1. a new device for tracking enemy missiles
اسباب جدید برای ردیابی موشک های دشمن
2. All citizens should help the police in tracking the criminals down.
[ترجمه مهدی] همه ی شهروندان باید در دستگیری مجرمان به پلیس کمک کنند.|
[ترجمه آنیسا] تمام شهروندان باید به پلیس در ردیابی مجرمان کمک کنند.|
[ترجمه آذرخش،ت] همه ی شهروندان باید درردیابی مجرمان به پلیس کمک کنند.|
[ترجمه گوگل]همه شهروندان باید در ردیابی مجرمان به پلیس کمک کنند[ترجمه ترگمان]همه شهروندان باید در ردیابی مجرمان به پلیس کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Tracking wild animals requires great stealth.
[ترجمه محمد] برای ردیابی حیوانات وحشی باید مخفیانه عمل کرد.|
[ترجمه گوگل]ردیابی حیوانات وحشی نیاز به پنهان کاری بزرگی دارد[ترجمه ترگمان]ردیابی حیوانات وحشی به طور پنهانی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Tracking assigns some students to college prep and others to vocational programs.
[ترجمه گوگل]ردیابی برخی از دانش آموزان را به آمادگی در کالج و برخی دیگر را به برنامه های حرفه ای اختصاص می دهد
[ترجمه ترگمان]ردیابی برخی از دانشجویان را به دانشگاهی دانشگاهی و دیگر برنامه های حرفه ای اختصاص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ردیابی برخی از دانشجویان را به دانشگاهی دانشگاهی و دیگر برنامه های حرفه ای اختصاص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The victim's family has appealed for help in tracking down the killer.
[ترجمه گوگل]خانواده مقتول برای ردیابی قاتل درخواست کمک کرده اند
[ترجمه ترگمان]خانواده مقتول برای ردیابی قاتل درخواست کمک کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خانواده مقتول برای ردیابی قاتل درخواست کمک کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He got after his sister for tracking mud into the house.
[ترجمه گوگل]او خواهرش را به خاطر ردیابی گل و لای به داخل خانه تعقیب کرد
[ترجمه ترگمان]به دنبال خواهرش برای پیدا کردن گل به خانه آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به دنبال خواهرش برای پیدا کردن گل به خانه آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Police have been tracking the four criminals all over Central America.
[ترجمه گوگل]پلیس این چهار جنایتکار را در سرتاسر آمریکای مرکزی ردیابی کرده است
[ترجمه ترگمان]پلیس چهار مجرم را در سراسر آمریکای مرکزی ردیابی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پلیس چهار مجرم را در سراسر آمریکای مرکزی ردیابی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Our radar began tracking the jets.
[ترجمه گوگل]رادار ما شروع به ردیابی جت ها کرد
[ترجمه ترگمان] رادار ما شروع به ردیابی هواپیما کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] رادار ما شروع به ردیابی هواپیما کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I remember one occasion also when I was tracking an animal, a buffalo, with a Bushman.
[ترجمه گوگل]من یک مورد را به یاد دارم که یک حیوان، یک بوفالو، را با یک بوشمن دنبال می کردم
[ترجمه ترگمان]یک دفعه هم به یاد دارم که داشتم یک حیوان را دنبال می کردم، یک بوفالو با یک Bushman
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک دفعه هم به یاد دارم که داشتم یک حیوان را دنبال می کردم، یک بوفالو با یک Bushman
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Civilian activists are positioned around army barracks, tracking army units' movements and reporting to special emergency headquarters.
[ترجمه گوگل]فعالان غیرنظامی در اطراف پادگانهای ارتش مستقر هستند، تحرکات یگانهای ارتش را دنبال میکنند و به ستاد ویژه اضطراری گزارش میدهند
[ترجمه ترگمان]فعالان غیرنظامی در اطراف بازداشتگاه های ارتش، ردیابی حرکات واحدهای ارتش و گزارش دادن به دفاتر مرکزی اضطراری مستقر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فعالان غیرنظامی در اطراف بازداشتگاه های ارتش، ردیابی حرکات واحدهای ارتش و گزارش دادن به دفاتر مرکزی اضطراری مستقر شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The station will keep operating using two tracking radar dishes and a 40-foot-diameter telemetry antenna dish.
[ترجمه گوگل]این ایستگاه با استفاده از دو بشقاب رادار ردیاب و یک دیش آنتن تله متری با قطر 40 فوت به کار خود ادامه خواهد داد
[ترجمه ترگمان]این ایستگاه با استفاده از دو نوع رادار ردیابی و یک غذای antenna به قطر ۴۰ فوتی عمل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ایستگاه با استفاده از دو نوع رادار ردیابی و یک غذای antenna به قطر ۴۰ فوتی عمل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Berstein was still in Florida tracking the four Miami men.
[ترجمه گوگل]برستاین هنوز در فلوریدا بود و چهار مرد میامی را دنبال می کرد
[ترجمه ترگمان]Berstein هنوز در فلوریدا بود که چهار مرد میامی را تعقیب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Berstein هنوز در فلوریدا بود که چهار مرد میامی را تعقیب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Florida Stock Index, tracking about 100 companies, could manage only a 2 % increase.
[ترجمه گوگل]شاخص سهام فلوریدا که حدود 100 شرکت را ردیابی می کند، تنها می تواند افزایش 2 درصدی را مدیریت کند
[ترجمه ترگمان]شاخص سهام فلوریدا، که حدود ۱۰۰ شرکت را پی گیری می کند، می تواند تنها ۲ درصد افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاخص سهام فلوریدا، که حدود ۱۰۰ شرکت را پی گیری می کند، می تواند تنها ۲ درصد افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The antenna is kept constantly tracking Earth by motors controlled from the central computer.
[ترجمه گوگل]آنتن دائماً توسط موتورهایی که از رایانه مرکزی کنترل می شوند، زمین را ردیابی می کند
[ترجمه ترگمان]این آنتن ها به طور مداوم به دنبال ردیابی زمین توسط موتورهای کنترل شده از کامپیوتر مرکزی نگهداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این آنتن ها به طور مداوم به دنبال ردیابی زمین توسط موتورهای کنترل شده از کامپیوتر مرکزی نگهداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Tracking the swiftly moving oriental with the muzzle, Jube worked the action and fired twice more in rapid succession.
[ترجمه گوگل]جوب با ردیابی سریع حرکت شرقی با پوزه، عملیات را انجام داد و دو بار دیگر پی در پی شلیک کرد
[ترجمه ترگمان]ردیابی حرکت سریع شرقی با پوزه، Jube عمل را انجام داد و دو بار پیاپی تیراندازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ردیابی حرکت سریع شرقی با پوزه، Jube عمل را انجام داد و دو بار پیاپی تیراندازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید