trade deficit

/ˈtreɪd defɪsɪt//ˈtreɪd defɪsɪt/

جمله های نمونه

1. The trade deficit is the flip side of a rapidly expanding economy.
[ترجمه گوگل]کسری تجاری طرف دیگر اقتصادی است که به سرعت در حال گسترش است
[ترجمه ترگمان]کسری تجاری طرف دیگر اقتصاد در حال توسعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The country is running a balance-of-payments/budget/trade deficit of $250 million.
[ترجمه گوگل]این کشور دارای کسری تراز پرداخت ها/بودجه/تجارت 250 میلیون دلاری است
[ترجمه ترگمان]این کشور در حال اجرای کسری بودجه \/ کسری بودجه \/ کسری تجاری ۲۵۰ میلیون دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The trade deficit remains the soft underbelly of the US economy.
[ترجمه گوگل]کسری تجاری همچنان زیربنای نرم اقتصاد ایالات متحده است
[ترجمه ترگمان]این کسری تجاری به دنبال منافع نرم اقتصاد ایالات متحده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When inflation is factored out, the trade deficit fell 8%.
[ترجمه گوگل]با محاسبه تورم، کسری تجاری 8 درصد کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]زمانی که تورم فاکتور گرفته شد، کسری تجاری ۸ درصد کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The trade deficit had widened from £26 billion to £30 billion.
[ترجمه گوگل]کسری تجاری از 26 میلیارد پوند به 30 میلیارد پوند افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]کسری تجاری از ۲۶ میلیارد پوند به ۳۰ میلیارد پوند افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The current trade deficit indicates a serious imbalance between our import and export trade.
[ترجمه گوگل]کسری تجاری فعلی نشان دهنده عدم تعادل جدی بین تجارت واردات و صادرات ما است
[ترجمه ترگمان]کسری تجاری فعلی نشان دهنده عدم تعادل جدی بین واردات و تجارت صادراتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The UK trade deficit widened/narrowed last month.
[ترجمه گوگل]کسری تجاری بریتانیا در ماه گذشته افزایش/کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]کسری تجاری بریتانیا در ماه گذشته پهن تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The U. S. trade deficit has been a persistent problem.
[ترجمه گوگل]کسری تجاری ایالات متحده یک مشکل دائمی بوده است
[ترجمه ترگمان]U اس کسری تجاری یک مشکل مزمن بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The resulting trade deficit and shortage of incoming foreign exchange added to the country's balance-of-payments problem.
[ترجمه گوگل]کسری تجاری ناشی از آن و کمبود ارز ورودی بر مشکل تراز پرداخت های کشور افزود
[ترجمه ترگمان]کسری تجاری حاصل و کمبود ارز خارجی ورودی به مشکل تراز پرداخت ها اضافه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In 1990 alone our trade deficit exceeded $ 100 billion.
[ترجمه گوگل]تنها در سال 1990 کسری تجاری ما از 100 میلیارد دلار فراتر رفت
[ترجمه ترگمان]تنها در سال ۱۹۹۰، کسری تجاری ما بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Figure 8-1 shows the size of the merchandise trade deficit.
[ترجمه گوگل]شکل 8-1 اندازه کسری تجاری کالا را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]شکل ۱ - ۸ اندازه کسری تجاری کالا را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Trade gap falls Britain's trade deficit with the rest of the world shrank dramatically as output from factories rose.
[ترجمه گوگل]کاهش شکاف تجاری کسری تجاری بریتانیا با سایر نقاط جهان با افزایش تولید کارخانه ها به شدت کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]شکاف تجاری کسری تجاری بریتانیا را با بقیه جهان کاهش داد به طوری که خروجی کارخانه ها افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The trade deficit has skyrocketed.
[ترجمه گوگل]کسری تجاری به شدت افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]کسری تجاری به شدت افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Our cumulative merchandise trade deficit worldwide is more than $ 1 trillion.
[ترجمه گوگل]کسری تجاری تجمعی ما در سراسر جهان بیش از 1 تریلیون دلار است
[ترجمه ترگمان]کسری تجاری فزاینده تجاری ما در سراسر جهان بیش از ۱ تریلیون دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• difference between the value of merchandise imported into a state to the value of merchandise which is exported

پیشنهاد کاربران

بپرس