1. An Aboriginal tracker led them to the place where the plane had crashed.
[ترجمه گوگل]یک ردیاب بومی آنها را به محل سقوط هواپیما هدایت کرد
[ترجمه ترگمان]یک ردیاب مهم آن ها را به محلی هدایت کرد که هواپیما سقوط کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک ردیاب مهم آن ها را به محلی هدایت کرد که هواپیما سقوط کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Police searched the area with a helicopter and tracker dogs.
[ترجمه گوگل]پلیس با یک هلیکوپتر و سگ های ردیاب منطقه را جستجو کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس این ناحیه را با هلی کوپتر و سگ های ردیاب جستجو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پلیس این ناحیه را با هلی کوپتر و سگ های ردیاب جستجو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The tracker who had worked with Ian Hofmeyr darting the Deduru-Oya elephants was forced to guide the raiders out of the park.
[ترجمه گوگل]ردیاب که با Ian Hofmeyr کار کرده بود و فیلهای Deduru-Oya را پرتاب میکرد، مجبور شد مهاجمان را به بیرون از پارک راهنمایی کند
[ترجمه ترگمان]ردیاب که با ایان Hofmeyr کار کرده بود، فیل the را مجبور کرده بود که مهاجمان را از پارک خارج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ردیاب که با ایان Hofmeyr کار کرده بود، فیل the را مجبور کرده بود که مهاجمان را از پارک خارج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Then Tagan, the tracker, stopped and stood in his stirrups, his head up and his eyes narrowed.
[ترجمه گوگل]سپس تاگان، ردیاب، ایستاد و در رکاب خود ایستاد، سرش را بالا و چشمانش را باریک کرد
[ترجمه ترگمان]سپس Tagan، ردیاب، متوقف شد و روی رکاب ایستاد، سرش بلند شد و چشمانش تنگ شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس Tagan، ردیاب، متوقف شد و روی رکاب ایستاد، سرش بلند شد و چشمانش تنگ شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The track error of the frequency tracker in LDV System is thoroughly derived and analyzed. On these grounds, a high accuracy data processor with microcomputer is designed.
[ترجمه گوگل]خطای مسیر ردیاب فرکانس در سیستم LDV به طور کامل استخراج و تجزیه و تحلیل شده است بر این اساس، یک پردازشگر داده با دقت بالا با میکرو کامپیوتر طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]خطای شیار ردیاب فرکانس در سیستم LDV به طور کامل استخراج و آنالیز شده است در این زمینه، یک پردازنده با دقت بالا با میکرو کامپیوتر طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خطای شیار ردیاب فرکانس در سیستم LDV به طور کامل استخراج و آنالیز شده است در این زمینه، یک پردازنده با دقت بالا با میکرو کامپیوتر طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. After estimation of PRI, the PRI tracker(also called wheel tracker) is designed based on Complex Programmable Logic Device(CPLD).
[ترجمه گوگل]پس از تخمین PRI، ردیاب PRI (که ردیاب چرخ نیز نامیده می شود) بر اساس دستگاه منطقی قابل برنامه ریزی پیچیده (CPLD) طراحی می شود
[ترجمه ترگمان]پس از برآورد PRI، رد پی آر آی (که به عنوان ردیاب چرخ نیز نامیده می شود)بر مبنای مجموعه منطق قابل برنامه ریزی (CPLD)طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از برآورد PRI، رد پی آر آی (که به عنوان ردیاب چرخ نیز نامیده می شود)بر مبنای مجموعه منطق قابل برنامه ریزی (CPLD)طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Another is that displacement errors gotten by Range tracker is not actual motion errors of SAR platform, but the "modulated" errors in LOS induced by wide azimuthal angle.
[ترجمه گوگل]مورد دیگر این است که خطاهای جابجایی دریافت شده توسط Range Tracker خطاهای حرکتی واقعی پلت فرم SAR نیست، بلکه خطاهای "مدول شده" در LOS ناشی از زاویه زاویهای گسترده است
[ترجمه ترگمان]نکته دیگر این است که خطاهای جابجایی توسط ردیاب محدوده خطای حرکت واقعی سکوی SAR نیست، بلکه خطای \"مدوله شده\" در خط LOS با زاویه azimuthal گسترده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نکته دیگر این است که خطاهای جابجایی توسط ردیاب محدوده خطای حرکت واقعی سکوی SAR نیست، بلکه خطای \"مدوله شده\" در خط LOS با زاویه azimuthal گسترده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This unit trust has become known as the Tracker Fund of Hong Kong, or TraHK.
