trade mark


معنی: علامت تجارتی، علامت کارخانه، علامت تجارتی گذاشتن
معانی دیگر: نشان بازرگانی، علامت تجاری، نام بازرگانی، انگ، نشان بازرگانی، (به فراورده) نشان بازرگانی زدن (یا چسباندن)، انگ زدن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a name, symbol, or other distinctive device used to identify a product, and usu. officially registered to restrict its use to the owner or manufacturer.
مشابه: brand, label

(2) تعریف: a distinctive sign, manner, or the like that becomes associated with a person or thing.
مشابه: attribute

- Psychological suspense is the trademark of that film director.
[ترجمه گوگل] تعلیق روانی علامت تجاری آن کارگردان فیلم است
[ترجمه ترگمان] نگرانی روانی علامت تجاری این فیلم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: trademarks, trademarking, trademarked
(1) تعریف: to apply a trademark to; label.

(2) تعریف: to register (something) as a trademark.

جمله های نمونه

1. To this day, its trade mark has been the concentration on the body and its movements.
[ترجمه گوگل]تا به امروز علامت تجاری آن تمرکز روی بدن و حرکات آن بوده است
[ترجمه ترگمان]در این روز علامت تجاری آن تمرکز بر روی بدن و حرکات آن بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We will introduce legislation to simplify trade mark registration and extend the rights they confer.
[ترجمه گوگل]ما قوانینی را برای ساده سازی ثبت علامت تجاری و گسترش حقوقی که آنها اعطا می کنند معرفی خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما قانون را برای تسهیل ثبت علامت تجاری و گسترش حقوقی که آن ها رایزنی می کنند، معرفی خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A company's name must not include a trade mark unless its owner's consent is obtained.
[ترجمه گوگل]نام شرکت نباید دارای علامت تجاری باشد مگر اینکه رضایت مالک آن جلب شود
[ترجمه ترگمان]نام شرکت نباید شامل علامت تجاری باشد مگر اینکه رضایت مالک آن بدست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Trade mark law should protect immaterial cultural heritage and should state that immaterial cultural heritage can apply for registration as certification marks or collective marks.
[ترجمه گوگل]قانون علائم تجاری باید از میراث فرهنگی غیر مادی حمایت کند و باید بیان کند که میراث فرهنگی غیر مادی می تواند برای ثبت به عنوان علائم گواهی یا علائم جمعی درخواست دهد
[ترجمه ترگمان]قانون علامت تجاری باید از میراث فرهنگی غیرمادی محافظت کند و باید بیان کند که میراث فرهنگی غیرمادی می تواند برای ثبت به عنوان علامت تصدیق و یا علامت جمعی درخواست دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The best way to get the trade mark off the bottle is to soak it off.
[ترجمه گوگل]بهترین راه برای از بین بردن علامت تجاری از روی بطری، خیس کردن آن است
[ترجمه ترگمان]بهترین راه برای گرفتن علامت تجاری از بطری این است که آن را خیس کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. National quality confirm in the blue sky. Trade mark patent office of blue sky.
[ترجمه گوگل]تایید کیفیت ملی در آسمان آبی دفتر ثبت اختراعات علامت تجاری آسمان آبی
[ترجمه ترگمان]کیفیت ملی در آسمان آبی تایید می شود علامت تجاری، دفتر ثبت اختراع آسمان آبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is home sell permissibly punish the registered trade mark that does not have sham commodity only.
[ترجمه گوگل]این خانه فروش است مجازات مجاز علامت تجاری ثبت شده است که فقط کالای ساختگی ندارد
[ترجمه ترگمان]این خانه به فروش می رساند و علامت تجاری ثبت شده را مجازات می کند که تنها کالای تقلبی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Assignment of a registered trade mark application procedure handled by the assignee.
[ترجمه گوگل]تخصیص یک روش درخواست علامت تجاری ثبت شده که توسط گیرنده انجام می شود
[ترجمه ترگمان]تخصیص یک روش کاربردی علامت تجاری ثبت شده توسط وکیل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This violates the trade mark regulations, you know.
[ترجمه گوگل]می‌دانید که این ناقض مقررات علامت تجاری است
[ترجمه ترگمان]این کار مقررات مربوط به تجارت را نقض می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The trade mark is an intangible asset of every enterprise.
[ترجمه گوگل]علامت تجاری دارایی نامشهود هر بنگاه اقتصادی است
[ترجمه ترگمان]علامت تجاری، دارایی نامشهود هر شرکت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Discussion issue of thellos forum is protection of trade mark and business secret.
[ترجمه گوگل]موضوع بحث انجمن thellos حفاظت از علامت تجاری و اسرار تجاری است
[ترجمه ترگمان]بحث مساله بحث در فروم thellos حفاظت از علامت تجاری و راز کسب وکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This method involves the use of trade mark significance, theories of balance of interests.
[ترجمه گوگل]این روش شامل استفاده از اهمیت علامت تجاری، تئوری های تعادل منافع است
[ترجمه ترگمان]این روش شامل استفاده از اهمیت علامت تجاری، تیوری تعادل منافع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The high recognizably level of this trade mark on developing countriesmarketbecame the reason for making this decision.
[ترجمه گوگل]سطح قابل تشخیص بالای این علامت تجاری در بازار کشورهای در حال توسعه دلیل اتخاذ این تصمیم شد
[ترجمه ترگمان]سطح بالای سطح بالای این علامت تجاری در حال توسعه، دلیل ایجاد این تصمیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Several years later, he listed the term a trade mark trademark with the United States government.
[ترجمه گوگل]چندین سال بعد، او این اصطلاح را به عنوان علامت تجاری با دولت ایالات متحده فهرست کرد
[ترجمه ترگمان]چند سال بعد او واژه علامت تجاری را به عنوان علامت تجاری با دولت ایالات متحده فهرست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Attention to detail is Anthea's trademark.
[ترجمه گوگل]توجه به جزئیات علامت تجاری Anthea است
[ترجمه ترگمان]توجه به جزئیات علامت تجاری anthea است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The striped T-shirt became the comedian's trademark.
[ترجمه گوگل]تی شرت راه راه به علامت تجاری کمدین تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]تی شرت راه راه به علامت تجاری معروف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. She gave one of her trademark smiles.
[ترجمه علی] او یکی از لبخند های منحصر به فرد خود را زد
|
[ترجمه گوگل]او یکی از لبخندهای علامت تجاری خود را نشان داد
[ترجمه ترگمان]او یکی از smiles trademark را به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Velcro is a registered trademark.
[ترجمه گوگل]Velcro یک علامت تجاری ثبت شده است
[ترجمه ترگمان]Velcro یک علامت تجاری ثبت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Ford allowed the name and trademark to lapse during the Eighties.
[ترجمه گوگل]فورد اجازه داد این نام و علامت تجاری در طول دهه هشتاد از بین برود
[ترجمه ترگمان]فورد نام و علامت تجاری را در طول Eighties گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. A trademark can be a powerful marketing device.
[ترجمه گوگل]یک علامت تجاری می تواند یک ابزار بازاریابی قدرتمند باشد
[ترجمه ترگمان]علامت تجاری می تواند یک ابزار بازاریابی قوی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The trademark of the pen was changed.
[ترجمه گوگل]علامت تجاری قلم تغییر کرد
[ترجمه ترگمان]علامت تجاری قلم تغییر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. 'Big Mac' is McDonald's best-known trademark.
[ترجمه گوگل]"بیگ مک" شناخته شده ترین علامت تجاری مک دونالد است
[ترجمه ترگمان]بیگ مک بهترین علامت تجاری مک دونالد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Soon enough, however, Pelevin veers off into his trademark philosophical phantasmagoria.
[ترجمه گوگل]با این حال، به زودی پلوین به سمت فانتاسماگوریای فلسفی علامت تجاری خود می رود
[ترجمه ترگمان]با این حال، به اندازه کافی زود به حالت phantasmagoria فلسفی خود بازگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. They did everything but provide a trademark turnover or three that could have made the difference between winning and losing.
[ترجمه گوگل]آنها همه کارها را انجام دادند، اما یک یا سه علامت تجاری ارائه کردند که می توانست بین برد و باخت تفاوت ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]آن ها همه کارها را انجام دادند، اما تغییر علامت تجاری و یا سه تن از آن ها را که می توانست تفاوت بین بردن و شکست را ایجاد کند، فراهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Lamar Alexander and his trademark red-and-black plaid was a strong contender.
[ترجمه گوگل]لامار الکساندر و علامت تجاری شطرنجی قرمز و مشکی او یک رقیب قوی بود
[ترجمه ترگمان]لامار الکساندر و trademark قرمز و قرمز او یک رقیب قدرتمند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Tousled hair and upswept tendrils have become your trademark, do you like that?
[ترجمه گوگل]موهای ژولیده و کشک های کشیده شده به علامت تجاری شما تبدیل شده اند، آیا آن را دوست دارید؟
[ترجمه ترگمان]موهای tousled و upswept trademark تجاری شما تبدیل شده اند، این را دوست دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. His management trademark is carrying index cards in his shirt pocket so that he can note mistakes while visiting Darden restaurants.
[ترجمه گوگل]علامت تجاری مدیریت او این است که کارت های شاخص را در جیب پیراهنش حمل می کند تا بتواند اشتباهات خود را هنگام بازدید از رستوران Darden یادداشت کند
[ترجمه ترگمان]علامت تجاری مدیریت او، کارت های شاخص را در جیب پیراهن خود حمل می کند تا بتواند هنگام بازدید از رستوران های Darden، اشتباهاتی را یادداشت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. In addition, a trademark of the cartel was to burn their enemies' corpses beyond recognition, according to the testimony.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، طبق شهادت، علامت تجاری این کارتل سوزاندن اجساد دشمنان غیرقابل شناسایی بود
[ترجمه ترگمان]به علاوه، بر طبق این شهادت، علامت تجاری این کارتل شامل سوزاندن اجساد دشمنانشان بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

علامت تجارتی (اسم)
trademark

علامت کارخانه (اسم)
trademark

علامت تجارتی گذاشتن (فعل)
trademark

تخصصی

[حسابداری] علامت تجاری
[نساجی] علامت کارخانه - علامت تجاری
[ریاضیات] علامت تجاری، علامت کارخانه، مارک تجارتی، مارک کارخانه، علامت تجاری
[حقوق] علامت تجارتی

انگلیسی به انگلیسی

• commercial symbol; imprint a commercial symbol
register a name or symbol as a trademark; provide with a trademark (as on a product)
distinguishing symbol used by a manufacturer or company that no other manufacturer can use it; distinguishing feature or characteristic associated with a person or thing
a trademark is a name or symbol that a company uses on its products and that cannot legally be used by another company.
a person's or thing's trademark is a feature which is considered to be typical of them.

پیشنهاد کاربران

هم چنین در ادامه نظر بالاتر اضافه کنم ممکن است به معنا
مشخصه و خصیصه و ویژگی بارز، در برخی از متن ها ترجمه شود.
از واژه ی آرم نیز برخی از مردم استفاده می کنند. هرچند فارسی نیست، اما گفتم شاید به کار شما دوستان بیاید. مانند آرم تجاری، آرم بازرگانی، آرم تجارتی و . . .
اگر مفید بود لطفا لایک بفرمایید.
1 - علامت تجاری 2 - نشان تجاری
noun
[count]
1 : something ( such as a word ) that identifies a particular company's product and cannot be used by another company without permission
◀️“Kleenex” is a registered trademark.
— abbr. TM
...
[مشاهده متن کامل]

2 : a quality or way of behaving, speaking, etc. , that is very typical of a particular person, group, or organization
◀️Outspokenness has always been his trademark.
◀️Courtesy is the company's trademark.
— often used before another noun
◀️She greeted us with her trademark smile.

نام و نشان
علامت ™ مخفف کلمه Trademark است. حرف T، از حرف اول Trade و حرف M، از حرف اول mark گرفته شده است.
خصلت بارز، نشان
نشان تجاری
نشان ( اختصاصی )
به ثبت رساندن ( علامت تجاری )

بپرس