trade fair

جمله های نمونه

1. The exhibitors at the trade fair passed out free samples to stimulate interest.
[ترجمه گوگل]غرفه داران در این نمایشگاه نمونه های رایگان را برای برانگیختن علاقه در اختیارشان گذاشتند
[ترجمه ترگمان]غرفه های نمایشگاه تجاری نمونه های رایگان را برای تحریک منافع تصویب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The city is holding its annual trade fair in May this year.
[ترجمه گوگل]این شهر نمایشگاه تجاری سالانه خود را در ماه می امسال برگزار می کند
[ترجمه ترگمان]این شهر در ماه مه سال جاری نمایشگاه تجاری سالانه خود را برگزار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Eighty countries plan to attend the Baghdad trade fair in November.
[ترجمه گوگل]80 کشور قصد دارند در نمایشگاه تجاری بغداد در ماه نوامبر شرکت کنند
[ترجمه ترگمان]هشتاد کشور قصد دارند در ماه نوامبر در نمایشگاه تجاری بغداد شرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A concurrent trade fair will comprise stands of about fifty museums, exhibition specialists and suppliers.
[ترجمه گوگل]یک نمایشگاه تجاری همزمان شامل غرفه هایی از حدود پنجاه موزه، متخصصان نمایشگاه و تامین کنندگان خواهد بود
[ترجمه ترگمان]یک نمایشگاه تجاری همزمان متشکل از حدود پنجاه موزه، متخصصان و تامین کنندگان نمایشگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Running alongside was a trade fair.
[ترجمه گوگل]دویدن در کنار یک نمایشگاه تجاری بود
[ترجمه ترگمان]دویدن در کنار آن یک نمایشگاه تجاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The International Trade Fair for Food and Catering Products was held in Poznan, Poland. And the picture shows a fish tank made from food at one of he stands.
[ترجمه گوگل]نمایشگاه بین المللی تجارت محصولات غذایی و پذیرایی در پوزنان لهستان برگزار شد و تصویر یک مخزن ماهی ساخته شده از غذا را در یکی از ایستاده های او نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]نمایشگاه بین المللی تجارت برای محصولات غذایی و تدارکات در شهر پوزنان لهستان برگزار شد و تصویر یک مخزن ماهی که از غذا در یکی از آن ها ساخته شده را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I once went to Guangzhou to attend annual trade fair.
[ترجمه گوگل]یک بار برای شرکت در نمایشگاه تجاری سالانه به گوانگژو رفتم
[ترجمه ترگمان]من یه بار به Guangzhou رفتم تا مسابقات سالانه مسابقات سالانه شرکت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After the trade fair has finished or the lease of the counter has expired, the consumer may also demand compensation from the organizer of the trade fair or the lessor of the counter.
[ترجمه گوگل]پس از اتمام نمایشگاه یا پایان مدت اجاره پیشخوان، مصرف‌کننده می‌تواند از برگزارکننده نمایشگاه یا اجاره‌دهنده باجه نیز مطالبه خسارت کند
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه نمایشگاه تجاری تمام شد یا اجاره باجه منقضی شد، مصرف کننده ممکن است خواستار غرامت از سازمان دهنده نمایشگاه تجاری یا the شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Reserve a stand for your company at a trade fair in Dallas.
[ترجمه گوگل]یک غرفه برای شرکت خود در یک نمایشگاه تجاری در دالاس رزرو کنید
[ترجمه ترگمان]رزرو یک موضع برای شرکت شما در یک نمایشگاه تجاری در دالاس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Trade fair shows on various home textile, underwear for men and women, attract all buyers to stop, and cant ' help but pretty girls underwear show show also claimed the human eye.
[ترجمه گوگل]نمایشگاه های تجاری در منسوجات مختلف خانگی، لباس زیر مردانه و زنانه، همه خریداران را به سمت خود جذب می کند، و نمی توانم کمک کنم اما دختران زیبا نشان می دهد لباس زیر نشان می دهد همچنین چشم انسان را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]نمایشگاه تجاری در صنایع مختلف نساجی، لباس زیر برای مردان و زنان، همه خریداران را جذب می کند تا متوقف شوند، و به آن ها کمک نمی کنند، اما این نشان می دهد که چشم انسان نیز مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Recently, the National Book Trade Fair opened in Jinan.
[ترجمه گوگل]اخیراً نمایشگاه ملی کتاب در جینان افتتاح شد
[ترجمه ترگمان]نمایشگاه کتاب ملی اخیرا در Jinan افتتاح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Trade fair organizers like to use acronyms to brand their events because, if properly handled, they are shorter and easier to remember than a long descriptive string of words.
[ترجمه گوگل]برگزارکنندگان نمایشگاه‌های تجاری دوست دارند از کلمات اختصاری برای برندسازی رویدادهای خود استفاده کنند، زیرا اگر به درستی مدیریت شوند، نسبت به یک رشته توصیفی طولانی از کلمات کوتاه‌تر و راحت‌تر به خاطر سپرده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]سازمان دهندگان نمایشگاه تجاری مانند استفاده از واژه های اختصاری برای نشان دادن رویداده ای خود به این دلیل که اگر به درستی اداره شوند، کوتاه تر و آسان تر از یک رشته از کلمات توصیفی طولانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Fair is the largest regional international trade fair with the most traders, the greatest variety of exhibits and the most onsite deals.
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه بزرگ‌ترین نمایشگاه بین‌المللی منطقه‌ای است که بیشترین معامله‌گران، بیشترین تنوع نمایشگاه‌ها و بیشترین معاملات در محل را دارد
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه بزرگ ترین نمایشگاه تجاری منطقه ای است که بیش ترین بازرگانان، بزرگ ترین نمایشگاه های تجاری و the معاملات تجاری در آن حضور دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Europe's only international trade fair for contemporary art focusing on Central and Eastern Europe takes place for the 7th time in 2011 and is attracting an ever increasing group of fans.
[ترجمه گوگل]تنها نمایشگاه تجاری بین المللی اروپا برای هنر معاصر با تمرکز بر اروپای مرکزی و شرقی برای هفتمین بار در سال 2011 برگزار می شود و گروه روزافزونی از طرفداران را به خود جذب می کند
[ترجمه ترگمان]تنها نمایشگاه بین المللی تجاری اروپا برای هنر معاصر که بر روی اروپای مرکزی و شرقی تمرکز دارد، برای هفتمین بار در سال ۲۰۱۱ صورت می گیرد و همواره گروهی از طرفداران را به خود جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We should take advantage of the trade fair to advertise our products.
[ترجمه گوگل]ما باید از نمایشگاه تجاری برای تبلیغ محصولات خود استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید از بازار تجاری برای تبلیغ محصولات خود استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• market in which merchandise is sold
a trade fair is an exhibition where manufacturers show products that they want to sell to other people in industry, rather than to members of the public.

پیشنهاد کاربران

بپرس