town house

/ˈtaʊnhaʊs//taʊnhaʊs/

معنی: خسته خانه، گدا خانه، دار المساکین، خانه شهری
معانی دیگر: خانه ی شهری (در برابر: خانه ی ییلاقی country house)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a residence in a town or city, usu. of an owner who also has a house in the country.

(2) تعریف: a two-story or three-story house that is attached to one or more similar units, usu. by common side walls.
مشابه: home
اسم ( noun )
• : تعریف: a home in a city that is part of a row of similar homes. It is connected to other homes by shared walls.

- My townhouse was located at the end of the row.
[ترجمه گوگل] خانه شهری من در انتهای ردیف قرار داشت
[ترجمه ترگمان] خانه من در انتهای ردیف قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Attractively converted town house close to Portobello market, with spacious, fully equipped rooms.
[ترجمه گوگل]خانه شهری با تغییر شکل جذاب در نزدیکی بازار پورتوبلو، با اتاق‌های بزرگ و کاملاً مجهز
[ترجمه ترگمان]Attractively خانه شهر را با اتاق های بزرگ و کاملا مجهز به بازار Portobello تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A detached two- bedroomed town house in the capital Wellington went for £1500.
[ترجمه گوگل]یک خانه شهری دو خوابه مجزا در پایتخت ولینگتون 1500 پوند قیمت داشت
[ترجمه ترگمان]یک شهر کوچک دو - در پایتخت ولینگتون به قیمت ۱۵۰۰ پوند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Earl of Derby had a town house here.
[ترجمه گوگل]ارل دربی در اینجا یک خانه شهری داشت
[ترجمه ترگمان] کنت دربی \"یه خونه شهری داشت\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Julie Mills moved into her Edwardian town house in London expecting to just give it a lick of paint.
[ترجمه گوگل]جولی میلز به خانه شهری ادواردی خود در لندن نقل مکان کرد و انتظار داشت که فقط کمی رنگ به آن بدهد
[ترجمه ترگمان]جولی میلز به خانه اش در شهر her در لندن نقل مکان کرد و انتظار داشت که کمی رنگ به آن بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We lived in a town house, with a spectacular view of the East China Sea.
[ترجمه گوگل]ما در یک خانه شهری زندگی می کردیم، با منظره ای دیدنی از دریای چین شرقی
[ترجمه ترگمان]ما در یک خانه شهری با منظره ای تماشایی از دریای شرق چین زندگی می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I have a town house here, but my wife and kids and I live in Mississippi.
[ترجمه گوگل]من اینجا یک خانه شهری دارم، اما من و همسر و فرزندانم در می سی سی پی زندگی می کنیم
[ترجمه ترگمان]من اینجا یک خانه شهری دارم، اما زن و بچه من در می سی سی پی زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The timbered town house of the marquesses of Huntly, built in 151 is an interesting museum of local history.
[ترجمه گوگل]خانه شهری چوبی متعلق به مارکس هانتلی، که در سال 151 ساخته شده است، یک موزه جالب از تاریخ محلی است
[ترجمه ترگمان]پارک town شهر timbered که در سال ۱۵۱ ساخته شده است، موزه جالبی از تاریخ محلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The excavation of a Roman town house revealed fragments of a mosaic floor.
[ترجمه گوگل]حفاری یک خانه شهری رومی قطعاتی از یک کف موزاییک را نشان داد
[ترجمه ترگمان]حفاری یک خانه شهری رومی بخش هایی از کف موزاییک را آشکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The form of the Minoan town house is known from several ivory and faience plaques depicting house elevations.
[ترجمه گوگل]شکل خانه شهری مینوی را از چندین پلاک عاج و فیانس که ارتفاع خانه ها را نشان می دهد، مشخص است
[ترجمه ترگمان]شکل خانه شهری Minoan از چندین صفحه عاج و کاشی ساخته شده در ارتفاعات دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He started at the Town House in 199 working as assistant manager from 1997 to 199
[ترجمه گوگل]او در سال 199 در خانه شهر شروع به کار کرد و از سال 1997 تا 199 به عنوان دستیار مدیر کار کرد
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۹ به عنوان دستیار مدیر از سال ۱۹۹۷ تا ۱۹۹ به عنوان دستیار کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Carter's cousin, Keithia Merriweather, was living in the town house and got to know Katelyn.
[ترجمه گوگل]پسر عموی کارتر، کیتیا مریودر، در خانه شهری زندگی می کرد و با کاتلین آشنا شد
[ترجمه ترگمان]پسر عموی کارتر، Keithia Merriweather، در خانه شهر زندگی می کرد و از Katelyn خبر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dating from 157 here stands the town house of the Marquess of Tweeddale.
[ترجمه گوگل]قدمت آن از سال 157 در اینجا خانه شهری مارکز تویددیل قرار دارد
[ترجمه ترگمان]به هیچ وجه در اینجا خانه شهر Marquess of قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their town house had been sold, lingeringly, with rearguard modernizing actions to keep up its price.
[ترجمه گوگل]خانه شهری آنها به مدت طولانی و با اقدامات نوسازی محافظ عقب برای حفظ قیمت آن فروخته شده بود
[ترجمه ترگمان]خانه آن ها فروخته شده بود، پاکشان، عقب دار عقب دار، اقدامات modernizing برای بالا نگه داشتن قیمت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. What's your preferred property type? ( eg, cottage, town house, bungalow, detached ).
[ترجمه گوگل]نوع ملک ترجیحی شما چیست؟ (به عنوان مثال، کلبه، خانه شهری، خانه ییلاقی، مجزا)
[ترجمه ترگمان]نوع خصوصیت ارجح شما کدام است؟ (برای مثال کلبه، خانه شهری، bungalow، detached)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خسته خانه (اسم)
almshouse, asylum, hospice, rest house, spital, town house

گداخانه (اسم)
almshouse, poorhouse, town house, beggary

دار المساکین (اسم)
soup kitchen, town house

خانه شهری (اسم)
town house

انگلیسی به انگلیسی

• residential building which shares common walls with the houses on either side
a town house is a house which is tall and narrow and which is built in a town, usually in a row of similar houses.
the town house of a wealthy person or member of the aristocracy is the house that they own in a town or city, rather than another house that they own in the country.

پیشنهاد کاربران

مسکن مهر خودمون
townhouse ( n ) ( taʊnhaʊs ) ( also town house ) =a house in a town that is one of a row of houses that are joined together on each side, especially a tall, narrow house in a traditional style
town house
خانۀ سازمانی
خانه شهری ( نه آپارتمانی ) که دیوار به دیوار ساخته میشوند. به مثال دقت کنید:
Many planners believe that it's healthier to have a mix of single - family homes, townhouses, and apartment buildings, all together in the same area.
خانه شهری
خانه های مشابهی که مجاور هم و در یک ردیف ساخته می شدند.
خانه های شهری

بپرس