[ترجمه گوگل]این واحد تراست به صندوق ردیاب هنگ کنگ یا TraHK معروف شده است
[ترجمه ترگمان]این واحد اعتماد به عنوان the Tracker، یا TraHK شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این واحد اعتماد به عنوان the Tracker، یا TraHK شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The video tracker controls a mirror to acquire the Relay Mirror Experiment (RME) satellite, and provides a robust low bandwidth tracking loop to remove line of sight jitter.
[ترجمه گوگل]ردیاب ویدیویی یک آینه را برای به دست آوردن ماهواره آزمایش آینه رله (RME) کنترل می کند و یک حلقه ردیابی با پهنای باند کم قوی برای حذف لرزش خط دید فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]ردیاب ویدئویی یک آینه را کنترل می کند تا آزمایش آزمایش Mirror (RME)را بدست آورد، و یک حلقه ردیابی پهنای باند پایین قوی را برای از بین بردن خط حرکت نامنظم، فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ردیاب ویدئویی یک آینه را کنترل می کند تا آزمایش آزمایش Mirror (RME)را بدست آورد، و یک حلقه ردیابی پهنای باند پایین قوی را برای از بین بردن خط حرکت نامنظم، فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Police and tracker dogs were beating the woods for the lost boy.
[ترجمه گوگل]پلیس و سگ های ردیاب برای پسر گمشده جنگل را می زدند
[ترجمه ترگمان]سگ های ردیاب و ردیاب، جنگل را به خاطر پسر گم شده کتک می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سگ های ردیاب و ردیاب، جنگل را به خاطر پسر گم شده کتک می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The police used tracker dogs to find the criminal.
[ترجمه گوگل]پلیس برای یافتن مجرم از سگ های ردیاب استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس از سگ های ردیاب خواسته است تا مجرم را پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پلیس از سگ های ردیاب خواسته است تا مجرم را پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This will not only serve as a tracker, but it will also serve as a pacer for maintaining consistent speed and decreasing fixation duration.
[ترجمه گوگل]این نه تنها به عنوان یک ردیاب عمل می کند، بلکه به عنوان یک ضربان ساز برای حفظ سرعت ثابت و کاهش مدت زمان تثبیت نیز عمل می کند
[ترجمه ترگمان]این کار نه تنها به عنوان یک ردیاب عمل می کند، بلکه به عنوان یک پیسر برای حفظ سرعت ثابت و کاهش طول تثبیت عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار نه تنها به عنوان یک ردیاب عمل می کند، بلکه به عنوان یک پیسر برای حفظ سرعت ثابت و کاهش طول تثبیت عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Can you lead the tracker away from here?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید ردیاب را از اینجا دور کنید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی ردیاب رو از اینجا ببری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میتونی ردیاب رو از اینجا ببری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. On the Second Life public issue tracker, issue MISC-1776 is attracting comment-after-comment, and vote-after-vote protesting the price rises, at the rate of over a hundred an hour.
[ترجمه گوگل]در ردیاب شماره عمومی Second Life، شماره MISC-1776 نظر پس از نظر، و رأی پس از رأی را در اعتراض به افزایش قیمت، با سرعت بیش از صد در ساعت، جذب میکند
[ترجمه ترگمان]در دومین مورد ممنوعیت عمومی زندگی، مساله MISC - ۱۷۷۶ در حال جذب نظرات بعد از اظهار نظر، و رای دادن بعد از رای دادن به افزایش قیمت، با نرخ بالای صد در یک ساعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در دومین مورد ممنوعیت عمومی زندگی، مساله MISC - ۱۷۷۶ در حال جذب نظرات بعد از اظهار نظر، و رای دادن بعد از رای دادن به افزایش قیمت، با نرخ بالای صد در یک ساعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The centroid accuracy of star tracker is the base of other accuracies. Its pointing accuracy is required to reach arc second scale.
[ترجمه گوگل]دقت مرکز ردیاب ستاره پایه سایر دقت ها است دقت اشاره آن برای رسیدن به مقیاس دوم قوس مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]دقت مرکز جرم (tracker)ستاره پایه دقت دیگر است دقت اشاره آن برای رسیدن به مقیاس دوم لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دقت مرکز جرم (tracker)ستاره پایه دقت دیگر است دقت اشاره آن برای رسیدن به مقیاس دوم لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید