toy chest

پیشنهاد کاربران

صندوق اسباب بازی
جعبه یا صندوقی برای نگهداری و مرتب کردن اسباب بازی ها.
مثال:
After playtime, the kids put all their toys back in the toy chest.
بعد از بازی، بچه ها همه اسباب بازی هاشون رو توی صندوق اسباب بازی گذاشتن.
مشتقات:
اسم: toy chest – صندوق اسباب بازی
صندوق اسباب بازی ( جعبه بزرگی برای نگهداری اسباب بازی ها ) - اسم
The toy chest was overflowing with toys.
( به طور مجازی ) انباری از سرگرمی و لذت - اسم
My grandma is a toy chest filled with old stories.
...
[مشاهده متن کامل]

محل نگهداری کودکی - اسم
Childhood memories always stay with me like a hidden toy chest.
جایی پر از غافلگیری و شادی - اسم
My uncle's visits are like a toy chest; always bring some gifts and surprises.

جعبه اسباب بازی