traceable

/ˈtreɪsəbl̩//ˈtreɪsəbl̩/

معنی: یافتنی، قابل تعقیب، جستجو کردنی
معانی دیگر: قابل ردیابی

جمله های نمونه

1. The probable cause of his death is traceable to an incident in 172
[ترجمه گوگل]علت احتمالی مرگ او را می توان در حادثه ای در سال 172 جستجو کرد
[ترجمه ترگمان]علت احتمالی مرگ او در سال ۱۷۲ به وقوع پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In theory, most telephone calls should be traceable.
[ترجمه گوگل]در تئوری، بیشتر تماس های تلفنی باید قابل ردیابی باشند
[ترجمه ترگمان]در نظریه، اغلب تماس های تلفنی باید قابل ردیابی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bias litigation boom is in large measure traceable to key changes in the Civil Rights Act of 199
[ترجمه گوگل]رونق دعاوی جانبداری تا حد زیادی به تغییرات کلیدی در قانون حقوق مدنی 199 قابل ردیابی است
[ترجمه ترگمان]دعوی قضایی تعصب در مقیاس بزرگ قابل ردیابی است تا تغییرات کلیدی در قانون حقوق مدنی ۱۹۹ راس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Most telephone calls are traceable.
[ترجمه گوگل]بیشتر تماس های تلفنی قابل ردیابی هستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر تماس های تلفنی قابل ردیابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are no traceable physical defects, although around a third of cases have associated handicaps such as epilepsy or spasticity.
[ترجمه گوگل]هیچ نقص فیزیکی قابل ردیابی وجود ندارد، اگرچه حدود یک سوم موارد دارای معلولیت هایی مانند صرع یا اسپاستیسیتی هستند
[ترجمه ترگمان]هیچ نقص فیزیکی قابل ردیابی وجود ندارد، اگر چه در حدود یک سوم از موارد، موانعی نظیر صرع یا spasticity وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Traceable tags for explosive material will only be studied, not used.
[ترجمه گوگل]برچسب های قابل ردیابی برای مواد منفجره فقط مورد مطالعه قرار می گیرند، نه استفاده می شوند
[ترجمه ترگمان]برچسب traceable برای مواد منفجره تنها مورد مطالعه قرار خواهد گرفت، نه مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The genesis of the Zongpu is traceable to the Zhou dynasty ( 1050 - 221 BC ).
[ترجمه گوگل]پیدایش Zongpu به سلسله ژو (1050 - 221 قبل از میلاد) قابل ردیابی است
[ترجمه ترگمان]پیدایش of به خاندان ژو (۱۰۵۰ - ۲۲۱ پیش از میلاد)قابل ردیابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Are the calibrations & the verification traceable to international or national measurement standards?
[ترجمه گوگل]آیا کالیبراسیون و راستی‌آزمایی با استانداردهای اندازه‌گیری بین‌المللی یا ملی قابل ردیابی است؟
[ترجمه ترگمان]آیا calibrations تایید شده را به استانداردهای اندازه گیری بین المللی یا ملی پی گیری می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Are raw materials identified and traceable to test or certification reports?
[ترجمه گوگل]آیا مواد خام برای گزارش های آزمایش یا گواهی شناسایی و قابل ردیابی هستند؟
[ترجمه ترگمان]آیا مواد خام شناسایی شده و قابل ردیابی به گزارش های آزمایشی یا صدور گواهی نامه هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Economy of goods of attestation activity traceable grows initial stage.
[ترجمه گوگل]اقتصاد کالاهای فعالیت گواهی قابل ردیابی در مرحله اولیه رشد می کند
[ترجمه ترگمان]اقتصاد کالاهای دارای فعالیت تایید شده در مرحله اولیه رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In order for a requirement to be traceable, it must be referable -- i. e., it must be identified unambiguously over its entire lifecycle across different work products.
[ترجمه گوگل]برای اینکه یک نیاز قابل ردیابی باشد، باید قابل ارجاع باشد -- i ه, باید بدون ابهام در کل چرخه عمر آن در محصولات کاری مختلف شناسایی شود
[ترجمه ترگمان]به منظور قابل ردیابی، باید آن را referable - - م ای باید بطور واضح در سراسر چرخه عمر خود در سراسر محصولات مختلف کاری شناسایی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To ensure the traceable items are clearly identified on the delivery paperwork.
[ترجمه گوگل]برای اطمینان از اینکه اقلام قابل ردیابی به وضوح در مدارک تحویل مشخص شده اند
[ترجمه ترگمان]برای اطمینان از اینکه موارد قابل ردیابی به طور واضح بر روی اسناد تحویل ثبت شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Standards of measurement can be traceable to national standards of measurement.
[ترجمه گوگل]استانداردهای اندازه گیری را می توان با استانداردهای ملی اندازه گیری ردیابی کرد
[ترجمه ترگمان]استانداردهای اندازه گیری را می توان به معیارهای ملی اندازه گیری قابل ردیابی ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Marketing success or failure is directly traceable to the support that top management gives or withholds.
[ترجمه گوگل]موفقیت یا شکست بازاریابی مستقیماً با حمایتی که مدیریت ارشد ارائه می دهد یا از آن خودداری می کند قابل ردیابی است
[ترجمه ترگمان]موفقیت یا شکست بازاریابی به طور مستقیم به حمایت از آن مدیریت ارشد قابل ردیابی است و یا مانع از آن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یافتنی (صفت)
acquirable, detectable, traceable

قابل تعقیب (صفت)
traceable, indictable, prosecutable

جستجو کردنی (صفت)
traceable

تخصصی

[صنعت] قابل ردیابی

انگلیسی به انگلیسی

• capable of being found or tracked down

پیشنهاد کاربران

قابل ردیابی، قابل رصد
قابل جستجو
able to be found or discovered.

able to be followed on its course or to its origin.

ردیابی شدنی، قابل شناسایی
قابل ارجاع، قابل بازگرداندن

بپرس