trace element


مقدار کم، مقدار ناچیز و غیر قابل اندازه گیری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical element found in minute quantities in a substance, such as plant or animal tissue or soil.

جمله های نمونه

1. Kelp is rich in vitamins and trace elements.
[ترجمه گوگل]کلپ سرشار از ویتامین ها و عناصر کمیاب است
[ترجمه ترگمان]Kelp غنی از ویتامین ها و عناصر ردیابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Combinations of other trace elements may also be associated with cobalt-bearing minerals and may be detected in ancient blue glass.
[ترجمه گوگل]ترکیبی از عناصر کمیاب دیگر نیز ممکن است با مواد معدنی حاوی کبالت مرتبط باشد و ممکن است در شیشه آبی باستانی شناسایی شود
[ترجمه ترگمان]ترکیبی از عناصر ردیابی دیگر نیز ممکن است با مواد معدنی دارای کبالت مربوط باشد و ممکن است در شیشه آبی باستانی تشخیص داده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I built up my soil, added trace elements, made compost, never used herbicides or chemical insecticides.
[ترجمه گوگل]من خاکم را درست کردم، عناصر کمیاب اضافه کردم، کمپوست درست کردم، هرگز از علف کش یا حشره کش شیمیایی استفاده نکردم
[ترجمه ترگمان]من خاک خودم را ساختم، عناصر ردیابی اضافه کردم، کود گیاهی درست کردم، هرگز از herbicides و or شیمیایی استفاده نکردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Individuals taking trace elements or vitamin supplements in the previous six months were not included.
[ترجمه گوگل]افرادی که عناصر کمیاب یا مکمل های ویتامین را در شش ماه گذشته مصرف کرده اند، شامل نمی شوند
[ترجمه ترگمان]افرادی که در شش ماه گذشته از عناصر رد و یا ویتامین کمکی دریافت می کنند نیز در این برنامه گنجانده نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rich in easily assimilable vitamins, minerals and trace elements which are essential for the thyroid gland.
[ترجمه گوگل]سرشار از ویتامین‌ها، مواد معدنی و عناصر کمیاب است که برای غده تیروئید ضروری هستند
[ترجمه ترگمان]غنی از ویتامین ها، مواد معدنی و عناصر ردیابی که برای غده تیرویید ضروری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Another help is selenium, a vital trace element: one brazil nut will provide your daily needs.
[ترجمه گوگل]کمک دیگر سلنیوم است، یک عنصر کمیاب حیاتی: یک مغز برزیلی نیازهای روزانه شما را تامین می کند
[ترجمه ترگمان]کمک دیگر سلنیوم است، یک عامل ردیابی حیاتی: یک آجیل برزیلی نیازهای روزانه شما را تامین خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These deposits also contain various other mineral trace elements.
[ترجمه گوگل]این ذخایر همچنین حاوی عناصر کمیاب معدنی مختلف دیگری نیز هستند
[ترجمه ترگمان]این رسوبات شامل عناصر دیگر عناصر معدنی نیز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Or pellets impregnated with trace elements could improve the diets of cattle in impoverished pastures similar pellets would protect cattle from parasites.
[ترجمه گوگل]یا گلوله های آغشته به عناصر کمیاب می تواند جیره گاوها را در مراتع فقیر بهبود بخشد گلوله های مشابه گاو را از انگل ها محافظت می کند
[ترجمه ترگمان]یا قرص های آغشته به عناصر ردیابی می تواند رژیم غذایی احشام را در مراتع فقیر بهبود بخشد که pellets مشابه از گاو در برابر انگل ها محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The determination of trace elements can sometimes help with mint problems.
[ترجمه گوگل]تعیین عناصر کمیاب گاهی اوقات می تواند به مشکلات نعناع کمک کند
[ترجمه ترگمان]تعیین عناصر ردیابی گاهی اوقات می تواند با مشکلات نعناع کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective: To analyse the fatty acid and trace element composition and antioxidant capacity of Trionyx sinensis.
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل ترکیب اسیدهای چرب و عناصر کمیاب و ظرفیت آنتی اکسیدانی Trionyx sinensis
[ترجمه ترگمان]هدف: تجزیه اسید چرب و ترکیب عناصر ردیابی و ظرفیت آنتی اکسیدان of sinensis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A new fluorimetry was used to determine the trace element of chromium in the electroplating waste liquor and chromium electroplating solution.
[ترجمه گوگل]فلوئوریمتری جدید برای تعیین عنصر کمیاب کروم در مایع ضایعات آبکاری و محلول آبکاری کروم استفاده شد
[ترجمه ترگمان]از fluorimetry جدید برای تعیین عامل ردیابی کروم موجود در محلول پسماند مایع و محلول کروم استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Through the study about lanthanon and trace element, we can obtain the Guanghan claypan formation that has the homologous ingredient characteristic.
[ترجمه گوگل]از طریق مطالعه در مورد لانتانون و عنصر کمیاب، ما می‌توانیم سازند رسی Guanghan را به دست آوریم که دارای ویژگی ترکیبی همولوگ است
[ترجمه ترگمان]از طریق مطالعه در مورد عنصر ردیابی و ردیابی، می توانیم ساختار claypan Guanghan را به دست آوریم که ترکیب ingredient را دارا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Contains listeners that any source or trace element can reference.
[ترجمه گوگل]شامل شنوندگانی است که هر منبع یا عنصر کمیاب می تواند به آنها ارجاع دهد
[ترجمه ترگمان]حاوی listeners که هر منبع یا عنصر ردیابی می تواند مرجع باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The studies on constant element, trace element, REE and lead isotope indicate that the subalkalic intrusive complex body is formed by deep crust mantle migmatization.
[ترجمه گوگل]مطالعات روی عنصر ثابت، عنصر کمیاب، REE و ایزوتوپ سرب نشان می‌دهد که بدنه پیچیده نفوذی زیر قلیایی با میگماتیزاسیون گوشته پوسته عمیق تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]مطالعات روی عنصر ثابت، عنصر ردیابی، ree و ایزوتوپ نشان می دهد که بدن پیچیده subalkalic توسط mantle پوسته عمیق شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Selenium is an essential trace element and exists in the body in the forms of selenoprotein.
[ترجمه گوگل]سلنیوم یک عنصر کمیاب ضروری است و به شکل سلنوپروتئین در بدن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]Selenium یک عنصر رد ضروری است و در بدن موجود در شکل of وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] عنصر کم مقدار

پیشنهاد کاربران

عنصر کم مقدار ( اسم ) : ماده ای که برای بدن انسان ضروری است، اما فقط در مقادیر بسیار کم. این عناصر عبارتند از کبالت، کروم، مس، منیزیم، منگنز، مولیبدن، سلنیوم و روی.
trace element ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: عنصر کم‏مقدار
تعریف: عنصری که به مقدار کمتر از 0/1 درصد در پوستۀ زمین وجود داشته باشد
عنصر کم مصرف
کمیاب

بپرس