town hall

/ˈtaʊnˈhɒl//taʊnhɔːl/

ساختمان شهرداری، کاخ شهرداری، تالار شهرداری یا فرمانداری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a building that houses the administrative offices of a town and often the meeting room of the town governing body.

جمله های نمونه

1. The town hall is the only edifice surviving from the fifteenth century.
[ترجمه گوگل]تالار شهر تنها بنای باقی مانده از قرن پانزدهم است
[ترجمه ترگمان]تالار شهر تنها بنای بازمانده از قرن پانزدهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The new town hall is a big building.
[ترجمه گوگل]تالار شهر جدید یک ساختمان بزرگ است
[ترجمه ترگمان]سالن شهر جدید ساختمان بزرگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The presentation of prizes will begin in the town hall at nine o'clock.
[ترجمه گوگل]اهدای جوایز از ساعت نه در تالار شهر آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]نمایش جوایز در سالن شهرداری ساعت نه شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The plans for the new town hall were then still only a gleam in the architect's eye.
[ترجمه گوگل]نقشه ها برای تالار شهر جدید در آن زمان هنوز فقط یک درخشش در چشم معمار بود
[ترجمه ترگمان]نقشه سالن جدید هنوز فقط درخششی در چشم معمار دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was told to present herself at the Town Hall at 30 for the induction ceremony.
[ترجمه گوگل]به او گفته شد که برای مراسم معارفه در ساعت 30 در تالار شهر حاضر شود
[ترجمه ترگمان]به او گفته شد که در ساعت ۳۰ برای جشن گرفتن در تالار شهر حاضر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The ornate Town Hall was opened by Queen Victoria herself.
[ترجمه گوگل]تالار شهر پرآذین توسط خود ملکه ویکتوریا افتتاح شد
[ترجمه ترگمان]عمارت مجلل شهر توسط ملکه ویکتوریا افتتاح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The town hall is exhibiting works by local artists.
[ترجمه گوگل]تالار شهر در حال نمایش آثار هنرمندان محلی است
[ترجمه ترگمان]شهرداری آثار هنرمندان محلی را به نمایش می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A town hall is a building with offices for the government of the area around the town and with rooms for public meetings.
[ترجمه گوگل]تالار شهر ساختمانی است که دارای دفاتری برای دولت منطقه اطراف شهر و دارای اتاق هایی برای جلسات عمومی است
[ترجمه ترگمان]یک سالن شهرداری ساختمانی با دفاتری برای دولت منطقه اطراف شهر و اتاق های جلسات عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Are you going to that shindig at the Town Hall tonight?
[ترجمه گوگل]آیا امشب به آن شیندینگ در تاون هال می روی؟
[ترجمه ترگمان]امشب می خو ای به اون مهمونی امشب توی \"شهر تاون\" بری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her induction as councillor took place in the town hall.
[ترجمه گوگل]معارفه او به عنوان عضو شورا در تالار شهر انجام شد
[ترجمه ترگمان]induction به عنوان مشاور در سالن شهرداری قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The old town hall now accommodates a Folk Museum.
[ترجمه گوگل]تالار شهر قدیمی اکنون یک موزه مردمی را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان]سالن قدیمی شهر حالا یک موزه ملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The fire badly damaged the town hall.
[ترجمه گوگل]آتش سوزی خسارت زیادی به ساختمان شهرداری وارد کرد
[ترجمه ترگمان]آتش سوزی خانه را خراب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The protesters marched in a body to the town hall.
[ترجمه گوگل]معترضان در قالب بدنه به سمت شهرداری رفتند
[ترجمه ترگمان]معترضان در یک جسد به سمت شهرداری راهپیمایی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The soldiers were billeted in the town hall.
[ترجمه گوگل]سربازان را در تالار شهر بیلتند
[ترجمه ترگمان]سربازان در سالن شهر مسکن داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The old town hall was burnt down in the 1970s.
[ترجمه گوگل]تالار قدیمی شهر در دهه 1970 به آتش کشیده شد
[ترجمه ترگمان]تالار قدیمی شهر در دهه ۱۹۷۰ سوزانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• building where the city council is located
the town hall in a town is a large building owned and used by the town council, often as its headquarters.

پیشنهاد کاربران

بخوایم ایرانیزه کنیم:
✅ town hall = بخشداری
✅ city hall = فرمانداری
❗اما توجه داشته باشید، بیشتر در کشورهای انگلیسی زبان به کار می ره توو ایران نام شهرداری و فرمانداری متفاوته.
تقسیمات کشوری ایران: استان - شهرستان - بخش - دهستان
گاهی به معنای گردهمایی هست
🌟 دارالحکومه.
🌟بخشداری.
1 : a public building used for town - government offices and meetings. 2 : an event at which a public official or political candidate addresses an audience by answering questions posed by individual members Town halls have lost some of their spontaneity
...
[مشاهده متن کامل]

Merriam - Webster dictionary@
1 ) town hall noun [C] ( BUILDING )
a building in which local government officials and employees work and have meetings
2 ) town hall noun [C] ( MEETING )
US
a public meeting at which a politician or official speaks about his or her policies and answers questions from members of the public:
Last week he spoke on the economy at a town hall in Austintown, Ohio.
a town hall meeting
Cambridge dictionary@
Town hall meeting
Town hall meetings, also referred to as town halls or town hall forums, an expression that originates mainly from North America, are a way for local and national politicians to meet with their constituents either to hear from them on topics of interest or to discuss specific upcoming legislation or regulation. During periods of active political debate, town halls can be a locus for protest and more active debate. [1] The term is unfamiliar in British English where the equivalent is a ( political ) surgery
Wikipedia@
E. g. ‘Ladies and gentlemen, ’ he began, ‘welcome to the Town Hall
اون آقا شروع کرد به صحبت کردن؛ خانم ها و آقایون خوش آمدید به جلسه پرسش و پاسخ ( ما ) .

ساختمان مربوط به اداره کنندگان یک شهر ( حالا شهرداری ، فرمانداری، بخشداری، شورای شهر )
البته تو ایران اینجوریه
● به نظرم " ساختمان فرمانداری" بهترین انتخاب هست، چون شهرداری خودش اصطلاح جدا داره
ساختمان شورای شهر - تالار شهر - ساختمان شهرداری
ساختمان مجلس یا شهرداری
تالار شهر

ساختمان شهرداری

تالار شهر
شهرداری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس