toxemia


(پزشکی) زهر خونی، مسمومیت خون (toxaemia هم می نویسند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: toxemic (adj.)
• : تعریف: illness due to poisonous substances in the bloodstream, as from eating contaminated food or from infection; blood poisoning.

جمله های نمونه

1. Fever, chills, rapid pulse and severe toxemia develop.
[ترجمه گوگل]تب، لرز، نبض سریع و سموم شدید ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]تب، لرز، ضربان سریع و رشد شدید toxemia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If it goes unchecked, toxemia can lead to the dangerous convulsions of eclampsia, or to premature separation of the placenta.
[ترجمه گوگل]اگر کنترل نشود، سموم می تواند منجر به تشنج خطرناک اکلامپسی یا جدا شدن زودرس جفت شود
[ترجمه ترگمان]اگر بدون کنترل ادامه یابد، toxemia می تواند منجر به convulsions خطرناک of یا جدا شدن زودرس جفت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective To study the relationship between formation of toxemia and oxidative damage of central nervous system of mice with trichinosis.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه رابطه بین تشکیل توکسمی و آسیب اکسیداتیو سیستم عصبی مرکزی موش‌های مبتلا به تریکینوزیس
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه رابطه بین تشکیل of و آسیب اکسیداتیو سیستم عصبی مرکزی موش ها با trichinosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mother had toxemia of pregnancy.
[ترجمه گوگل]مادر مبتلا به سموم بارداری بود
[ترجمه ترگمان]مادر دچار حاملگی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We call your problem as toxemia of pregnancy. You've got to be admitted to hospital.
[ترجمه گوگل]ما مشکل شما را مسمومیت بارداری می نامیم شما باید در بیمارستان بستری شوید
[ترجمه ترگمان]ما به مشکل تو به عنوان \"toxemia حاملگی\" زنگ می زنیم باید به بیمارستان اعتراف کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Has the inflammation to respond partially that generally does not send falls ill the toxemia. 2 weeks later the epithelial cell dish appears newly and repairs.
[ترجمه گوگل]دارای التهابی است که تا حدی پاسخ دهد که به طور کلی باعث بیماری سموم نمی شود 2 هفته بعد، ظرف سلول های اپیتلیال به تازگی ظاهر شده و ترمیم می شود
[ترجمه ترگمان]آیا تورم تا حدی واکنش نشان می دهد که عموما بیمار را بیمار نمی کند دو هفته بعد، غذای سلول اپی تلیال به تازگی و تعمیر به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Among the 10 maternal deaths in this series, 6 were due to heart failure caused by toxemia of pregnancy.
[ترجمه گوگل]از بین 10 مورد مرگ مادر در این مجموعه، 6 مورد به دلیل نارسایی قلبی ناشی از مسمومیت بارداری بوده است
[ترجمه ترگمان]از میان ۱۰ مرگ و میر مادران در این سری، ۶ نفر به علت نارسایی قلبی ناشی از toxemia بارداری بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There were significant difference ef uterine E_3 values between severe and moderate toxemia of pregnancy.
[ترجمه گوگل]تفاوت معنی داری بین مقادیر E_3 رحمی بین توکسمی شدید و متوسط ​​بارداری وجود داشت
[ترجمه ترگمان]تفاوت قابل توجهی بین مقادیر ویژه رحمی بین toxemia شدید و متوسط بارداری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective: To investigate the effect of zinc supplements on enteral bacterial translocation and toxemia in rats after burn.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر مکمل‌های روی بر انتقال باکتری روده و سموم در موش‌های صحرایی پس از سوختگی
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی تاثیر مکمل های روی در انتقال باکتری enteral و toxemia در موش های پس از سوختن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Urinary NAG activity also increased in various degrees in toxemia of pregnancy and several renal diseases.
[ترجمه گوگل]فعالیت NAG ادراری نیز در درجات مختلف در توکسمی بارداری و چندین بیماری کلیوی افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]فعالیت مجاری ادراری در درجات مختلف در toxemia بارداری و چندین بیماری کلیوی نیز افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These patients have an increased risk of developing preeclampsia or eclampsia ( toxemia ) of pregnancy.
[ترجمه گوگل]این بیماران خطر ابتلا به پره اکلامپسی یا اکلامپسی (توکسمی) بارداری را افزایش می دهند
[ترجمه ترگمان]این بیماران در حال افزایش خطر ابتلا به preeclampsia (toxemia)یا eclampsia (toxemia)از دوران بارداری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• blood poisoning

پیشنهاد کاربران

مسمومیت خونی
زهرابه خونی ( اسم ) : وجود مواد سمی در خون

بپرس