بر می گرده به، ریشه داشتن در، ردش به فلان جا یا چیز بر می گرده
Rachel �Weisz was raised in the prestigious �Hampstead Garden Suburb in London, but her origins trace back to Central Europe
رچل ویز در حومه باغ پراوازه همپستد در لندن بزرگ شد، اما ریشه او به اروپای مرکزی بر می گردد
رچل ویز در حومه باغ پراوازه همپستد در لندن بزرگ شد، اما ریشه او به اروپای مرکزی بر می گردد
ریشه داشتن در
بر می گررد به
ریشه چیزی را در چیزی یافتن
مثلا: خیلی ها ریشه تمام مشکلات زیست محیطی رو به فعالیت های انسان نسبت میدن. ( ریشه مشکلات زیست محیطی رو در فعالیت های انسان نسبت میدن. )
علت یابی
متعلق بودن به مربوط بودن به
برگشتن
رد پا یا ریشه ای را یافتن
عموما مربوط به یافتن مصداقی در گذشته، برای چیزی که در حال حاضر وجود دارد
عموما مربوط به یافتن مصداقی در گذشته، برای چیزی که در حال حاضر وجود دارد
ردیابی کردن، ردپای چیزی را در . . . دیدن/یافتن
this confusion can be traced back to an inappropriate theory = ردپای این آشفتگی را می توان در نظریه ای نامناسب یافت
this confusion can be traced back to an inappropriate theory = ردپای این آشفتگی را می توان در نظریه ای نامناسب یافت
ریشه یابی کردن
برگشتن به منشا
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)