track and field

/ˈtrækəndˈfiːld//trækəndfiːld/

(ورزش یا مسابقه) دو و میدانی، وابسته به مسابقات دو صحرایی یا میدانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: track-and-field (adj.)
• : تعریف: a set of athletic events, such as foot racing, high jumping, and javelin throwing, performed on or near a running track.

جمله های نمونه

1. We're having a track and field meet.
[ترجمه انل] مسابقه دومیدانی و پرش
|
[ترجمه گوگل]ما در حال برگزاری یک دیدار دو و میدانی هستیم
[ترجمه ترگمان]ما یک مسیر و می دانی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The young track and field athlete could already hurl the discus 60 yards.
[ترجمه گوگل]این ورزشکار جوان دوومیدانی می توانست دیسک 60 یارد را پرتاب کند
[ترجمه ترگمان]ورزش کار جوان و ورزش کار می تواند دیسک را ۶۰ یارد پرتاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The competition features many top track and field athletes.
[ترجمه گوگل]در این مسابقات بسیاری از ورزشکاران برتر دو و میدانی حضور دارند
[ترجمه ترگمان]این رقابت ها بسیاری از ورزش کاران و ورزش کاران رشته ورزشی را در خود جای داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The United States won most of the track and field events. Similarly, in swimming, the top three places went to Americans.
[ترجمه گوگل]ایالات متحده در بیشتر مسابقات دوومیدانی پیروز شد به همین ترتیب، در شنا، سه مقام برتر به آمریکایی ها رسید
[ترجمه ترگمان]ایالات متحده بیشتر مسیر و رویداده ای می دانی را به دست آورد به طور مشابه، در شنا، سه مکان برتر به آمریکا رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. New world records in the track and field events are chalked up from time to time in the past few years.
[ترجمه گوگل]رکوردهای جدید جهانی در مسابقات دو و میدانی در چند سال گذشته هر از گاهی به ثبت رسیده است
[ترجمه ترگمان]رکوردهای تازه جهان در دو سال اخیر در چند سال گذشته به ثبت رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bronze: Dwight Stones, track and field.
[ترجمه گوگل]برنز: دوایت استونز، دو و میدانی
[ترجمه ترگمان]برنز: دوایت Stones، ریل و میدان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Opening ceremonies are Saturday, which also features track and field competition and an activity fair.
[ترجمه گوگل]مراسم افتتاحیه روز شنبه است که شامل مسابقات دوومیدانی و نمایشگاه فعالیت است
[ترجمه ترگمان]مراسم افتتاحیه روز شنبه برگزار می شود که رقابت می دانی و می دانی و یک نمایشگاه فعالیت را نیز در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The moment the top stars of track and field stop thinking of themselves as entertainers, then the sport is dead.
[ترجمه گوگل]لحظه‌ای که ستارگان برتر دو و میدانی دیگر خود را سرگرم‌کننده نمی‌دانند، این ورزش مرده است
[ترجمه ترگمان]لحظه ای که ستاره های بالای جاده و میدان به فکر خود به عنوان هنرمند پایان می دهند، این ورزش مرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Switching the focus to track and field competition, more details are emerging about some of this season's important fixtures.
[ترجمه گوگل]با تغییر تمرکز روی رقابت‌های دوومیدانی، جزئیات بیشتری در مورد برخی از مسابقات مهم این فصل در حال آشکار شدن است
[ترجمه ترگمان]با تغییر تمرکز بر روی رقابت می دانی و می دانی، جزئیات بیشتری در مورد برخی از این لوازم مهم این فصل ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lewis and Michael Johnson are track and field millionaires.
[ترجمه گوگل]لوئیس و مایکل جانسون میلیونرهای دو و میدانی هستند
[ترجمه ترگمان]لوییس و مایکل جانسون میلیونر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Since the track and field competition has started, the bird nest is full house every day.
[ترجمه گوگل]از زمانی که مسابقات دوومیدانی شروع شده است، لانه پرندگان هر روز پر است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که رقابت می دانی و می دانی آغاز شده است، هر روز لانه پرنده پر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The semi - finals of the track and field events are under way.
[ترجمه گوگل]مرحله نیمه نهایی مسابقات دو و میدانی در حال برگزاری است
[ترجمه ترگمان]مرحله نیمه نهایی رویداد و رویداده ای می دانی در دست انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. African athletes are good at track and field events.
[ترجمه گوگل]ورزشکاران آفریقایی در مسابقات دو و میدانی خوب هستند
[ترجمه ترگمان]ورزش کاران آفریقایی در رویداده ای می دانی و می دانی خوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Spain's previous best medal haul in track and field was at the 1992 Games in Barcelona when they won four medals, including Fermin Cacho's gold in the blue riband event of the 500 metres.
[ترجمه گوگل]بهترین مدال قبلی اسپانیا در دو و میدانی در بازی‌های 1992 بارسلونا بود که چهار مدال از جمله طلای فرمین کاچو در ماده 500 متر ریبند آبی کسب کردند
[ترجمه ترگمان]با کسب چهار مدال طلا، از جمله طلای Fermin s در مسابقات آبی riband ۵۰۰ متر، بهترین مدال طلای اسپانیا در مسابقات سال ۱۹۹۲ در بارسلونا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• light athletics

پیشنهاد کاربران

{ورزشهای} دو و میدانی
مثال:
The United States won most of the track and field events.
ایالات متحده آمریکا برنده ی بیشتر رویدادهای {ورزشهای} دو و میدانی شد.
track and field: دو میدانی
Light athletics with skills of running, jumping and throwing
track and field ( ورزش )
واژه مصوب: دو و میدانی
تعریف: مجموعه ای از مواد ورزشی غالباً انفرادی که هستۀ اولیۀ ورزش های المپیکی در یونان باستان قلمداد می شوند و امروز به سه دستۀ مواد میدانی و مواد دو و مواد ترکیبی تقسیم می شوند
ورزش دو و میدانی
دو و میدانی
وابسته به مسابقات دو صحرایی یا میدانی
Track and field is a sport which includes athletic contests established on the skills of running, jumping, and throwing

بپرس