازه بزرگش از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]تقویت کننده توان خطی traditionary برای کارایی پایین و اندازه بزرگ آن شسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The traditionary design of process planning was optimized and expanded through this model, while the resource of design and manufacture was integrated better.
[ترجمه گوگل]طراحی سنتی برنامه‌ریزی فرآیند از طریق این مدل بهینه‌سازی و گسترش یافت، در حالی که منابع طراحی و ساخت بهتر ادغام شدند
[ترجمه ترگمان]طراحی traditionary طراحی فرآیند بهینه سازی شد و از طریق این مدل گسترش یافت، در حالی که منابع طراحی و تولید بهتر ادغام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To evaluate the curative effects of the lamina reduction and the traditionary laminectomy on the intraspinal primary tumor.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثرات درمانی کاهش لامینا و لامینکتومی سنتی بر روی تومور اولیه داخل نخاعی
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثرات درمانی کاهش lamina و the traditionary در تومور اولیه intraspinal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باستانی (صفت)
prime, gray, old, ancient, age-old, classical, antique, antiquarian, classic, traditionary, relict, primeval

حدیثی (صفت)
anecdotal, traditionary

روایتی (صفت)
traditionary

روایت شده (صفت)
traditionary

پیشنهاد کاربران

بپرس