معانی: کشیدن بر روی چیزی، از روی عکس کشیدن، کپی کردن از روی چیزی
تعاریف:
1 - برای کپی کردن یک تصویر با کشیدن روی یک کاغذ شفاف یا نیمه شفاف که در بالای آن قرار داده شده است.
2 - به آرامی روی چیزی کشیدن.
... [مشاهده متن کامل]
3 - کپی کردن چیزی با گذاشتن یک کاغذ نازک روی آن و کشیدن طرح کلی از چیزی که باید کپی شود.
examples:
1 - When I was a kid, I loved tracing over pictures of my favorite cartoon characters.
وقتی بچه بودم، عاشق کشیدن تصاویر شخصیت های کارتونی مورد علاقه ام بودم.
2 - I thought he had drawn an incredible portrait of me, but he had just traced over a photograph he'd printed out.
فکر می کردم او یک پرتره باورنکردنی از من کشیده است، اما او به تازگی عکسی را که چاپ کرده بود از روش کشیده بود.
3 - to draw over something lightly. Trace over the drawing to make it a little darker.
روی نقاشی بکشید تا کمی تیره تر شود.
4 - I had to trace over it twice to make it visible.
من مجبور شدم دوبار روی آن بکشم تا قابل مشاهده شود.
5 - Trace over this picture and then photocopy about ten copies for us all.
از روی این تصویر کپی کنید و سپس حدود ده نسخه را برای همه ما فتوکپی کنید.
تعاریف:
1 - برای کپی کردن یک تصویر با کشیدن روی یک کاغذ شفاف یا نیمه شفاف که در بالای آن قرار داده شده است.
2 - به آرامی روی چیزی کشیدن.
... [مشاهده متن کامل]
3 - کپی کردن چیزی با گذاشتن یک کاغذ نازک روی آن و کشیدن طرح کلی از چیزی که باید کپی شود.
وقتی بچه بودم، عاشق کشیدن تصاویر شخصیت های کارتونی مورد علاقه ام بودم.
فکر می کردم او یک پرتره باورنکردنی از من کشیده است، اما او به تازگی عکسی را که چاپ کرده بود از روش کشیده بود.
روی نقاشی بکشید تا کمی تیره تر شود.
من مجبور شدم دوبار روی آن بکشم تا قابل مشاهده شود.
از روی این تصویر کپی کنید و سپس حدود ده نسخه را برای همه ما فتوکپی کنید.