township

/ˈtaʊnˌʃɪp//ˈtaʊnʃɪp/

معنی: شهرستان، ساکنین قصبه یاشهرستان
معانی دیگر: (در اصل) برزن، محله، بخش شهری، (امریکا و کانادا) ناحیه، حوزه ی آموزشی یا مالیاتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a subdivision of a county, usu. having some authority for local government.

جمله های نمونه

1. Once again there's been ferocious blood-letting in the township.
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر خون ریزی های وحشیانه ای در شهر رخ داده است
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر خون وحشیانه ای از شهر سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The township was bulldozed in the 1950s.
[ترجمه گوگل]این شهرک در دهه 1950 با بولدوزر تخریب شد
[ترجمه ترگمان]این شهرستان در دهه ۱۹۵۰ با بولدوزر تخریب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But it did not stop the township violence - 36 blacks were killed just hours before.
[ترجمه گوگل]اما خشونت در شهرک را متوقف نکرد - 36 سیاهپوست فقط چند ساعت قبل کشته شدند
[ترجمه ترگمان]اما این شهر خشونت شهری را متوقف نکرد - ۳۶ سیاه پوستان فقط چند ساعت قبل از آن کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When the iron ore was worked out the township including the school would pack up and move on.
[ترجمه گوگل]هنگامی که سنگ آهن کار می شد، شهرستان از جمله مدرسه جمع می شد و ادامه می داد
[ترجمه ترگمان]زمانی که سنگ معدن از شهر خارج می شد، از جمله مدرسه بسته می شد و به حرکت ادامه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They lived and farmed in Latona Township until retiring in 1993 and moving into Adams.
[ترجمه گوگل]آنها تا زمان بازنشستگی در سال 1993 و نقل مکان به آدامز در شهر لاتونا زندگی و کشاورزی می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در Township تاون زندگی می کردند و پرورش می یافتند تا زمانی که در سال ۱۹۹۳ بازنشسته شوند و به Adams نقل مکان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A single township would contain no more than a fraction of the estates of a nobleman or other great landowner.
[ترجمه گوگل]یک شهرک بیشتر از کسری از املاک یک نجیب زاده یا دیگر مالکان بزرگ را شامل نمی شود
[ترجمه ترگمان]یک شهرستان کوچک بیش از کسری از املاک یک نجیب زاده یا مالک بزرگ دیگر را در خود جای نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Soon everybody went into the township hall to see a program.
[ترجمه گوگل]به زودی همه برای دیدن یک برنامه به سالن شهرداری رفتند
[ترجمه ترگمان]به زودی همه وارد سالن شهرداری شدند تا برنامه ای را ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Assistant township manager Michael Solomon said the township had not yet been officially notified of the sale Wednesday afternoon.
[ترجمه گوگل]مایکل سولومون، دستیار مدیر شهرک، گفت که شهرک هنوز به طور رسمی از فروش بعدازظهر چهارشنبه مطلع نشده است
[ترجمه ترگمان]مایکل سلیمان دستیار مدیر این شهرستان گفت که این شهرستان هنوز بعد از ظهر چهارشنبه رسما به این فروش اطلاع نداده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The township of Sebokeng was the centre of the violence, which followed a rally sponsored by Inkatha.
[ترجمه گوگل]شهر Sebokeng مرکز خشونت بود که پس از تظاهراتی که توسط Inkatha حمایت می شد
[ترجمه ترگمان]شهرستان of مرکز خشونت بود که در پی تظاهرات انجام شده توسط اینکاتا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is now a thriving township of 000 people in the heart of the country's best agricultural land.
[ترجمه گوگل]این شهر اکنون یک شهرستان پر رونق با 000 نفر در قلب بهترین زمین های کشاورزی کشور است
[ترجمه ترگمان]این شهر در حال حاضر در قلب بهترین زمین های کشاورزی این کشور، شهری پر رونق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When I get to the township, three women have already prepared the bread dough in a bucket.
[ترجمه گوگل]وقتی به شهر رسیدم، سه زن از قبل خمیر نان را در یک سطل آماده کرده اند
[ترجمه ترگمان]وقتی به این شهرستان رسیدم، سه زن خمیر نان را در یک سطل آماده کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The population of Dronfield township had grown steadily from 182 in 1801 to 998 in 186
[ترجمه گوگل]جمعیت شهرستان درونفیلد به طور پیوسته از 182 نفر در سال 1801 به 998 نفر در سال 186 افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]جمعیت شهرستان Dronfield از ۱۸۲ نفر در سال ۱۸۰۱ به ۹۹۸ نفر افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He established a township around the mills for his workers and called it Mossgiel, after the farm at Mauchline.
[ترجمه گوگل]او شهری در اطراف آسیاب ها برای کارگرانش تأسیس کرد و آن را Mossgiel نامید، به نام مزرعه Mauchline
[ترجمه ترگمان]او یک شهرستان در اطراف کارگاه کارگران خود تاسیس کرد و آن را Mossgiel، بعد از مزرعه at نامید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Stormed Earlier, in Soweto township, south-west of Johannesburg, four people were killed when gunmen stormed into a taxi-association meeting.
[ترجمه گوگل]پیش از این در شهرستان سوتو، در جنوب غربی ژوهانسبورگ، هجوم افراد مسلح به یک جلسه انجمن تاکسیرانی، چهار نفر کشته شدند
[ترجمه ترگمان]پیش از این، در شهرستان سووتو واقع در جنوب غرب ژوهانسبورگ، چهار نفر کشته شدند که مردان مسلح به یک جلسه انجمن تاکسی هجوم بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. By contrast, the Justus Township standoff has been notable for the lack of any official statements.
[ترجمه گوگل]در مقابل، بن بست شهرک Justus به دلیل فقدان هر گونه بیانیه رسمی قابل توجه بوده است
[ترجمه ترگمان]در مقابل، the Township Township بخاطر فقدان هیچ گونه اظهارات رسمی سرشناس بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شهرستان (اسم)
parish, county, township, eparchy

ساکنین قصبه یاشهرستان (اسم)
township

انگلیسی به انگلیسی

• city, small town; district, region
a township is a town in south africa where only black people or coloured people live.

پیشنهاد کاربران

بپرس