trade bazooka

پیشنهاد کاربران

اصطلاحی که اغلب برای توصیف ابزار یا استراتژی اقتصادی قدرتمند در مذاکرات یا منازعات تجاری استفاده می شود و معمولاً شامل اقدامات تلافی جویانه مانند تعرفه ها، تحریم ها یا جریمه های مالی برای حفاظت از منافع اقتصادی ملی یا منطقه ای است.
...
[مشاهده متن کامل]

در زمینه هایی مانند اتحادیه اروپا، به اقداماتی مانند ابزار ضد اجبار ( Anti - Coercion Instrument/ACI ) اشاره دارد که برای مقابله با فشار یا اجبار اقتصادی از سوی سایر کشورها استفاده می شود.
مترادف: Economic weapon, trade defense mechanism, retaliatory trade tool.
مثال؛
The EU is prepared to deploy its trade bazooka to counter economic threats from rival nations.
The trade bazooka includes measures like imposing tariffs on imported goods to protect local industries.

مثال :
کاهش شدید نرخ بهره برای حمایت از صادرات
مداخله در بازار ارز برای تضعیف پول ملی
ارائه بسته های حمایتی عظیم برای صنایع صادرات محور
وضع تعرفه های سنگین علیه واردات رقبا
عبارت "trade bazooka" یک اصطلاح غیررسمی و استعاری است که معمولاً در زمینهٔ اقتصادی و مالی به کار می رود.
معنی در انگلیسی:
"Trade bazooka" refers to a very large and aggressive financial or trade - related policy or action, often used by a government or central bank to influence the economy or trade. The word "bazooka" is metaphorical—it suggests something powerful and dramatic.
...
[مشاهده متن کامل]

معنی در فارسی:
�توپ سنگین تجاری� یا �سلاح سنگین اقتصادی� — اشاره به اقدام یا سیاست بسیار قوی و تهاجمی ( معمولاً از سوی دولت یا بانک مرکزی ) برای حمایت از تجارت یا اقتصاد دارد. یعنی بر خلاف اصلاحات تدریجی ، انجام اقدامات ضربتی
1 The government unleashed a trade bazooka to protect local manufacturers from cheap imports. 
دولت یک سلاح سنگین تجاری به کار گرفت تا از تولیدکنندگان داخلی در برابر واردات ارزان محافظت کند.
2 Analysts believe the central bank is preparing a trade bazooka to stabilize the currency. 
تحلیل گران معتقدند بانک مرکزی در حال آماده سازی یک سلاح تجاری قوی برای تثبیت ارزش پول است.
3 The president's new tariff policy is being called a trade bazooka by some economists. 
سیاست تعرفه ای جدید رئیس جمهور توسط برخی اقتصاددانان �بازوکای تجاری� نامیده می شود.
4 Without a trade bazooka, the country risks losing its competitive edge in exports. 
بدون یک ابزار قوی تجاری، کشور در معرض از دست دادن مزیت رقابتی در صادرات قرار دارد.
5 They used a trade bazooka to flood the market with subsidies and boost production. 
آن ها از یک �بازوکا�ی تجاری استفاده کردند تا بازار را با یارانه ها اشباع کرده و تولید را افزایش دهند.
6 A sudden trade bazooka shocked global markets and led to a drop in the dollar. 
یک اقدام تجاری ناگهانی و قوی بازارهای جهانی را شوکه کرد و باعث افت دلار شد.
7 Some critics say the trade bazooka might backfire and hurt small businesses. 
برخی منتقدان می گویند که این �بازوکا�ی تجاری ممکن است نتیجه معکوس بدهد و به کسب وکارهای کوچک آسیب بزند.
8 The finance minister hinted at using a trade bazooka if the economic slowdown continues. 
وزیر دارایی اشاره کرد که اگر رکود اقتصادی ادامه یابد، ممکن است از یک ابزار سنگین تجاری استفاده شود.
9 Instead of gradual reforms, the administration opted for a trade bazooka approach. 
به جای اصلاحات تدریجی، دولت رویکردی با �بازوکا�ی تجاری در پیش گرفت.
10 The trade bazooka strategy helped reduce the trade deficit by 20% in one year. 
استراتژی بازوکای تجاری باعث شد کسری تراز تجاری در عرض یک سال ۲۰٪ کاهش یابد.
chatgpt

بپرس